کرامات شهیدان؛ (135) ما هم داریم راهی میشویم

نوید شاهد:
شهید مهر علی رحیمی در اخلاص و ایمان ، سر و گردنی از همه بچه های بسیج ، بالاتر بود و این را همه بسیجی های مسجد حجه بن الحسن (عج) میدانستند. لباس ساده می پوشید با اینکه معاون بسیج بود، اما همیشه در سخت ترین ماموریت ها داوطلب و پیشقدم بود و چه شب ها که تا اذان صبح، به جای دوستان بسیجی اش نگهبانی میداد و آنها را بیدار نمیکرد. روز و شب در مسجد و بسیج بود بچه ها به شوخی به او میگفتند: مهرعلی تو چند متر از مسجد طلبکار هستی ؟ ولی این حرف ها در اراده او تاثیر نمیکرد.
قبل از عملیات والفجر 1 وقتی او را دیدم، چهره اش نورانی تر شده بود و داشت با تمرکزی خاص، وصیت نامه می نوشت . جلو رفتم و سلام کردم. جواب سلامم را داد و گفت : چه کنیم ما هم داریم راهی می شویم و دیگر از مسجد هم طلبی نداریم آخر امروز یا فردا طلبمان را میگیریم و بی حساب می شویم. او چند روز بعد ، در عملیات والفجر 1 به شهادت رسید و نام مبارک او در صدر فهرست شهدای مسجد قرار گرفت.


منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان (جلد سوم) غلامعلی رجایی1389
نشر: شاهد

در این زمینه بخوانید:

کرامات شهیدان؛ (134) امشب شمع زندگی بیست و سه ساله ام به خاموشی میگراید
کرامات شهیدان؛ (133) عکس های خوبی گرفته ام