سه‌شنبه, ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۰۶

متن آخرين سخنراني آيت الله مهدي شاه آبادي، روحاني شهيد جبهه¬ها

متن پيش رو، دربردارندة آخرين سخنراني آيت الله شهيد حاج شيخ مهدي شاه آبادي است كه در زماني كمتر از 24 ساعت پيش از شهادت ايشان در واحد تبليغات لشكر 25 اهواز، در تاريخ پنجم ارديبهشت ماه 1363 ايراد شده است.

***
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين والصلاه والسلام علي اشرف الانبياء و المرسلين حبيب الهنا و اله العالمين الذي اسمه في السماء احمد و في الارض ابوالقاسم المصطفي محمد صلي الله و عليه و علي اهل بيته الطيبين الطاهرين و لعنه الله علي اعدائهم اجمعين من الان الي القيام يوم الدين، قال الحكيم: ان الله يدافع عن الذين امنوا ان الله لايحب كل خوان كفور اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير [سوره حج، آيات 38، 39].
درود انبياء(ع) و ملائكه سماوات به روان پاك شهيدان¬مان. سلام بر شما عزيزان، ايثارگران، جان بر كفان، سربازان رشيد امام زمان(ع)، سلام بر جامعه توحيدي¬مان، سلام بر همه رزمندگان و سنگرنشينان غيور، سلحشور و مكتبي¬مان، سلام بر امام امت و سلام بر پيشگاه اقدس حضرت حجت ابن الحسن المهدي؛ صلوات الله و سلامه عليه. سعادتي بس بزرگ نصيبم شده، گرچه مشتاق بودم هر چه زودتر لااقل درك اين فيض جماعت را با شما عزيزان در محضر سرور بزرگوارمان داشته باشم، اما بسيار خدا را شكر مي¬كنم كه باز هم اين توفيق نصيب شد. در اين لحظات حساس در تعقيب نمازتان، در يك محيط پاك و مقدس، پايگاه توحيد، پايگاه حفاظت و صيانت از مقام شامخ اسلام و پيامبر گرامي اسلام(ص)، محيط پاسداري از نظام توحيد و جانبازي در ارائه مكتب اسلام و مكتب توحيد، اين سعادت نصيبم شد ـ در اين مكان مقدس ـ كه محضر شريف¬تان را درك ¬كنم. يقيناً همه عزيزاني كه در اين مكان¬ها به ديدار شما افتخارات اسلام نائل مي¬شوند و به فيض ديدار شما پاسداران نهضت حسيني ما مي¬رسند، همگي كم و بيش از يك هيجان و شوري بزرگ برخوردارند. هر كسي اين صحنه¬ها و اين محيط¬ها را مشاهده مي-كند، به عظمت تفكر و بينش اسلامي جامعه¬مان مي¬انديشد كه چگونه توانسته است با اوج معنوي-اش، با آن سلاح روحاني و آن ايمان و اعتقادش، اين همه عظمت در جهان ارائه كند. هر كس كه پيش شما عزيزان مي¬رسد، يقيناً از يك آموزش بزرگي بهره¬مند مي¬شود و آن چيزي است كه انبياء(ع) به بشر ارائه كرده¬اند. سمبل اين شخصيت¬هايي كه بازسازي شده¬اند، سمبل اين شاگردان مكتبي كه انبياء(ع) پايه¬گذاري كرده¬اند، همان مكتب شهادت اباعبدالله الحسين(ع) است كه با اعتلاي كلمه حق و نداي آسماني خويش به جهان ارائه مي¬كرد كه: "ذلت را در اطاعت از طاغوت و طاغوتيان نمي¬پذيرم." انقلابيون ما به خاطر اين رهنمود حسيني و به خاطر آن انديشه¬ها و تفكر الهي¬ ايشان توانستند در اين ميدان قدم بگذارند، و از روزهاي نخستين، عده¬اي بودند كه حتي شايد با كلمات اباعبدالله الحسين(ع) آشنايي نداشتند، اما اين تفكر همه وجودشان را گرفته بود و روياروي همه تجيهزات نظامي دشمن قرار گرفتند و در لحظات نخستين انقلاب¬مان ديديم كه جوانان غيور و برومندمان، سينه¬هاي خود را در جلوي گلوله¬هاي دشمن گرفته¬اند و خطاب به دشمن اعلام مي¬كنند كه گلوله¬هاي آتشينت را در دل من فرو بر، و واقعاً جوان¬هاي ما رفتند به جنگ دشمن، در تمام گوشه و كنار اين مملكت، در همه خيابان¬ها و كوچه¬ها. اين رويارويي چشمگير بود و واقعاً آماده بودند كه اين گلوله¬ها را از دشمن دريافت كنند و شايد تنها تفكر، اين بود كه اگر انقلاب شكل نمي¬گيرد مگر با شهادت ما، من به نوبه خود آمادگي¬ام براي شهادت را اعلام مي¬كنم.

