طلبه شهید سیدمجتبی حسینی و شهادت در جوار بارگاه فاطمه ثانی(س)
يکشنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۳۸
بارالها! از این که توفیق قدم گذاشتن در راه دین و همچنین پیوستن به یاری کنندگان آئین اسلامی را به من عطا فرمودی، بسیار خرسند و مسرورم ...
نوید شاهد: طلبه شهید سید مجتبی حسینی در سال 1347 در شهرستان رودبار گیلان در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود.
وی پس از دوران کودکی و شروع بهار علم و دانش و تحصیلات خود را تا کلاس سوم دبیرستان ادامه داد.
*عاشق درس و بحث طلبگی
سید مجتبی به جهت عشق و علاقۀ وافر به دروس حوزوی وارد حوزۀ علمیه قمصر کاشان شد، با جدیت به تحصیل پرداخت و با کسب موفقیت های چشمگیر بارها مورد تشویق اساتید قرار گرفت. در تهذیب نفس نیز بسیار کوشا و پر تلاش بود.
*قلبی مالا مال از محبت امام خمینی(ره)
سید مجتبی جوانی پرشور، با ذوق و بسیار باهوش بود و خط امام را آگاهانه پذیرفته و برای حفظ این مسیر از هیچ کوشش دریغ نمی ورزید.
شهید، فردی متعهد، متفکر و درد آشنا بود و قلبی مالامال از محبت داشت و در مسیر اخلاص گام برمی داشت، به محرومان و رنج دیدگان امکان یاری می رساند؛ به رعایت اصول دین توجه ویژه داشت و حتی در ایام تعطیل نیز به فراگیری دروس حوزوی می پرداخت.
آیت الله یثربی یکی از اساتید وی در خصوص مدیریت مدرسه دینی سید مجتبی می گفت: حضور شهید در مدرسه باعث دلگرمی و افزایش کار در همگان می شد.
شهید حسینی، ضمن احترام به پدر و مادر ، از پدرش درخواست کرده بود هر روز با گفتن یک حدیث از ائمه اطهار (ع) او را نسبت به اسلام و ائمه معصومین (ع) بیشتر آشنا کند.
غیرت و مردانگی در وجود سید مجتبی موج می زد، با پیوستن به جمع بسیجیان یکی از فعالین این تشکّل مردمی شد و با شروع جنگ ناجوانمردانه رژیم بعث عراق وی با پوشیدن لباس رزم بارها در سنگرهای جنوب و غرب کشور به دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی پرداخت.
*عروج ملکوتی
سید مجتبی در سال 1365 در شهر خون و قیام قم در جوار بارگاه پاک حضرت معصومه (س) با انفجار بمب که به دست جنایتکاران و منافقین کوردل کار گزارده شده بود، به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر پاک و به خون آغشته اش پس از تشییع در زادگاهش به خاک سپرده شد.
* قسمتی از وصیت نامه شهید سید مجتبی حسینی
بارالها! از این که توفیق قدم گذاشتن در راه دین و پیوستن به یاری کنندگان آئین اسلامی را به من عطا فرمودی، بسیار خرسند و مسرورم و از این که این امر را برایم مهیا ساختی تا خود را بشناسم و شاید به آن نزدیکتر شوم، خوشحالم.
خداوندا! حال که با تمامی گناهانم می خواهم در یاری دینت شرکت کنم، به عنوان یک انسان درمانده، حقیر و عاصی از تو می خواهم، توجه و انابه مرا بپذیر.
انتهای پیام
وی پس از دوران کودکی و شروع بهار علم و دانش و تحصیلات خود را تا کلاس سوم دبیرستان ادامه داد.
*عاشق درس و بحث طلبگی
سید مجتبی به جهت عشق و علاقۀ وافر به دروس حوزوی وارد حوزۀ علمیه قمصر کاشان شد، با جدیت به تحصیل پرداخت و با کسب موفقیت های چشمگیر بارها مورد تشویق اساتید قرار گرفت. در تهذیب نفس نیز بسیار کوشا و پر تلاش بود.
*قلبی مالا مال از محبت امام خمینی(ره)
سید مجتبی جوانی پرشور، با ذوق و بسیار باهوش بود و خط امام را آگاهانه پذیرفته و برای حفظ این مسیر از هیچ کوشش دریغ نمی ورزید.
شهید، فردی متعهد، متفکر و درد آشنا بود و قلبی مالامال از محبت داشت و در مسیر اخلاص گام برمی داشت، به محرومان و رنج دیدگان امکان یاری می رساند؛ به رعایت اصول دین توجه ویژه داشت و حتی در ایام تعطیل نیز به فراگیری دروس حوزوی می پرداخت.
آیت الله یثربی یکی از اساتید وی در خصوص مدیریت مدرسه دینی سید مجتبی می گفت: حضور شهید در مدرسه باعث دلگرمی و افزایش کار در همگان می شد.
شهید حسینی، ضمن احترام به پدر و مادر ، از پدرش درخواست کرده بود هر روز با گفتن یک حدیث از ائمه اطهار (ع) او را نسبت به اسلام و ائمه معصومین (ع) بیشتر آشنا کند.
غیرت و مردانگی در وجود سید مجتبی موج می زد، با پیوستن به جمع بسیجیان یکی از فعالین این تشکّل مردمی شد و با شروع جنگ ناجوانمردانه رژیم بعث عراق وی با پوشیدن لباس رزم بارها در سنگرهای جنوب و غرب کشور به دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی پرداخت.
*عروج ملکوتی
سید مجتبی در سال 1365 در شهر خون و قیام قم در جوار بارگاه پاک حضرت معصومه (س) با انفجار بمب که به دست جنایتکاران و منافقین کوردل کار گزارده شده بود، به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر پاک و به خون آغشته اش پس از تشییع در زادگاهش به خاک سپرده شد.
* قسمتی از وصیت نامه شهید سید مجتبی حسینی
بارالها! از این که توفیق قدم گذاشتن در راه دین و پیوستن به یاری کنندگان آئین اسلامی را به من عطا فرمودی، بسیار خرسند و مسرورم و از این که این امر را برایم مهیا ساختی تا خود را بشناسم و شاید به آن نزدیکتر شوم، خوشحالم.
خداوندا! حال که با تمامی گناهانم می خواهم در یاری دینت شرکت کنم، به عنوان یک انسان درمانده، حقیر و عاصی از تو می خواهم، توجه و انابه مرا بپذیر.
انتهای پیام
نظر شما