«امدادگر کجایی؟»
هر چند موضوع اصلی کتاب «امدادگر کجایی؟» امدادرسانی و خدمت به مجروحان بوده اما طی آن به زوایای دیگر جنگ نیز پرداخته شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب خود آورده است:
«در این کتاب علاوه بر موضوع اصلی خاطرات به موضوعات دیگر نیز پرداخته شده است. موضوعاتی از قبیل مردم شناسی شهر آبادان شامل فرهنگ، علایق و روش زندگی آنها، نگاهی به زندگی عشایر عرب در آبادان، فاجعه آتش سوزی سینما رکس و نگاهی به زندگی مهاجرین جنگ تحمیلی در اردگاه‌ها و مشکلات و مسائل آنان [مورد اشاره قرار گرفته است.]»
«امدادگر کجایی؟» در هشت فصل به انضمام «فهرست منابع» و «اسناد و تصاویر» تنظیم شده است.
فصل اول: روزهای خیلی دور، فصل دوم: روزهای بیداری، فصل سوم: روزهای بالندگی، فصل چهارم: روزهای ایستادگی، فصل پنچم: اعزام به ماهشهر، فصل ششم: مهاجرت، فصل هفتم: روزهای حج و امداد، فصل هشتم: روزهای پایانی، از فصل‌های این کتاب است.
در فصل اول کتاب می‌خوانید:
«با شنیدن خبر حمله کوسه، پدر و مادرها از کوچه و خیابان به طرف شط سرازیر می‌شدند. زن‌ها به سر و صورت چنگ می‌زدند. هر مادری فکر می‌کرد کوسه بچه او را زده است. پسرها بعد از جان سالم به در بردن از خطر کوسه‌ها، تازه باید جواب پدر و مادرهایشان را می‌دادند که چرا توی شط رفتند. گاهی پدر و مادرهای مضطرب و پریشان از همان لب شط پسرشان را به باد کتک می‌گرفتند و او را کشان کشان به خانه می‌بردند. کشته شدن با دندان‌های تیز کوسه، مرگ وحشتناکی بود. هیچ کس دلش نمی‌خواست این طور بمیرد یا دست و پایش را از دست بدهد، اما همه این ماجراهافقط برای همان روز و همان ساعت بود و بس! ترس از کوسه‌ها از یادمان می‌رفت و روز بعد باز شط بود و لشکر پسرهای قد و نیم قد.
در فصل دوم نیز آمده است:
سال 1356 افراد زیادی به آبادان رفت و آمد داشتندو احتمالا سال‌های قبل هم می‌آمدند. ولی از اوضاع شهر و کشور بی‌خبر بودیم. بعضی از شخصیت‌های انقلابی و مبارز برای سخنرانی به آبادان آمدند و درباره شخصیت‌های انقلابی و مبارز برای سخنرانی به آبادان آمدند و درباره ظلم‌های شاه و خانواده‌اش افشاگری کردند. دو سال قبل از انقلاب، پسر عمویم کتابی به نام «یادداشت‌های یک دیکتاتور» به من داد که بخوانم. وقتی شخصیت‌های انقلابی در سخنرانی‌هایشان، پشت پرده زندگی خاندان پهلوی را آشکار کردند، همه مطالب آن کتاب برایم زنده شد. انگار همه دیکتاتورها و حکومت‌های ستمگر با هر زمان و ملیتی شبیه هم بودند.»
«امدادگر کجایی؟» شرح خاطرات «علی عچرش» در 376 صفحه مصور به کوشش «معصومه رامهرمزی» تدوین و توسط «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» در هزار نسخه منتشر شده است.
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس
