افشاگری شهید آیت الله صدوقی درباره سینما رکس آبادان
در سالروز شهادت این یار دیرینه امام، روایت هایی از زندگی سیاسی، علمی و اجتاعی ایشان که از ماهنامه «شاهد یاران» انتخاب شده است را در «نوید شاهد» بخوانید:
نصب اعلامیه پشت شیشه مسجد
در اواخر سال 57 ، بنده از تبعيد برمي گشتم، از طريق يزد آمدم به مسجد ايشان. وقتي رفتم ديدم كه اينجا مثل اينكه جزو محيط اختناق كشور ايران نيست. پشت شيشه مسجد ايشان اعلاميه ها را زده بودند و مردم مي آمدند و ميخواندند و به يكديگر مي گفتند و يا طريقه ساختن كوكتل مولوتف يا نارنجك دستي را آنجا زده بودند! مردم خيلي راحت مي رفتند و مي خواندند و مي آمدند و پاسبانها و پليس جرئت نمي كردند كه بروند توي مسجد ايشان و بگردند و اعلاميه ها را بكنند./ راوی: مقام معظم رهبری
حافظه شهید بی نظیر بود
حافظه شهيد صدوقي، فوق العاده و بي نظير بود. زمانی که در قم اقامت داشتند، از صبح تا هنگام ظهر، دو الی سه درس را تدریس می کردند. ایشان هیچ گاه درسی را که قرار بود فردا تدریس کنند، شب قبل مطالعه نمی کردند در حالی که اکثر مدرسان هر درس را شب قبل مطالعه می کنند ولی ایشان قبل از تدریس، سرکلاس نگاهی به هر صفحه می انداختند و با حضور ذهن بالای خود شروع به تدریس مطالب می کردند. /راوی: مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
ماجرای سینما رکس، کار دولت است
در بعضی از حادثه ها از جمله سینما رکس آبادان، به
محض این که این خبر رسید حاج آقا گفتند: «من می دانم که این کار خود دولت است.» و
قبل از این که حضرت امام واکنشی نشان بدهند، حاج آقا اعلامیه بسیار تندی دادند. شایه
هم در اسناد ساواک این اعلامیه باشد. در این اعلامیه حاج آقا کلا گناه این حادثه
را به گردن دولت انداختند. یادم هست احمد آقا می گفتند یکی از دلائلی که امام این
کار را کار دولت می دانستند، اطلاعیه حاج آقا و شهادت ایشان بر این حادثه بوده
است./ راوی: حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی صدوقی
کوهی استوار در یزد
شهادت حاج آقا مصطفی خمینی که پیش آمد، به دستور شهید صدوقی مجلسی در مدرسه عبدالرحیم خان یزد گرفتیم و یک مرتبه پلیس یورش آورد و خواست حرکتی انجام دهد که با مقاومت سرسختانه حضرت آیت الله صدوقی روبه رو گردید و از آن به بعد دیگر حرکت آن چنانی از پلیس و دستگاه طاغوت در یزد سر نزد. اصلا در آن زمان هرکس در یزد جرئتی و جسارتی نسبت به رژیم پیدا کرد، از برکت وجود این مرد بزرگوار بود که چون کوهی ایستاده بود. /راوی: حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی
جبهه گیری در برابر بنی صدر
آیت الله صدوقی نسبت به دولت موقت و نهضت آزادی خوش بین نبودند و زمانی که بنی صدر قصد داشت رئیس جمهور شود، ایشان با صراحت در مقابل بنی صدر جبهه گیری کردند. در این دوره، منافقین در یزد تشکیلات عظیمی برپا کرده بودند و دفاتر مخصوصی برای امور خود در اختیار داشتند. با فرمان شهید صدوقی، مردم تمام این دفاتر و تشکیلات را از بین بردند./ راوی: آیت الله سید محمدرضا محصل همدانی
حامی امام
اگر شخصی در دادگاه های انقلاب فتنه انگیزی می کرد، آیت الله صدوقی فورا موضع گیری می گرفتند. آیت الله صدوقی زودتر از دیگران متوجه مسائل می شدند. حتی در ماجرای بنی صدر و در دوران انتخابات ریاست جمهوری بنی صدر، متوجه قضایا شدند و به خوبی به میدان آمدند. آیت الله صدوقی هرگاه فعالیت و مبارزه ای را شروع می کردند، با شجاعت تا پایان کار می ایستادند و از هیچ چیز واهمه ای نداشتند و همواره از امام حمایت می کردند. راوی: حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا ناصری
وسعت نظر
به خاطر بساطت و وسعت نظرشان بود که در میان علما به بسط اقتصادی شهرت داشتند. یادم هست که آیت الله اشرفی اصفهانی که در کرمانشاه بودند، می گفتند: «ما هروقت کم می آوریم به آیت الله صدوقی مراجعه می کنیم و هنوز حرف از دهانمان خارج نشده است که ایشان نیازهای ما را تامین می کنند. هروقت ما از ایشان چیزی خواستیم، چندین برابر آنچه که گفتیم برایمان فرستادند.» /راوی: حجت الاسلام و المسلمین مرتضی ادیب یزدی
با رژیم درگیری نمی شد
شهید صدوقی چهره شناخته شده، فعال، متقی و پخته ای بودند و اگر بگویم که ایشان با 80 درصد گروه های مبارز در ارتباط بودند، حرف گزافی نزده ام. اما ایشان طوری عمل می کردند که هیچ گاه با رژیم درگیر نشوند. رژیم نیز برای ایشان حساب جداگانه ای باز کرده بود و کمتر شهید صدوقی را بازداشت می کرد در حالی که آیت الله یزدی مرتبا بازداشت و تبعید می شدند. برخورد شهید صدوقی با دستگاه مملکتی طوری بود که هیچ گاه سوژه ای به دست نظام نمی دادند. /راوی: محمدرضا اعتمادیان
توجه به نیاز رزمندگان
يكي از مسائل، مشكلات مالي رزمنده هاي اهل سنت بود. برخي رزمنده هاي اهل سنت از خانواده هاي مستضعف و زحمتكش بودند. آيت الله صدوقي فرمودند: «قول مي دهم زماني كه به شهر يزد بازگشتم، مقدمات تأسيس شعبه اي از مؤسسه قرض الحسنه يزد را در مريوان فراهم كنم.» حتّي به خاطر دارم، فوراً با
چند نفر در يزد تلفني تماس گرفتند و سفارش كردند چند وسيله سريعاً تهيه شود و فرمودند: «تا زماني كه من به شهر يزد باز نگشته ام، اين وسايل به مريوان ارسال شود. راوی: سردار سرتيپ حسن رستگار پناه
واقعا هر روز مديريت بحران بود، در عين حال كه من وقتي مي ديدم در استانهاي ديگر چه مي گذرد، متوجه مي شدم كه به دليل مديريت و درايت بسيار بالاي حاج آقا، ما واقعا در استان يزد، بحران نداشتيم.
بسياري از محاكمات، از جمله محاكمه رئيس شهرباني در تالار شهر و در حضور مردم انجام مي شد تا در جريان جزء جزء مسائل باشند. چنين فضاي بازي شايد در هيچ شهري نبود كه همه مردم بدانند افراد
به چه دليل محاكمه مي شوند، دلايلي كه اقامه مي كنند چيست و همين تا حد زيادي، بحران هاي اجتماعي را كنترل مي كرد./ راوی: دوست حسینی
افسوس شهید صیاد شیرازی
ابوالحس بنی صدر هم خیلی با شهيد صياد شيرازي مخالف بود و درجه ا یشان را گرفته بود. آیت الله صدوقی این خبر را به امام رساندند. وقتی خبر پیروزی و همچنین گرفتن درجه شهید صیاد شیرازی به امام رسید، امام به ايشان درجه تشو قی دادند. شهید صیاد ناراحت بودند و مي گفتند افسوس كه خیلی دیر آیت الله صدوقی را آشنا شدم./ راوی: رجبعلی کریمی