رزمنده غيور ما به دشمن اخطار مي¬كرد: "گرچه گلوله آتشينت سينه مرا سوزان¬تر مي¬كند، اما اگر نهضت مقدس¬مان جز به شهادت من به ثمر نمي¬رسد، من اين آمادگي را اعلام مي¬كنم." در اين عمليات اخير، دنيا خيلي نسبت به اين تفكر اظهار عجز كرده است كه چگونه است كه ايران مي-تواند در مقابل اين همه ضربات سنگين، اين همه جنايتكاري¬ها، اين همه خون¬هايي كه به چنگال دژخيمان، از عزيزان ما به زمين ريخته مي¬شود، همچنان، نه تنها در سنگرهاي انقلاب با قدرت باقي بماند، بلكه قدرت تهاجمش بيشتر هم مي¬شود. در اين عمليات «والفجر 6» و عمليات «خيبر» خطرها واقعاً بي¬نهايت بوده، فشار دشمن بي¬نهايت بوده، دشمن ضربات سنگيني بر نيروهاي عزيز ما وارد كرده، بسياري از جوان¬هاي ما را گرفته، اما نگاه مي¬كنيم روحيه رزمندگان-مان را كه آن خطرهاي سنگين و آن همه فشارهاي استكبار جهاني را از شرق و غرب با همه تجهيزاتش دريافت مي¬كنند، اما نه تنها حاضر نيستند با دشمن بر سر ميز مذاكره بنشينند، بلكه حتي سر سوزني از مواضعي كه به عنوان فشار بر دشمن در اختيار گرفته¬اند نيز عقب¬نشيني نمي-كنند. در عمليات خيبر، دشمن شايد آخرين قدرتش را نمايش داد، شايد بزرگترين نيرويش را به كار گرفت، شايد تمام شيوه¬هاي رزمي جهان ـ حتي آن¬چه را كه در دنيا ممنوع تلقي مي¬شود مانند بمب¬هاي شيميايي ـ را در اختيار گرفت و همه كارها را كرد، اما اصلاً نمي¬توانست تصور كند كه با اين همه فشار، باز هم نيروهاي عزيز انقلاب ما در اين سنگرهاي نويني كه فتح كرده¬اند بتوانند سرپا بمانند.

شايد امكان نداشت براي دشمن كه بتواند اين لحظات پرشور انقلاب ما را درك كند، اما همچنان عزيزان انقلابي همه فشارها را تحمل كردند، همه محروميت¬ها و مظلوميت¬ها را پذيرا شدند و از مكتب اباعبدالله و منطق حسين¬شان(ع) دست برنداشتند. اين عزيزان با نداي آسماني¬ و الهي¬شان به دشمن اعلام كردند كه اگر شهادت مي¬تواند نظام اسلامي را حفظ كند، اگر شهادت مي¬تواند دشمن را ذليل كند، اگر شهادت مي¬تواند تفكر و بينش اسلامي ما را به دنيا اعلام كند؛ ما آماده اين شهادتيم. امروز با اين¬كه به طور قطع و يقين همه دنيا پذيرا شده¬اند كه دشمن با به كار گرفتن اين بمب¬هاي شيميايي بزرگترين فاجعه را در جهان آفريده است اما كسي دم نمي¬زند. روز گذشته آن دكتر معروف، هينزيكز بلژيكي آمده بود مجلس شوراي اسلامي. ايشان يك پزشك متخصص مواد شيميايي است مثل خيلي از پزشكان دنيا كه از اين¬جا ديدار كرده¬اند. اين پزشك مي¬گفت: "ديگران هم پذيرفته¬اند، پزشكان ديگر و متخصصين مواد شيميايي هم اعلام كرده¬اند، اما دوست داشتم واقعاً آن¬طوري كه مسأله را شناخته¬اند و فهميده¬اند به دنيا اعلام كنند." من به او گفتم از طرف همه محرومين و همه مظلومين جامعه مان از تو تشكر مي¬كنم كه به خاطر حق جويي و حق طلبي ات، اين مشكلات را پذيرا شدي.

ايشان تنها پزشكي است كه در تمام كنفرانس¬هايش اعلام كرده و اطلاع داده كه عراق، مواد شيميايي بسيار خطرناكي را مصرف كرده است و حتي يك كانال¬هايي را هم معرفي كرد كه از كجاها اين مواد تهيه و به عراق فرستاده شده است. ديروز هم دوباره ديدم كه به اصطلاح مطالعاتش را در اختيار راديو و تلويزيون گذاشت و راديو و تلويزيون مقداري از آن را پخش كرد. هينزيكز اظهار مي¬كرد كه از بين پزشكان و متخصصين دارويي، هركس كه نسبت به وضعيت اين بيماران در سراسر دنيا مطالعه داشته، اين موضوع دريافته است، ولي خب شايد آن¬ها مي¬خواهند با نيرنگي بگويند كه اين¬ مجروحين وبيماران به وسيله مواد شيميايي مسموم نشده¬اند.

دشمن با اين همه جنايات و در عين بي¬حيايي و درندگي¬اش، وحشيانه¬ترين عمليات نظامي و ضد انساني را عليه ما انجام داد و هيچ وقت هم باور نمي¬كرد كه جمهوري اسلامي بتواند اين جزيره را در اختيار بگيرد. من در كشورهاي خارجي ديده¬ام، خارجي¬ها بر اين قضيه بسيار تأكيد مي¬كنند كه نيروهاي رزمنده ايراني با وجود اين همه مسائل پيچيدة رزمي، آيا واقعاً هنوز در جزيره هستند؟ لحظاتي قبل از حركتم به خارج از كشور، با برادرمان آقاي حاج محسن رفيق دوست ـ وزير محترم سپاه ـ بودم، در ابتداي همين جاده¬ آهني¬اي كه به طرف جزيره وجود دارد؛ روي همين پلي كه كشيده¬اند. اين برادر عزيزمان هم رفت و برگشت و من واقعاً از اين جهت برايم لذت بخش بود كه كار اين پل تمام شد و به اصطلاح، با كيفيتي عالي احداث شد و بالاخره راهي هم به جزيره پيدا شد. البته من روز قبل از حركتم براي مسافرت، از آن قسمت خاكي هم رفته بودم كه حدوداً 5/3 كيلومتر راه بود و احساس مي¬كردم بين اين همه مشكلات و خطرها، به نظر واقعاً چشمگير مي¬آيد كه برادران ما زير تهاجم دشمن به اين شدت و حدت، در حال تلاش هستند و واقعاً براي من خيلي جالب بود و احساس مي¬كردم كه اصولاً معناي حيات را در قسمت¬هاي عمليات و مخصوصاً در مشكلات عمليات مي¬توان دريافت كرد. انصافاً دنيا نسبت به مقاومت جمهوري اسلامي زير اين همه فشار، اظهار عجز مي¬كند و تنها نيرويي كه مي¬توانست انقلاب را با اين عظمت، در دنيا ارائه كند، همان معنويت و همان عشق و ايمان به نظام توحيدي و همان تربيت حسيني جامعه ما بود.

واقعاً مكتب شهادت زنده¬ترين مكاتب است. دشمن ممكن است باز هم فشارهايش را ادامه دهد. اين روزها پيداست تهاجمش را به انحاء مختلف تداوم مي¬بخشد، اما خود مي¬داند كه با وجود اين همه مقاومت، امكان اين را كه بتواند نفوذ كند ندارد. در قضيه سوپر اتاندارها، خود آمريكا اعلام كرد كه با اين تعصبي كه همگان در نظام جمهوري اسلامي از مردم ايران مي¬بينند، يقيناً تجهيزات نظامي، از جمله اين سلاح¬ها، اين سوپر اتاندرها هم¬دردي را دوا نمي¬كنند. مسأله ايمان در اين جبهه¬ها، مخصوصاً در نيروهاي رزمنده، مخصوصاً در لحظات پر از شور و هيجان عمليات¬ها، علي الخصوص در خط مقدم جبهه، آن¬چنان عظمتي آفريده است كه دشمن در برابر آن، سر تعظيم فرود آورده است. من وقتي در جمع شما عزيزان قرار مي¬گيرم، بالاخص در يك چنين محيط¬هايي، مي¬بينم واقعاً تمسك ¬شما به حبل الله المتين، بيعت¬ شما با اسلام و رهبري و نظام توحيد و قرآن، بيعت¬ شما با رهبر عزيز انقلاب و امام زمان(عج)، آن¬چنان قوي است كه دنيا حق دارد سر تعظيم در مقابل اين همه عظمت و معنويت و قداست روح و اين ارتباط روحاني فرود آورد. من واقعاً افتخار مي¬كنم كه يك لحظه در جمع صاحبان اين تفكر و در اين محيط بتوانم زندگي كنم، دشمن را به جز اين سلاح معنوي ما، نمي¬تواند به عجز بكشاند. رزمندگان ما، خود مي¬دانند كه تجهيزات نظامي¬شان، قابل مقايسه با تجهيزات نظامي دنيا نيست. اما با اين¬ احوال، در طول اين پنج سال، با وجود اين¬همه تحريم اقتصادي و طرح¬هاي مختلف، با اين گروهك بازي¬ها و دلقك بازي¬هاي¬شان و با آن¬همه كودتاي نافرجام و آن¬همه توطئه، دشمن به نتيجه نرسيده است. دشمن في الواقع به حد نهايت تلاش خود را كرده ولي امروز، بزرگترين دريافت او از اين ميدان، عجز خودش است.

5 يا 6 ماه قبل صدام با همان لحن به اصطلاح قادسيه¬اش مي¬گفت: "اين روشي كه ما در جنگ پيش گرفته¬ايم، يعني همان جنگ كلاسيك، امكان رساندن ما به موفقيت و امكان جلوگيري از عمليات نظامي نيروهاي جمهوري اسلامي را ندارد." او مي¬گويد بايد يك طرح جديدي را اتخاذ كنيم كه بتواند از روش عمليات نظامي نوين جمهوري اسلامي جلوگيري كند، يعني به صراحت اعلام ¬كرده كه جمهوري اسلامي به يك عمليات مرموزي دست زده. آخر، اين روش جنگي براي¬شان ناآشنا تلقي مي¬شود، اين روش نظامي، استاندارد و بين المللي نيست، يك روش خاصي است. يك روزنامه هندي نوشته بود كه صدام يكصد هزار ارتشي و يك هزار نيروي داوطلب دارد، يعني مجموعه نيروهاي ارتشي¬اش يكصد هزار نفر است و يك¬هزار نفر هم نيروي مردمي دارد. همين روزنامه در ادامه مي¬گفت كه جمهوري اسلامي تنها هفتاد هزار نيروي بسيجي¬اش در جبهه¬ها هستند. بعد از آن هم تعبير كرده بود كه اين نيروها، تمام محورها و موانع و تجهيزات نظامي¬اي را كه صدام ترتيب داده، با بذل جان¬هاي خويش پشت سر مي¬¬گذارند.

دشمن در اين مرحله مانده است كه چه كند؟ اعلام مي¬كند كه روش نظاميِ به اصطلاح «كلاسيك» جوابگو نيست، پس نيرنگش همين بمب شيميايي است، البته در بدو امر نيرنگ ديگري در كار بود كه همان قضيه حمله ناوگان آمريكا و ديدند كه آن هم به مصلحت¬شان نيست. در مرحله بعد، برنامه دشمن، كوبيدن شهرها بود كه آن هم به نتيجه نرسيد و بعد عمليات بمب¬هاي شيميايي را انجام داد. خب، دشمن با آن ادعايش كه سردار قادسيه است، حتي نيروهاي رده بالاي ارتش عراق را جمع كرده و با همان روش سردار قادسيه سخن مي¬گويد، معذلك اين را اعلام مي¬كند كه اين جنگ كلاسيك، نمي¬تواند جلوي نيروهاي رزمنده ايران را كه از روش نويني استفاده مي-كنند بگيرد و ما نيز بايد يك روش نويني انتخاب كنيم، يعني اين¬كه آن¬ها جنگ كلاسيك را واقعاً نابرابر تلقي مي¬كنند. با اين¬كه همه دنيا مي¬دانند كه تجهيزات نظامي ارسالي از سوي دنيا به عراق بي¬نهايت شده و شرق و غرب، همه گونه تجهيزات را در اختيار عراق مي¬گذارند، معذلك، دشمن اين¬گونه اظهار عجز كرده است.
به راستي چه چيزي مي¬توانست جمهوري اسلامي را به اين عظمت در دنيا مطرح كند؟ بله، من امسال به يكي از كشورهاي ستيزه¬جو نسبت به جمهوري اسلامي رفتم، كشور خشني كه هر ايراني را مثل يك دشمن تلقي مي¬كند، ولي زماني كه وارد فرودگاه شديم، از ما پذيرايي كردند، خيلي به ما احترام گذاشتند و من احساس كردم كه بالاخره آن¬ها مجبور شده¬اند به ما به عنوان يك ديپلمات و با داشتن يك گذرنامه سياسي، بزرگترين احترامات را به جاي آورند. در حقيقت با وجود خشمي كه نسبت به ما داشتند، بالاخره مجبور شدند به احترام و ادب تظاهر كنند. پيداست كه عزيزان رزمنده¬مان در دل اين سنگرها، با اين معيارهاي معنوي¬ و با اين ارتباط¬هاي روحاني-شان، در دل دنيا ـ حتي در دل دشمنان ـ بزرگترين احساس عظمت را آفريده¬اند. ما فكر مي¬كنيم كه اگر قرآن كريم، اين مكتب و اين منطق و اين تفكر را در جامعه¬مان به وجود نمي¬آورد، اگر نمي¬گفت: «اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير»، اگر ما را تحريك نمي-كرد، اگر تأكيد و اعلام نمي¬كرد كه مردمي كه به جور و ستم، زير چنگال¬هاي طاغوتيان تحت فشار قرار گرفته¬اند مي¬بايست قيام و انقلاب كنند و با دشمنان در ستيز باشند. و خدا ياري¬شان مي¬كند و "ان الله علي نصرهم لقدير؛ خدا حكماً ¬ نيروها و قدرت¬هاي عظيمش را به صورت جندالله و جنودالرحمن به ياري¬شان مي¬فرستد"، شايد اگر اين تفكر اصيل در ما وجود نداشت و در تمام اعماق روح¬مان و همه ذرات وجودمان نفوذ نكرده بود، نمي¬توانستيم اين همه محروميت-ها را تحمل كنيم.
پيداست كه مردم ما فقط به خاطر ارتباط الهي¬شان، به خاطر عشق به نظام توحيد، به خاطر حاكميت الله در جامعه ما به خاطر اجراي فرامين الهي و احكام قرآن در جهان، عاشقانه، جان بر كف و سر بر كف، در اين جبهه¬ها قدم گذارده¬اند. من معتقدم عزيزترين انسان¬ها در نظام الهي و در نزد خدا، كسي است كه براي خدا قيام مي¬كند و جان بر كف، به خاطر خدا، در ميدان نبرد قرار مي¬گيرد و بزرگترين عنايت را به جامعه¬اش سبب مي¬شود. اين فيض بزرگ الهي كه امروز نصيب جامعه¬مان شده به خاطر اين قداست روح، اين ارتباط روحاني و اين معنويت عزيزان رزمندة ماست، مخصوصاً نيروي جواني كه در نظام طاغوت تربيت ¬شده، امروز اين¬قدر عشق خدايي يافته¬و تا بدين¬ پايه از خلوص و ايثارگري رسيده و قابل اين شده است كه فيض الهي، حتي از ناحيه او به جامعه برسد و امروز نه تنها جامعه مان را به عنوان يك جامعه انساني ـ الهي مطرح كرده¬ايم، بلكه آن را به عنوان مشعل فروزان و پرفروغ آزادگي در جهان معرفي مي¬كنيم. ان شاءالله با وجود اين ايثار¬گري¬ها و فداكاري¬ها، دشمن ذليل و نابود و خوار خواهد شد و بالاخره دست از مبارزه با اين انقلاب اصيل اسلامي و اين نظام الهي و مردم مظلوم جامعه ما برخواهد داشت. تا آن زمان، عزيزان انقلاب همچنان در سنگر توحيدي انقلاب بمانند و همچنان از اين نظام الهي پاسداري كنند.

شايد به بركت همه اين ايثارها و فداكاري¬ها، هر چه زودتر قدوم مبارك حضرت ولي عصر(عج) بر جامعه ما و بر چشم ما ـ ان شاءالله ـ هر لحظه نورافشان¬تر شود و چشم¬مان به مقدم مبارك حضرتش روشن گردد. خداوند بزرگ اين همه منت و نعمتي را كه بر جامعه ما ارزاني داشته، به خاطر همين قلب¬هاي پاك و همين روح¬هاي بزرگ و همين فداكاري¬هايي است كه در نسل جوان ما كه در مسير حق طي طريق مي¬كنند. به خدا قسم، هيچ قسمتي از جهان و هيچ لحظه¬اي از تاريخ و هيچ جمعيتي از دنيا به اين قداست نرسيده است. شايد در زمان انبياء(ع) تك تك افرادي اين¬چنيني بوده¬اند، جمعيت بسيار قليلي اين¬چنين بوده¬اند، اما در هيچ زماني از تاريخ، در هيچ لحظاتي از زندگي انبياء(ع) جامعه¬اي نبوده است كه اين¬چنين عاشقانه به وادي مكتب حق قدم بگذارد و به اين ميزان، ايثارگر باشد. شايسته است الطاف عطيه و جليله حق نصيب اين مردم شود.

من گاهي مقايسه مي¬كنم گذشته خود را در سال¬هاي 1321 و 1322، شايد افرادي در ميان شما باشند كه آن سال¬ها را خوب به ياد دارند، كساني كه از حدود 50 سال به بالا سن دارند به ياد مي¬آورند كه مردم مظلوم جامعه ما، از شدت گرسنگي، در گوشه و كنار كوچه¬ها و خيابان¬ها غش و ضعف مي¬كردند مي¬افتادند، مي¬مردند. من اين صحنه¬ها را فراموش نمي¬كنم، در حالي ¬كه يك سر سوزن در حال جنگ و درگيري با دشمن نبودند و فقط و فقط به خاطر اين¬كه دشمن تجاوز كرده و خاك ايران را اشغال كرده بود، اين¬چنين محروميت مي¬كشيدند. امسال ما داريم پنجمين سال جنگ را پشت سر مي¬گذاريم، بحمدالله مي¬بينيد كه انقلاب عزيزمان، با همه فشارها و با همه جنايت¬هاي دشمنان و با همه تجاوزاتي كه كرده¬اند، همواره از الطاف بي¬نهايت حق بهره¬مند است. خدايا، قسمت مي¬دهيم، به حق يكايك آيات كلام الله مجيدت، به حق مهدي¬ات حجت ابن الحسن(عج) و به حق همه انبياء(ع)، اين پرچم قرآني را كه بر دوش عزيزان رزمنده ماست، خدايا به دست همين عزيزان¬ در جهان به اهتزاز درآور.
خدايا به حق مهدي¬ات، هر چه زودتر چشم ناقابل¬ ما را به زيارت امام زمان¬مان(عج) روشن بفرما.
والسلام عليكم ورحمت الله و بركاته.
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده