تنبيه نظامي
شنبه, ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۲۶
سال 1359 گروه فدائيان انقلاب اسلامي تشكيل شده بود كه در زمان جنگ، از آنجا به مناطق جنگي نيرو اعزام مي كرد. حاجي حسين بصير و حاجي مالك اكبرزاده (مسئول بنياد شهيد شهرستان محمود آباد) هم بودند. حاجي مرا به عنوان سرباز قبول و به منطقه عملياتي آبادان اعزام كرد. در آنجا، مدت كوتاهي آموزش نظامي ديديم. براي تمرين تاكتيك هاي نظامي، به ما تير فشنگ جنگي و يك قبضه اسلحه براي تمرين دادند. براي تيراندازي در يك خط قرار گرفتيم. من كه اولين بار بود اسلحه بدست مي گرفتم، بعد از شليك5 تير رگبار، به پشت افتادم. حاجي كه مرا ديد، جلو آمد و پرسيد: اين چه كاري بود؟ براي اينكه حواست جمع شود و ديگر چنين حركاتي از تو سر نزند، به سمت تپه مقابل چند بار با سرعت برو و برگرد. آنقدر اين كار ر اكردم كه نفسم بند آمد. او كه حالم را ديد، مرا فرا خواند و گفت: حركت خطرناكي كردي، نزديك بود بچه ها را به كشتن بدهي!
من از او عذر خواهي كردم. تلاش كردم كه تيراندازي را ياد بگيرم و موجب خطر نشوم. البته تنبيه حاجي هم به موقع بود.
راوي: علي اصغر نبي زاده، همرزم شهيد
نظر شما