فاتح ارتفاعات ماووت
مهدی خوشسیرت در زمان حضورش در جبههها همیشه تلاش داشت در عملیات ها شرکت کند و اگر به دلیل حضور در منطقه ای دیگر موفق به شرکت در عملیاتی نمی شد غم تمامی چهره اش را فرام یگرفت و تا چند روز حال خوشی نداشت. وی با تلاش بی وقفه اش در عملیا تهای افتخارآفرین و غرورآمیز طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، فتح خرمشهر، رمضان، مسلم ابن عقیل، محرم، والفجر 4، والفجر 6،هور العظیم، قدس، بدر، والفجر 8، کربلای 2، کربلای 5 ، و نصر 4 حضور پیدا کرد و اعتقاد راسخش به اسلام ، امام و انقلاب و شاگردی این مکتب انسان ساز هدفی را برایش ترسیم کرده بود که برای رسیدن آن سر از پا نمیشناخت.
13 بار جانبازی
او پس از هر بار مجروحیت در عملیا تهای مختلف، هیچ گاه در استراحت کامل بسر نبرد و پس از ترمیم مختصر ، دوباره خود را به صحنه مبارزه و جهاد رساند و در جمع لشکریان اسلام قرار گرفت. تا جایی که دریکی از عملیات ها با عصا حضور داشت.
در سفرهای پشت جبهه نیز مهدی با مرخصی های کوتاهش نه تنها فقط به خانوادهاش می رسید بلکه به شهرهای دیگر حتی به استان مازندران برای تألیف قلوب و سرکشی به خانوادههای محترم شهدا و رزمندگان می رفت و آن قدر این ارتباط عمیق بود که اغلب خانواده های شهدا با دیدن چهره نورانی مهدی قوت قلب می گرفتند و همانند فرزندان شهیدشان دوستش می داشتند. او علاوه بر گیلان دوستداران فراوانی در خطه مازندران دارد.
سرداری که از خانوادههای شهدا خجالت می کشید!
شهید خوش سیرت در روزهای پایانی عمرش )اواخر جنگ( از خجالت خانوادههای شهیدان و به خصوص پس از شهادت دو برادرش حسین و رضا خوش سیرت، بعد از عملیات نیز به مرخصی نمی آمد. او مانع پرواز و عروجش را دو چیز می دانست!
یکی ملبس به لباس سبز سپاه شدن تا بر پیشانیاش ستاره بنشیند و دیگری به سنت پسندیده رسول مکرم اسلام )ص( جامع عمل پوشاندن و او به این تکلیف نیز عمل کرده و پایه زندگی مشترکش را با دختری متدینه در اوج سادگی و صفا بنا نهاد تا آخرین ریسمان تعلق زمین و زمینیان را پاره کند و ثابت کند که این بندها و تعلقات نمیتوانند عاشق و مرغ باغ ملکوت را زمینی کرده و در قفس تن اسیر نماید و حاصل پیوند مقدسش دختر مومنه ای شد که پس از شهادت آقا مهدی دیده به جهان گشود.
فرماندهی تیپ و معاونت لشکر قدس 16 گیلان
مهدی خوشسیرت مسئولیت های خویش را در جبهه از فرماندهی دسته آغاز و پس از گروهان و گردان، با رشادت و مدیریتی که از خود نشان داده بود به فرماندهی تیپ دوم محرم و معاونت فرماندهی لشکر قدس گیلان برگزیده شد، مهدی که در فراق دوستانش همواره میسوخت و در دل و بر لب آرزوی شهادت داشت، سرانجام پس از سال ها حضور مستمر و مداوم در جبهههای جنگ و رزم بی امان و مجاهدت در عملیات نصر 4، لبیکگویان به سویش پرکشید و به دریای رحمت الهی پیوست و ستاره ای، درخشان در آسمان انقلاب اسامی ایران شد.
سردار شهید خوشسیرت: همواره پشتیبان انقلاب باشید
سعی کنید باعلاقه و محبت به همدیگر و درراه خدا گام بردارید و هیچگاه از خدمت به انقلاب و از ایثار نسبت به اسلام و انقلاب دور نشوید، ما میخواهیم ابتدا خدا دلمان را فتح کند و دل ما جایگاه محبت الهی شود، آنگاه است که بر پیروزیها افتخار می کنیم.
اگر من و شما با قرآن ارتباط نداشته باشیم و درس جهاد، ایثار، شهادت، پیروزی، اطاعت و بندگی را از آن نگیریم خدا شاهد است دشمنان، این قدر به ارزش های قرآنی در بعضی جهاتش پی برده اند که از قرآن علیه ما استفاده میکنند، رابطه خود را با همدیگر قوی کنید و همیشه پشتیبان انقلاب و شکرگزار نعمت خدا باشید.
یادداشتی از شهید مهدی خوش سیرت
ساعت حدود 3 بامداد شب جمعه دوم فروردین 64 پاسگاه شهید اسودی )ترا به( است که این مطالب را بر روی کاغذ می آورم، آری، ای برادران و خواهران و ای عزیزان که دوست دارید جبهه و مظلومیت فرزندان جبهه را بشناسید، پس دقت در مطالب زیر نمائید و خودتان قضاوت کنید، من این جملات را موقعی می نویسم که گلولههای آتشین دشمن تمام نقاط پاسگاهت را به را سوراخ می کند.
ای برادران و خواهران و دوستان عزیز اگر در صحرای کربلا یاران امام حسین )ع( یکییکی به خون خود غلتان شدند، اینجا نیز در این ساعت از روز جلِوه ای از کربلا به وجود آمده است که برادران در انتظار شهادت خود هستند و چه مظلومیتی بالاتر از اینکه در عمق خاک دشمن در میان امواج انفجارهای گلولهها در یک محیط خونین و مقدس انسان فقط و فقط منتظر مرگ باشد. اما یک چیز است که در تاریکی شب همه را امید و قوت می داد و تنها صدایی که از حلقوم این برادران مظلوم در میان غرش صدای انفجارها به گوش انسان می رسد، نام یا زهرا )س( و یا حسین و یا مهدی )عج( بود که آرامش وجود انسان را فرام یگرفت، نمی دانم با این اوضاع آیا عمر اجازه می دهد که جملاتم را به آخر برسانم، خدا می داند.
بارالها در این لحظاتی که مرگ را جلوی چشمم می بینم در این پاسگاه ترابه، تو را به حق مظلومیت علی )ع (قسمت می دهم که تمامی گناهان مرا بیامرز خانواده ام و دوستان مرا هرکجا هستند از همه پلیدیها و لغزشها حفظ بگردان و امام امت انقلاب اسلامی را به حق پهلوی شکسته زهرا )س( طول عمر عطا فرموده و او را پیش امام زمان روسفید بگردان.
خدایا، شهدای انقلاب و شهدای جنگ تحمیلی به ویژه شهدای مظلوم عملیات بدر و شهدایی که امشب در این پاسگاه ترابه__ به خون خود غلتیدند با شهدای کربلا محشور گردان. آمین یا رب العالمین.
ماهنامه شاهد یاران، شماره 140
در همین زمینه در نوید شاهد بخوانید