پدر شهید اصغر نعمتی در گفت و شنود شاهد یاران:
سه‌شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۰۲
هنوز بسیار خردسال بود که گوش جانش با نغمات قرآن آشنا شد و دلش به معارف روحپرور شریعت خو گرفت، از همین رو هنگامی که در روز نماز تاریخی عید فطر، شکوه ایمان را در چهره و قامت آن مجاهد نستوه دید.

هنوز بسیار خردسال بود که گوش جانش با نغمات قرآن آشنا شد و دلش به معارف روحپرور شریعت خو گرفت، از همین رو هنگامی که در روز نماز تاریخی عید فطر، شکوه ایمان را در چهره و قامت آن مجاهد نستوه دید، دل در گرو مهر او نهاد و تا پای جان در محافظت از او کوشید و سرانجام نیز در کنار مقتدای خویش به دیدار حضرت دوست شتافت و اینک پدر از پس سالها، غبار از چهره فرزند دلبند خویش می زداید و خاطرات شیرین با او بودن را سرافرازانه، واگویه می کند.

از کودکی و نوجوانی شهید بزرگوارتان بگوئید. در کودکی همیشه همراه من به هیئتهای مذهبی و مسجد می آمد و بسیار به مباحث دینی علاقه داشت. به دبیرستان که می رفت احساس می کردم نسبت به مسائل سیاسی علاقه و توجه دارد. بعد هم که جریان تبعید حضرت امام پیش آمد و اعلامیه های ایشان را می گرفت و همراه با دوستانش پخش می کرد.

قبل از پیروزی انقلاب در ارتباط با نهضت چه فعالیت دیگری داشتند؟

هنگامی که حضرت امام به پاریس رفتند. شهید نعمتی همراه با گروهی از همفکرانش در آنجا به حضور امام مشرف شدند و اعلامیه های ایشان را آورند. بعد هم که در اینجا به هنگام حکومت نظامی، موقعی که مشغول اعلامیه پخش کردن بود در خیابان ری بازداشت شد. من رفتم به سراغش، بلکه یک جوری آزادش کنم. افسری که آنجا نشسته بود از من پرسید، «چه کاره اش هستی؟» گفتم: «من پدرش هستم» پرسید، «آمدی چه کار؟» گفتم: «آمده ام احوالپرسی! خب معلوم است. آمده ام او را ببرم.» پرسید، «سربازی رفته؟» گفتم، «بله» گفت، «پس بگذار در کوزه آبش را بخور» چنان عصبانی شدم ک با او بحثم شد و بعد هم در بازداشتگاه را محکم کوبیدم و آمدم بیرون.

بعد هم که الله اکبر گفتنهای روی پشت بامهای بود و تظاهرات و بقیه فعالیت هایی که همه در آستانه انقلاب داشتندن و ما هم همراه بقیه.

چگونه با شهید مفتح آشنا شدند؟

نماز عیدفطر که در قیطریه انجام شد، همراه پسرخاله هایش در آن شرکت کرد و بعد هم که آن راهپیمایی عظیم انجام شد و همه آن شیفته آقای دکتر شدند. بعد هم که همه شان به مسجد قبا می رفتند و به ایشان برای کارهایی مثل تکبیر و پخش اعلامیه کمک می کردند و از جمله فدائیان آقا بودند و به خانه ایشان هم می رفتند.

چه شد که محافظت از شهید مفتح را به عهده گرفتند؟

بعد از شهادت آیت الله مطهری، هم نگران سلامت آقا بودند. برای همین با این که ایشان به شدت با این کار مخالف بودند، شهید نعمتی و برادرش عباس و پسرخاله هایش تصمیم گرفتند داوطلبانه از آقای دکتر محافظت کنند.

از رابطه شهید بزرگوارتان با شهید مفتح بیشتر صحبت کنید.

عرض کردم این بچه ها فدائی دکتر بودند. شهید نعمتی همیشه می گفت، «به آقای دکتر می گوئیم آقا شما برای خرید تشریف نبرید. هر کاری دارید بدهید ما انجام می دهیم. می گویم آقای دکتر من که با دل و جان و به میل خودم رانندگیتان را می کنم. بگذارید خریدتان را هم انجام بدهم، ولی ایشان دوست ندارند کسی کارهایشان را انجام بدهد. دائما نگران بود که نکند بلائی سر آقای دکتر بیاید. می بینید که همه جا در عکسها درست کنار دست آقای دکتر است.

در مقابل این درخواست شهید نعمتی ، دکتر چه می گفتند؟

داوطلبانه از شهید مفتح حفاظت می کرد...

می گفتند، «پسرم شما کار خودتان را بکنید و بگذارید من هم کار خودم را بکنم.»

از روز حادثه صحبت کنید.

در آن روز برای پسر دومم عباس، کاری پیش آمد. او سرباز نیروی هوایی بود و خدمت می کرد. آن روز عباس نتوانست برود و شهید جواد بهمنی رفت.

آیا شهید نعمتی از گروه فرقان صحبتی می کردند؟

اینها در مسجد اعظم فعالیت می کردند و همه این بچه ها را خوب می شناختند و با آنها و با مسجد قبا ارتباط داشتند. چند بار هم به محافظان آقای دکتر گفته بودند از اینها محافظت نکنید.

از خلق و خوی شهید بزرگوارتان بگوئید.

من که نسبت به این بچه ایمان کلی داشتم و دارم. به قدری جوانمرد و مهربان بود که همه به او اعتماد می کردن. یادم هست موقعی که زا پاریس برگشت دیدم یک چمدان بزرگ پر از سوغاتی آورده. پرسیدم قصه این چیست؟ گفت یک نفر آنجا گفت این را ببر بده به مادرم، من هم گفتم به روی چشم. گفتم تو را می شناخت؟ گفت: «نه! جوری بود که همه به او اعتماد می کردند. داش مشدی و جوانمرد بود. پرشروشور بودند یا آرام؟

سرحال و بانشاز بود. در رشته پرورش اندام کار می کرد و یک بار هم مقام دوم مسابقات کشوری را آورد که هنوز مدال و تقدیرنامه اش را دارم. بسیار جوان ورزیده، مردم دوست و دلسوزی بود.

چند فرزند دارید؟

چهار تا داشتم. دو پسر و دو دختر که یکی در راه خدا شهید شد.


منبع: ماهنامه شاهدیاران/ شماره 14

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده