دزفول شهر مقاومت،یسنا دختر شهید
سهشنبه, ۰۶ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۵۳
در جمعیت تماشاگران مسابقه میدان موانع دختر بچه ای را دیدم که چهره اش آشناست ! آری عکس او را در تصاویر فرودگاه اهواز با شاخه گلی رز دیده بودم آن زمانی که منتظر امیر بابایش بود. آری ، او یسنا دختر شهید امیر علی هویدی بود .
ساعت 22 قرار بود خانواده شهدا در جمع بسیجیانی که برای تجدید پیمان با آرمان های شهدا لباس رزم پوشیده و صحنه های آن روزگار شیرین را به تصویر کشیده بودند حضور پیدا کنند .
همه آمده بودند از مردم غیور پایتخت مقاومت ایران اسلامی دزفول قهرمان ، تا خانواده های مدافع حرم شهرستان دزفول اما در جایگاه خانواده ی شهدا هرچه نگاه می کردم جای دردانه شهید امیرعلی هویدی خالی بود .
در جمعیت تماشاگران مسابقه میدان موانع دختر بچه ای را دیدم که چهره اش آشناست ! آری عکس او را در تصاویر فرودگاه اهواز با شاخه گلی رز دیده بودم آن زمانی که منتظر امیر بابایش بود. آری ، او یسنا دختر شهید امیر علی هویدی بود .
جلو رفتم و خانواده شهید را دعوت کردم تا در جایگاهی که برای آن ها آماده شده بود بنشینند ، اما نپذیرفتند و با اصرار فراوان آن ها را به جایگاه ویژه خانواده شهدا مشایعت کردم ..
نگاهم به معصومیت یسنا بود و نمیتوانستم چشم از او ببرم ، دختر بچه ای معصوم و دوست داشتنی که احساس میکردم نگاه غریبی دارد .
چفیه ای و شاخه گلی را به او هدیه کردیم . چفیه را بر روی شانه هایش گذاشت چفیه ای که در ظاهر شاید وزنی نداشته باشد اما سنگین است و پر است از حرف های نگفته ان روزگار و مظلومیت خانواده های شهدا ...
اما شانه های محکم یسنا 4 ساله استوار بود و چفیه بر روی شانه های یسنا خود نمایی می کرد، چفیه همان در گرانبهایی که امام امت ثانیه ای آن را از خود دور نمی کند و به آن افتخار می کند، چفیه ها هنوز بوی خون ، ایستادگی ، مقاومت و استواری می دهد ، اما یسنای عزیز محکم و استوار بود و گویی چفیه به خود فخر می کرد که بر دوش این بزرگ زن کوچک قرار گرفته است ...
یسنا امروز به من درس بزرگی داد و این درس همان ادبیات غنی مقاومت است ، در حالی که امیر بابایش را تقدیم اسلام کرده است استوار می آید و چفیه ی پدر را با افتخار بر دوش می زند این همان درس مقاومت است که بزرگ و کوچک نمی شناسد و این پیام را دارد که تا ایران ایرانست از کوچک و بزرگ تا آخرین قطره خون مقاومت خواهیم کرد تا ریشه ظلم را در سراسر جهان بخشکانیم .
به مناسبت هفته دفاع مقدس در شب اختتامیه مسابقه میدان موانع که توسط بسیجیان در پارک دولت شهرستان دزفول برگزار شده بود از خانواده های معظم شهدای مدافع حرم شهرستان دزفول تجلیل به عمل آمد.
*شهید امیرعلی هویدی پاسدار رشید اسلام و اولین شهید مدافع حرم شهرستان دزفول
من امیری داده ام سخت است سخت
چون فدای عمه شد سهل است سهل
چفیه او روی دوشم مانده است
این نشانی محکم از صبر است صبر
علی قاسمی نجف آبادی/ نوید شاهد
همه آمده بودند از مردم غیور پایتخت مقاومت ایران اسلامی دزفول قهرمان ، تا خانواده های مدافع حرم شهرستان دزفول اما در جایگاه خانواده ی شهدا هرچه نگاه می کردم جای دردانه شهید امیرعلی هویدی خالی بود .
در جمعیت تماشاگران مسابقه میدان موانع دختر بچه ای را دیدم که چهره اش آشناست ! آری عکس او را در تصاویر فرودگاه اهواز با شاخه گلی رز دیده بودم آن زمانی که منتظر امیر بابایش بود. آری ، او یسنا دختر شهید امیر علی هویدی بود .
جلو رفتم و خانواده شهید را دعوت کردم تا در جایگاهی که برای آن ها آماده شده بود بنشینند ، اما نپذیرفتند و با اصرار فراوان آن ها را به جایگاه ویژه خانواده شهدا مشایعت کردم ..
نگاهم به معصومیت یسنا بود و نمیتوانستم چشم از او ببرم ، دختر بچه ای معصوم و دوست داشتنی که احساس میکردم نگاه غریبی دارد .
چفیه ای و شاخه گلی را به او هدیه کردیم . چفیه را بر روی شانه هایش گذاشت چفیه ای که در ظاهر شاید وزنی نداشته باشد اما سنگین است و پر است از حرف های نگفته ان روزگار و مظلومیت خانواده های شهدا ...
اما شانه های محکم یسنا 4 ساله استوار بود و چفیه بر روی شانه های یسنا خود نمایی می کرد، چفیه همان در گرانبهایی که امام امت ثانیه ای آن را از خود دور نمی کند و به آن افتخار می کند، چفیه ها هنوز بوی خون ، ایستادگی ، مقاومت و استواری می دهد ، اما یسنای عزیز محکم و استوار بود و گویی چفیه به خود فخر می کرد که بر دوش این بزرگ زن کوچک قرار گرفته است ...
یسنا امروز به من درس بزرگی داد و این درس همان ادبیات غنی مقاومت است ، در حالی که امیر بابایش را تقدیم اسلام کرده است استوار می آید و چفیه ی پدر را با افتخار بر دوش می زند این همان درس مقاومت است که بزرگ و کوچک نمی شناسد و این پیام را دارد که تا ایران ایرانست از کوچک و بزرگ تا آخرین قطره خون مقاومت خواهیم کرد تا ریشه ظلم را در سراسر جهان بخشکانیم .
به مناسبت هفته دفاع مقدس در شب اختتامیه مسابقه میدان موانع که توسط بسیجیان در پارک دولت شهرستان دزفول برگزار شده بود از خانواده های معظم شهدای مدافع حرم شهرستان دزفول تجلیل به عمل آمد.
*شهید امیرعلی هویدی پاسدار رشید اسلام و اولین شهید مدافع حرم شهرستان دزفول
من امیری داده ام سخت است سخت
چون فدای عمه شد سهل است سهل
چفیه او روی دوشم مانده است
این نشانی محکم از صبر است صبر
علی قاسمی نجف آبادی/ نوید شاهد
نظر شما