فراز هايي از زندگي رييس جمهور شهيد محمد علي رجايي
دوشنبه, ۰۷ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد: در بعد از ظهر يكشنبه 8 شهريور ماه 1360 جلسه شوراي امنيت ملي با حضور رييس جمهور و نخست وزير و مقامات نظامي در دفتر نخست وزير تشكيل شده و در ساعت 3 بعد از ظهر صداي انفجار مهيبي از ساختمان نخست وزيري شنيده شد . براثر اين انفجار چندين تن از ياران وفادار انقلاب از جمله رجايي و باهنر به لقاالله پيوستند .
به گزارش نويد شاهد،شهيد محمدعلي رجايي در سال 1312 در قزوين متولد شد . در سال 1316 پدرش را از دست داد و تحت سرپرستي برادرش تحصيلات ابتدايي خود را در همان شهر گذراند . در سن چهارده سالگي به تهران آمد و چند سال در بازار به كار پرداخت . سپس در هفده سالگي به صورت پيماني به استخدام نيروي هوايي درآمد آشنايي او با آيت الله طالقاني و فداييان اسلام او را با خط اصيل مكتب انسان ساز اسلام آشنا كرد . شركت در جلسات فداييان اسلام مبارزه مكتبي را به او آموخت و استعفاي او در سال 1332 از نيروي هوايي با گرفتن ديپلم او مقارن بود . با آموزگاري در شهرستان بيجار به كار تعليم و تربيت روآورد و اين كار را جز در سالهايي كه در زندان بود هيچ گاه رها نكرد . در سالهاي تحصيل در دانشسراي عالي فعاليت هاي سياسي خود را ادامه داد .
آشنايي او با مهندس بازرگان و دكتر سحابي محصول همين سالهاست . در سال 1339 دبير رياضي دبيرستانهاي خوانسار بود و پس از آن ضمن ادامه تحصيل در فوق ليسانس رشته آمار ، در مدرسه كمال تهران تدريس مي كرد . سپس به قزوين منتقل شد در سال 1342 به علت پخش اعلاميه ها و نشريات نهضت آزادي و عضويت در نهضت قزوين دستگير شد و روانه زندان گشت . پس از زندان به اتفاق آقايان باهنر و جلال الدين فارسي به تشكيل يك گروه اقدام كرد ، كه به كار سياسي ، فرهنگي مي پرداختند اين گروه بنيادرفاه و تعاون اسلامي ناميده شد .
تأسيس مدرسه رفاه محصول كار اين گروه است كه با همكاري عده زيادي از مبارزان معتقد به حركت پانزده خرداد تشكيل گرديد .
از سال 1349 كه جلال الدين فارسي براي تشكيل هسته چريكي از ايران خارج شد رجايي رابط او با اعضاي گروه در داخل كشور بود و يك بار نيز براي تبادل اطلاعات در دمشق به ديدار او رفت .
تلاش رجايي در زندان براي مشخص كردن حد فاصل بين طرز تفكر مجاهدين خلق و ماركسيست ها بدون نتيجه ماند . پس از يك سال به زندان قصر منتقل و يك سال هم در قصر زنداني بود .
در عيد غدير سال 1357 در اثر مبارزات پيگير مردم مسلمان آزاد شد . او چهار سال تمام طعم تلخ زندان و شكنجه رژيم منفور گذشته را تحمل كرد .
بعد از آزادي از زندان ، در تشكيلات انجمن اسلامي معلمان وارد شد و همكاري با آنان را تا پيروزي انقلاب ادامه داد . در فاصله بين 12 تا 22 بهمن ماه ، وي مسئوليت هايي در كميته استقبال از امام و مدرسه رفاه داشت بعد از پيروزي انقلاب به عنوان مشاور وزير آموزش و پرورش به فعاليت پرداخت . بعد از استعفاي دولت ، ابتدا به عنوان كفيل و سپس به عنوان وزير آموزش و پرورش انتخاب شد . تلاش ها و پيگيريهاي او در اصلاح روش آموزش و تربيت نسل جوان ، كه در مورد دوم تأكيد بيشتري داشت نفش مؤثري داشت . در انتخابات مجلس شوراي اسلامي كانديداي نمايندگي مجلس گشت و به عنوان نماينده مردم به مجلس راه يافت . در دوران رياست جمهوري بني صدر كه بحث بر سر انتخاب نخست وزير بالا گرفته بود رجايي كه از طرف مجلس حمايت مي شد به نخست وزيري رسيد . اختلافات رجايي و بني صدر بر سر انتخاب اعضاي كابينه شروع شد تا رجايي از همان آغاز كار ، دچار مشكلات فراواني شود كه آغاز جنگ تحميلي خود مشكلي بسيار بزرگ در راه كار دولت بود . اما رجايي كه تربيت يافته مكتب امام خميني و مردم و استوار و مقاوم در برابر مشكلات بود توانست تا حد زيادي بر مشكلات فائق آيد . با مشخص شدن چهره منافق و ضد انقلابي بني صدر ، رجايي در انتخابات رياست جمهوري شركت كرد و با اكثريت قاطع 13 ميليون رأي از 14 ميليون به رياست جمهوري اسلامي ايران رسيد . دكتر محمدجواد باهنر ياور هميشگي او در دوران قبل از انقلاب از جانب او به عنوان نخست وزير به مجلس معرفي و رأي اعتماد گرفت .
منافقين كوردل و مزدوران آمريكا كه چشم ديدن اين خدمتگزار شايسته و لايق انقلاب را نداشتند زمينه را براي ترور آنها فراهم كردند .
در بعد از ظهر يكشنبه 8 شهريور ماه 1360 جلسه شوراي امنيت ملي با حضور رييس جمهور و نخست وزير و مقامات نظامي در دفتر نخست وزير تشكيل شده و در ساعت 3 بعد از ظهر صداي انفجار مهيبي از ساختمان نخست وزيري شنيده شد . براثر اين انفجار چندين تن از ياران وفادار انقلاب از جمله رجايي و باهنر به لقاالله پيوستند .
انتهاي پيام/ز
نظر شما