«شهيد شاه آبادي در دوران تبعيد» در گفت و گو با حجت الاسلام ماموستا ملا محمد مدرسي روحاني اهل تسنن اهل بانه و ياران شهيد در تبعيد

ويژگي برجسته و بارز شهيد شاه آبادي، نظم و انضباط اقتصادي بود. ساده¬زيستي آن روحاني مبارز، به تأسي از مرادش حضرت امام، نكته¬اي است كه مرحوم حجت الاسلام ماموستا ملا محمد مدرسي، روحاني اهل تسنن ـ از اهالي بانه و ياران شهيد در تبعيد ـ به عنوان يكي از مهم¬ترين نكاتي كه به چشم دوستان و آشنايان ايشان مي¬آمده و مهم مي¬نموده، بر زبان آورده است. اين گفت و شنود، توسط فرزندان شهيد انجام شده و متن آن در اختيار شاهد ياران قرار گرفته است.

***
با گذشت سال¬هاي متمادي از شهادت آيت الله شاه آبادي، بارزترين نكته¬اي كه در خصوص ايشان به ذهن شما متبادر مي¬شود چيست؟
ويژگي برجسته و بارز شهيد، نظم و انضباط اقتصادي بود و بايد بگويم آقاي شاه آبادي، واقعاً نمونه¬اي مجسم از نظم و انضباط اقتصادي بودند. ما مي¬ديديم كه ايشان در زندگي خود چقدر ساده و پرتلاش بودند، يعني شايد بتوان گفت ساده¬ترين زندگي¬ها را داشتند.
اين ساده¬زيستي شهيد، از چه چيزي ناشي مي¬شد؟
در جهت اجراي دستورات حضرت امام(ره)، مبني بر در پيش گرفتن نوعي زيِ طلبگي، و اين زي طلبگي، مو به مو، هماني بود كه امام مي¬فرمودند. شاهدش هم ما و ديگر دوستان و معاشرين شهيد شاه آبادي بوديم كه به خانه¬شان مي¬رفتيم و با ايشان مانوس بوديم. خدا كند كه همه ما برسيم به اين¬ نقطه، يعني دستور آن روز حضرت امام(ره) و فرموده امروز رهبر عظيم الشأن¬مان حضرت آيت الله خامنه¬اي، كه نظم و انضباط اقتصادي، به معناي اين است كه ساده و پرتلاش زندگي كنيم، و كم خرج و كم مصرف و پربار باشيم. اگر اين¬گونه باشد، در ميدان اقتصادي امروز كه مورد حمله تمامي دشمنان هستيم و مي¬خواهند ما را از پا در بياورند، ما زماني مي-توانيم روي پاي خودمان بايستيم كه نيازهاي¬مان را كم كنيم و الان كه در اين مصاحبه موضوع بحث، زندگي اقتصادي شهيد است، بايد حساب كنيم كه ايشان در ماه، چقدر براي شخص خودشان و نيز چقدر براي خانواده محترم و براي بچه¬هاي¬شان خرج مي¬كردند و در مقابل، چقدر راندمان كاري داشتند. در مرحله بعدي بايد آن خرج¬هايي را كه ما خودمان به خودمان تحميل¬مي¬كنيم حساب كنيم، يعني نهايتاً آن پول¬هاي اضافه بر سازماني را كه خرج مي¬كنيم و تبديل مي¬شود به قدرتي عظيم براي اغياري كه با پول، قدرت جمع مي¬كنند. آن موقع است كه تلاش خواهيم كرد حساب دست¬مان باشد، تا قدرت آن نيروهاي اهريمني را زياد نكنيم.
در مورد ساده¬زيستي شهيد خاطره¬اي داريد؟
تمام زندگي شهيد شاه آبادي خاطره است و خانواده ايشان بهترين شاهد هستند. واقعاً تمامي مجالسي كه آقاي شاه آبادي در آن¬ها شركت مي¬كردند به گونه¬اي بود كه حتي يك چيز اضافي هم در آن¬جا مصرف نمي¬شد كه جنبه¬هاي تجملاتي داشته باشد. اصولاً، از لباس پوشيدن و رفتار و حركات و سر سفره نشستن ايشان گرفته تا تمامي كارهاي آن بزرگوار، همگي براي ما نمونه بود. من كه در اين مدت نديدم و فكر هم نمي¬كنم كس ديگري نيز هيچ¬گونه خرج اضافي از ايشان ديده باشد. بنده هميشه خصوصيات آن شهيد عزيز را در يك جمله خلاصه مي¬كنم و مي¬گويم: صرفه¬جو و پركار بود.
از نخستين روزهاي تبعيد شهيد به بانه بگوييد كه چه اتفاقاتي افتاد؟
در اولين روز حضورشان، با تقاضاي روحانيون منطقه، آيت الله شهيد شاه آبادي، در منزل مرحوم آقاي سيد محمود قنادي، سكونت يافتند و منزل ايشان محل گرد هم آمدن مراجعين اهل بانه ـ به خصوص علما ـ گرديد. تأكيد مي¬كنم كه زندگي بسيار ساده ¬اي داشتند و اكثراً به مسجد و خانه¬هاي روحانيون تشريف مي¬آوردند و به خصوص در مسجد جامع وحيديه، اطفال و شاگردان مدارس را به دور خود جمع مي¬كردند و به تدريس قرآن مي¬پرداختند. مردم، روز به روز علاقة بيشتري به ايشان پيدا مي¬كردند و احترام بيشتري براي¬ آقاي شاه آبادي قائل بودند و روز به روز هم اين احترام در ميان مردم و روحانيون بيشتر مي¬شد. آن موقع من امام جماعت مسجد خان بودم و شهيد به آن¬جا نيز زياد مراجعه مي¬كردند و در ميان طلبه¬ هايي كه به ايشان درس مي¬دادم حاضر مي¬شدند و ما در خدمت¬شان بوديم. البته تا مدتي در شهر بانه تنها زندگي مي¬كردند و بعد از چند وقت، يكي از فرزندان محترم¬شان نيز به بانه نزد پدر آمدند و مدتي با ايشان زندگي كردند.
شهيد شاه آبادي چه مدتي در بانه بودند؟
آيت الله شهيد حاج آقا مهدي شاه آبادي در سال 1356 مدتي حدود 5 الي 6 ماه در بانه تبعيد بودند و عنوان تبعيدي داشتند. چون زندگي ساده و بي¬آلايش و روحاني مسلكي داشتند، مردم به ايشان احترام بسياري مي گذاشتند و در تمام مدت اقامت¬شان در تبعيد، اين احترام روز افزون بود.
ارتباط شهيد شاه آبادي با برادران اهل سنت در بانه چگونه بود؟
ارتباط مرحوم شهيد شاه آبادي با مردم بانه بسيار دوستانه و صميمي بود، بسيار به اهل سنت، احترام مي¬گذاشتند و حتي در وقت مراجعه به مغازه¬هاي بانه، اگر درصدد بودند چيزي بخرند، مردم وجه آن را از ايشان قبول نمي¬كردند و اكثراً از آن بزرگوار براي صرف ناهار و شام دعوت به عمل مي¬آوردند. مردم همواره به دور آقاي شاه آبادي جمع بودند و نمي¬گذاشتند تنها بماند و اين، به علت زندگي روحاني مسلك ايشان بود.
حضور شهيد شاه آبادي در مساجد و مراسم مذهبي اهل سنت، به چه ترتيب و نحوه¬اي بود؟
آيت الله شهيد شاه آبادي اكثراً در نماز جمعه و نمازهاي جماعت اهل محل حاضر بودند، به خصوص در مسجد جامع كه تدريس قرآن مي¬كردند و جوانان را ارشاد و به وحدت دعوت مي¬كردند و عليه رژيم ستم¬شاهي آگاه و به مبارزه دعوت¬شان مي كردند تا رژيم را سرنگون كنند. چه به طور علني و چه به صورت محرمانه، وظيفۀ مذهبي خود مي¬دانستند كه اين كار را انجام دهند و در ميان مردم، معتمدين، روحانيون، دانشجويان و دانش¬پژوهان همين شعار را ترويج مي فرمودند.
در مورد ارتباط ايشان با علماي اهل سنت در منطقه و شهرستان بانه، چه اطلاعات و خاطراتي داريد؟
خلاصه كلام اين¬كه، آيت الله شهيد شاه آبادي به اكثر روحانيون و همچنين اين¬جانب مدرّسي كه آن موقع امام جماعت و مدرس مدرسة خان بودم، علاقه زيادي داشتند و من اكثر روزها با روحانيون خدمت ايشان در منزل آقاي قنادي كه همساية منزل ما بود مي¬رسيديم. شهيد شاه آبادي با مرحوم شهيد ملا كريم رسولي هم زياد ارتباط داشتند. ما آن بزرگواران را تنها نمي¬گذاشتيم و با ايشان همراه بوديم و آقاي شاه آبادي هم در تمامي مدتي كه تبعيد بودند، با روحانيون و علماي اهل بانه ديد و بازديد و رفت و آمد داشتند.
اشاره كرديد به قسمتي از مبارزات شهيد مهدي شاه آبادي عليه رژيم پهلوي و فرموديد كه ايشان جوانان را دعوت مي¬كردند به مبارزه عليه رژيم شاه، در خصوص مبارزات ايشان در شهرستان بانه بيشتر براي ما صحبت بفرماييد.
شهيد شاه آبادي دربارۀ ظلم و ستم طاغوت براي جوانان صحبت مي¬كردند و عدالت را براي جوانان تشريح مي¬كردند و مفهوم قرآن و مفهوم حديث نبوي و ائمۀ اطهار(ع) را براي مردم روايت و بازگو مي¬كردند و جوانان را نسبت به ظلم¬ها و ستم¬هايي كه رژيم طاغوت اعمال مي-كرد، آگاه مي كردند و جوانان هم ارشادها و راهنمايي¬هاي ايشان را قبول مي¬كردند و در مدتي كه آقاي شاه آبادي آن¬جا بودند، جوانان زيادي به خصوص دانشجويان و دانش¬پژوهان و معلمين به ايشان علاقه پيدا كردند و هميشه فكر¬شان اين بود كه با آقاي شاه آبادي تماس بگيرند تا از نحوۀ مبارزه عليه رژيم طاغوت از ايشان راهنمايي بگيرند.
شهيد شاه آبادي از نظر فردي داراي چه نوع خلق و خويي اخلاقي بودند و شما از نظر شخصيتي چه نكاتي را در ايشان مي¬ديديد؟
من آقاي شاه آبادي را شخصي بسيار مبارز و انساني به حقيقت عالم، دانشمند و از خانواده¬اي بسيار موفق و روحاني و اهل دانش و پژوهش مي¬دانستم. ايشان از خانواده هاي بلندمرتبه علمي بودند كه وقتي شهيد شاه آبادي به درجۀ شهادت نائل آمدند، پيشواي راحل، حضرت امام خميني ـ رحمت الله عليه ـ اشاره فرمودند كه من شاگرد پدر ايشان بودم و از ايشان كسب فيض و علم و دانش نمودم و شهادت آن شهيد سعيد را به عموم روحانيت و خانوادۀ ايشان تهنيت و تسليت عرض فرمودند. شهيد شاه آبادي از يك خانوادۀ روحاني، فاضل، دانشمند، اهل علم و دانش بودند كه خود نيز به شخصه فردي بسيار متين، بردبار و حليم و داراي صفات انساني و اسلامي بودند. من مي¬توانم با جرأت عرض كنم كه آن¬چه صفات والا و پسنديده در روحانيت است، در وجود ايشان و روحيۀ ايشان آشكار بود.
از ارتباط خودتان با شهيد شاه آبادي و دوستي¬اي كه بين شما و ايشان بود بيشتر براي ما صحبت بفرماييد.
همان طور كه عرض كردم وقتي جناب آقاي شاه آبادي منزلي را به اجاره گرفتند، همسايۀ ما شدند و در خانۀ مرحوم قنادي در محله مجيد خان مشهور به محله بانكن اقامت كردند. به خاطر اين¬ همسايگي، من با شهيد مراوده بيشتري داشتم و از ايشان بيشتر دعوت به عمل مي¬آوردم. و گاهي فرزندان آقاي شاه آبادي به ديدار شان مي آمدند و من نيز از آن عزيزان دعوت مي كردم و ايشان هم به ما اظهار محبت بسياري داشتند و براي ما دعاي خير مي كردند. به خاطر اين بزرگواري¬ها و روح بلند آن فقيد سعيد، هميشه به ايشان مي گفتيم تا ما در بانه هستيم در خدمت شما هستيم، نه تنها بنده بلكه همۀ روحانيت در خدمت شما هستند.
آيا اين معاشرت¬ها و ارتباط با شهيد شاه آبادي، مشكلاتي هم از سوي عمال رژيم براي شما به وجود آورد؟
يك روز ساواك مرا از ساعت 9 صبح تا 3 بعد از ظهر بازداشت كرد و نحوة ارتباط مرا با شهيد شاه آبادي سؤال نمود. من هم گفتم او يك روحاني است و من هم يك روحاني هستم و ايشان مهمان ما و غريب اين شهر و اهل فضل و دانش هستند و بر ما واجب است كه از اين شخص محترم پذيرايي كنيم. براي مأموران ساواك توضيح دادم كه ارتباط ما با آقاي شاه آبادي فقط از همان نوع ارتباط بين روحانيت است، چون ما ايشان را اهل فضل و دانش و از خانواده¬اي روحاني مي¬دانيم و بر خود واجب مي¬دانيم تا به فرمايش حضرت رسول اكرم(ص)، براي وارثين پيغمبر(ص) احترام قائل شويم و ايشان نيز حداقل به لحاظ علمي وارث نبي اعظم(ص) هستند. آن¬ها نيز بعد از ساعت 3 مرا آزاد كردند و دستور دادند كه نبايد ارتباط زيادي با ايشان داشته باشم.
آيت الله شهيد شاه آبادي انساني با مناعت طبع بالا و از هر نظر بي¬نياز بودند. هر چند مردم بانه، آن¬هايي كه سرشناس بودند و كساني كه مي¬توانستند تا اندازه¬اي ¬نيازهاي مالي ايشان را برطرف كنند، ابراز مي كردند كه ما حاضريم از جهت مالي به شما كمك كنيم، ولي آقاي شاه آبادي قبول نمي¬كردند و شخص بسيار قانعي بودند، خلاصه روحاني مسلك و مورد احترام عموم مردم بودند. اين ويژگي¬ها و محسنات شهيد باعث شد تا ما در موقع مراجعت ايشان به تهران نيز با يكديگر آمد و رفت داشته باشيم. اكثراً من را دعوت مي¬كردند و ما به خدمت ايشان مي¬رفتيم و در منزل¬شان مهمان بوديم و گاه¬گاهي دعاي خيري براي اهالي بانه مي-فرمودند و سفارش مي¬كردند كه من از اهالي و مردم بانه كه واقعاً انقلابي هستند سپاسگزارم و هيچ وقت محبت¬شان را در مورد بانه فراموش نمي¬كنم.
علت تبعيد شهيد شاه آبادي به شهرستان بانه چه بود؟
علتش، همچنان كه خودشان مي¬فرمودند و ساير روحانيون مبارز نيز در زمان سابق تبعيد بودند، مخالفت با شاه و رژيم شاه بود؛ به خاطر اين¬كه رژيم سلطنت و ظلم و ستم را قبول نداشتند. رژيم ستم¬شاهي روحانيون زيادي را تبعيد كرده بود، كه يكي از آن¬ها شهيد شاه آبادي و ديگري آيت الله خلخالي بودند كه به بانه تبعيد شده بودند.
در مورد نحوۀ برخورد مأمورين رژيم طاغوت در بانه با شهيد شاه آبادي بفرماييد.
در ابتدا برخوردشان خيلي سخت بود و به ايشان به فشار زيادي وارد مي¬كردند و اكثراً آقاي شاه آبادي را زحمت مي¬دادند. مرحوم شهيد شاه آبادي شخصاً هراسي از ساواك و ارتش نداشتند و براي¬شان فقط نيل به هدف مقدس¬شان مهم بود. هدف¬شان آزادي مردم از زير يوغ ظلم و ستم رژيم سابق بود و مي¬خواستند ايدۀ خود را كه وحدت و اتحاد علماي تشيع با روحانيّت اهل سنت باشد دنبال كنند. هدف¬شان بيشتر اين بود كه روحانيت اهل سنت را با عقيدۀ خود در اين زمينه همگام كنند. آيت الله شهيد شاه آبادي داراي اخلاق حسنة خاصي بودند و بسيار متين و حليم و بردبار و داراي جنبه¬هاي معنوي والايي بودند. در اكثر مساجد حضور پيدا مي¬كردند و در تعزيه شركت مي¬فرمودند و به تدريس احاديث، قرآن و علوم ديني مي¬پرداختند. فرزندان¬شان آن موقع كه در بانه به ملاقات پدر مي¬آمدند، هنوز كوچك بودند. حجت الاسلام حاج آقا سعيد شاه آبادي و حاج آقا حميد و ساير فرزندان ايشان كه الان تهران هستند، آن موقع كه به ملاقات پدر بزرگوار¬شان مي¬آمدند در سنين يازده سالگي يا كمتر بودند و مردم بانه به فرزندان ايشان احترام مي¬گذاشتند و به خصوص علما و روحانيون اين شهرستان از ايشان پذيرايي به عمل مي¬آوردند. دامنه اين احترام حتي به ميان مأموران حكومتي نيز رسيده بود، مثلاً هنگام مراجعه شهيد شاه آبادي به شهرباني براي امضاء، يك نفر به اسم سرگرد امير احمدي رئيس شهرباني بانه بود كه به ايشان احترام خاصي مي گذاشت و دفتر را به منزل حاج آقا مي¬فرستاد. يك دليل اين رفتار، احترامي بود كه سرگرد امير احمدي براي من قائل بود، براي اين¬كه سرگرد مدتي كه در اين¬جا خانه داشت، نزد من درس تفسير قرآن خوانده بود و هميشه سفارش مي¬كردم براي آقاي شاه آبادي احترام قائل شود. ساواك همواره درصدد بود آيت الله شهيد شاه آبادي را اذيت كند اما بعداً براي¬شان معلوم شد كه آقاي شاه آبادي شخصي است مورد احترام عامه مردم، و آن¬طور كه آن از خدا بي¬خبرها مي-خواهند، نمي¬توانند ايشان را مورد اذيت و آزار قرار بدهند.
اگر خاطرات ديگري از مبارزات شهيد شاه آبادي به ياد داريد بيان بفرماييد.
ايشان به تمام معنا يك روحاني مبارز بودند و هميشه مردم را راهنمايي مي¬كردند و راه اسلام، قرآن و ائمۀ اطهار(ع) را پيش رو داشتند و روش صحيح اسلام را به مردم مي¬آموختند و مردم را از كارهاي بد و ناپسند باز مي داشتند. امر به معروف وظيفۀ خطير ايشان بود و آن را وظيفۀ خود مي¬دانستند و هميشه مردم را از منكرات نهي مي¬كردند و به خصوص، مسألة حجاب را با مردم اين منطقه در ميان مي¬گذاشتند و مي¬فرمودند كه به دختران و خانم¬هاي¬تان بگوييد مسألۀ حجاب را رعايت كنند؛ چون ما مسلمانيم و بي¬حجابي يكي از گناهان است. مردم نيز حرف ايشان را مي¬پذيرفتند و قبول داشتند و با اين شاخصه¬ها، مردم را شيفتة اخلاق خود كرده بودند و با چنين اخلاقي مردم از آن به بعد ستايش¬كننده ايشان بودند و از آقاي شاه آبادي تعريف مي¬كردند و امروز كه آن شهيد سعيد ديگر در ميان ما نيستند، گاهي از ايشان ياد مي كنند و دعاي خير براي شادي روح آن عزيز مي¬خوانند.
نكته پاياني؟
خصوصيات پسنديده مرحوم شهيد شاه آبادي خيلي زياد بود. روحاني¬اي با اين صفات و اخلاق، كمتر پيدا كرده ايم. ايشان نمونۀ بارز اخلاق بودند، نمونۀ ناب علم و دانش و فضيلت¬هاي حسنه بودند و الحمدلله امروز [زمان انجام اين مصاحبه] فرزندان¬ شهيد شاه آبادي، داراي حوزه¬هاي متعددي در شهرهاي تبريز، اصفهان، تهران و كرمانشاه و ساير شهرستان¬هاي ايران هستند و اشخاصي داراي فضل و علم و جانشينان بر حق ايشان هستند. اميدواريم كه ان شاءالله، آقاي سعيد شاه آبادي و حاج آقا حميد و ساير فرزندان شهيد و خانوادۀ محترم-شان بتوانند با تأسي به پدر بزرگوارشان آيت الله شهيد شاه آبادي، مثل ايشان گام¬هاي مؤثري براي خدمت به راه امام و نظام جمهوري اسلامي بردارند و مورد تأييد نظر مبارك حضرت آيت الله خامنه¬اي باشند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده