سخنان سيد حسن نصرالله دبيركل حزب الله پس از شهادت سيد عباس موسوي
سه‌شنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۴۰
در پي انتشار خبر حمله ددمنشانه هلي كوپترهاي رژيم صهيونيستي به كاروان سيد عباس موسوي، دبير كل حزب الله در جنوب لبنان، آقاي سيد حسن نصرالله در اولين واكنش به اين جنايت سخنان تندي بر ضد دشمن صهيونيستي ايراد كرد و به اين رژيم هشدار داد كه در پي اين اقدام تروريستي عمليات رزمندگان مقاومت اسلامي در جنوب لبنان ابعاد تازه اي به خود خواهد گرفت.حزب الله در پي شهادت سيد عباس موسوي براي اولين بار شهرك هاي صهيونيست نشين شمال فلسطين اشغالي را هدف موشك هاي كاتيوشا قرار داد.
 سيد عباس موسوي سيد شهداي مقاومت اسلامي لبنان، براي كربلا تولد يافت، و در قلب او عشق حسين جوانه زد.خشم و خروش انقلابي در رگ هاي او مي جوشيد، اشك يتيمان و پابرهنگان و درماندگان در چشم او حلقه زد به اميد پيروزي كه با آمدن امام زمان(ع) تحقق مي يابد چشم دوخت.
ابوياسر نواده رسول خدا بود، و براي مكتب اسلام گام برداشت.او از نسل بزرگ مردان پاك صفت و مادران پاك دامن بود.او عالمي زاهد، تلاشگري عابد، و انقلابي مجاهد و فقيري از خانواده مستمندان بود.جز مقداري اثاثيه و وسايل زندگي ساده و فرسوده، خانه و املاك و مستغلاتي از خود بر جاي نگذاشت.به گونه اي كه براي اداي دين و بدهي هاي او كفايت نمي كرد.بسيار فروتن بود و درماندگان را دوست داشت، و با فقيران انس مي گرفت، و به مجاهدان عشق مي ورزيد، و براي پيوستن به خيل شهيدان با اشتياق لحظه شماري مي كرد.خدمتگزار يتيمان و التيام بخش مجروحان بود و همواره به آزادي اسيران و بازداشت شدگان مي انديشيد و او پيشوايي پيشتاز و از رفاه طلبي گريزان بود و خود را شريك غم و اندوه و زندگي طاقت فرساي محرومان مي دانست.


خون  شهيدان كربلا در رگ هاي شهيد سيد عباس می جوشید

سيد عباس موسوي براي كربلا زاده شده و حسين گونه همراه همسر و فرزندش به سوي كربلا شتافت.او با نثار خون سرخ خود گواهي داد كه كربلاي مسلمانان معاصر ادامه كربلاي صدر اسلام است. او با شهادت سرخ نشانه هاي پيروزي شكوهمند را نويد داد... به زخم خوردگان تاريخ، اراده اي خلل ناپذير بخشيد.به سركوب شدگان، توان بخشيد، تا تاج و تخت طاغوتيان را سرنگون كنند. كربلا همواره اين گونه بوده است.با شهادت بزرگ مردان، امتي بزرگ و سربلند ساخته مي شود.با سوخته شدن پيكر جان بر كفان، ملت ها يك پارچه مي شوند.با آه و ناله دردمندان اميدها زنده مي گردد.با اشك چشم افسردگان، كينه ها از دل ها شسته مي شود و محبت و دوستي جايگزين مي گردد. با يكپارچگي، بزرگ منشي و وحدت كلمه و اميدواري و تداوم جهاد، خون بر شمشير پيروز مي شود.
شهيد بزرگوار ما دبيركل يك جنبش جهادي و رهايي بخش بود كه اين جنبش به هدف آزادسازي سرزمين هاي اشغالي و رهايي انسان و جنگ با اشغالگران صهيونيست و تحقق صلح و آسايش براي مردم كشورمان در سال 1982 تأسيس شد.اين جنبش هيچوقت از كسي انتظار پاداش و قدرداني نداشت.در دهه گذشته صدها تن از بهترين جوانان اين جنبش به ويژه رهبرشان سيد عباس موسوي، در راه تحقق اهداف والاي خود به شهادت رسيده اند.با گشايش عصر عمليات شهادت طلبانه، روح جهاد و ايثارگري را در امت برانگيخت.همگام و همراه با ساير رزمندگان شريف مقاومت، توانست شكست تاريخي را بر دشمن تحميل كند.
با تلفات انساني و خسارت هاي مادي سنگيني كه بر دشمن وارد آمد دشمن در سايه ضربات سهمگين مجاهدان به ناچار بدون قيد و شرط از بخش هاي وسيعي از سرزمين هاي اشغالي جنوب لبنان عقب نشيني كرد.اين عقب نشيني بر اثر فشارهاي بين المللي كه هرگز روزي اعمال نشده، صورت نگرفته است.همچنان كه در نتيجه گفت وگوهاي مستقيم دوران رياست جمهوري امين جميل نيز نبوده است.چه در نتيجه گفت وگوهاي سازش، موافقت نامه خيانت بار 17 مه سال 1983 را به ارمغان داشته است. اين جنبش جهادگر هيچ روزي نسبت به سلامتي گزينه خود و درستي راه خود ترديد نداشته است.اطمينان كامل دارد كه روز هم گرايي و پيوستن همه افراد امت به اين گزينه منطقي نزديك است.جنايت ترور شهيد مجاهد سيد عباس موسوي و همسر مجاهد و دانشمندش شهيد ام ياسر و شش ساله شان به فهرست جنايات و كشتارهاي رژيم صهيونيستي افزوده شده است.
سرورم، لقاء الله را دوست داشتي و خداوند نيز تو را پذيرفت.زود هنگام از ميان ما رفتي و به آرزوي خود رسيدي، هم نشيني با خدا و رسول خدا بر تو گوارا باد.احساس مي كنم فرشتگان و عرشيان سرگرم استقبال از تو هستند.پيامبران تو را در آغوش دارند، از آغوش پيامبران به آغوش علي (ع)و به آغوش زهرا (س) و به آغوش حسن و حسين و ساير امامان معصوم جابجا مي شوي.
سپس امام خميني(ره)و شهيد صدر و شيخ راغب حرب و كاروان شهداي مقاومت اسلامي تو را در آغوش مي گيرند.اين جنايت وحشيانه بر سياست نژادپرستانه و درنده خويي دشمن صهيونيستي گواهي مي دهد، اين جنايت را به سلسله جنايات زشت دشمن بر ضد مردم مان و روستاهاي مان و شهرهاي مان و ارزش هاي مقدس مان اضافه مي كنيم.اين جنايت گواهي جديد است بر همدستي و توطئه قدرت هاي استكباري با دشمن صهيونيستي.قدرت هاي بزرگ را مسئول اين جنايت مي دانيم.
سيد عباس نماد همه مردان آزاده و شهيدان راه حق است، ام ياسر نماد زنان شهيد است حسين نوزاد، نماد كودكان شهيد است.اين سه تن نماد همه خانواده هايي هستند كه در كشورهاي اسلامي با سركوب و بي عدالتي دست و پنجه نرم مي كنند و ما دولت امريكا، آقا بالا سر و مدافع امنيت اسرائيل را مسئول اين جنايت خونين مي دانيم.همه كشتارها، ويراني ها و آوارگي ها كه اسرائيل مرتكب آن مي شود، مسئول اصلي آن امريكا است، همه مي دانند اگر پشتيباني غرب و امريكا در كار نبود، اسرائيل توان ادامه حيات در اين منطقه را نداشت.دشمنان با ترور سيد عباس موسوي خواستند ما را بشكنند و شكست دهند، اراده مقاومت و جهادمان را بشكنند.من به آنان مي گويم كه خون سيد عباس همچنان در رگ هايمان مي جوشد. اراده و عشق مان را براي تداوم اين راه مي افزايد.شهادت دبير كل حزب الله نشانگر رشد و عظمت راه كار حزب الله در لبنان است و بيانگر ميزان وفاداري و اخلاص مردم مان به اهداف الهي است. نماد ميزان حضور مردم در صحنه است. نشانگر سرآغاز تحول روحي، معنوي و جهاد بزرگي كه قاتلان سيد عباس نيز انتظار آن را ندارند و پشتيباني را نيز نمي كنند، اكنون كه با شهيدان بزرگ و همسر و كودكشان خداحافظي مي كنيم، با روح پاك او و با امت و مردم مظلوم مان عهد مي بنديم كه راهش را ادامه خواهيم داد، چنانچه ما را تكه پاره كنند و بدترين كشتارها را در حق ما مرتكب شوند، هرگز از اصول ثابت مان عدول نخواهيم كرد.
از زماني كه باندهاي تبهكار و تروريست صهيونيسم به سرزمين مقدس فلسطين يورش آوردند، كشتار كودكان و مردان و پاره كردن شكم مادران و تجاوز به ناموس مردم، آتش زدن خانه ها را آغاز نموده و با اين اقدامات جنايت كارانه بخش اعظم صاحبان اصلي اين سرزمين را به ناحق از ميهن شان بيرون كردند، همه اين اقدامات در برابر سمع و نظر و پشتيباني قدرت هاي بزرگ جهان صورت گرفت.اسرائيل با تحميل جنگ هاي متعدد بر ملت ها و كشورهاي منطقه راه تجاوزگري را ادامه داده و امروز نيز با بمباران و تخريب بخشي از لبنان و آوارگي مردم جنوب، اين تجاوزگري را ادامه مي دهد.اين تجاوزگري واكنشي به عمليات مقاومت مردم لبنان و انتفاضه فلسطين نيست، بلكه، از سياست تجاوزگري در پرتو آوارگي ساكنان اصلي اين سرزمين و چپاول منابع طبيعي و ثروت هاي منطقه ناشي مي شود.به درستي كه اسرائيل با حمايت و پشتيباني امريكا و با سلاح امريكايي و وتو قطعنامه هاي شوراي امنيت امريكايي، اقدامات تروريستي سازمان يافته را ادامه مي دهد.آنچه در اين منطقه جريان دارد، به طور قاطع نشان مي دهد كه مصدر اصلي تروريسم دولتي و بين المللي در جهان، در درجه اول امريكا است و اسرائيل اين رژيم ساختگي در درجه دوم قرار دارد.

آيا حق نداريم بپرسيم كه محافل و مجامع بين المللي به چه عنوان قتل سربازان متجاوز و اشغالگر را اقدام تروريستي مي خواندند اما، در برابر كشتار زنان و كودكان و غير نظاميان لبناني سكوت اختيار مي كنند؟ آيا اين نشانگر اين است كه اين معيارها بر اساس خواسته ها و ملاك ها و منافع ابرقدرت ها وضع شده و نه بر اساس معيار ملت هاي مستضعف؟ صهيونيست ها، طرح ها و روياهايي را تدارك ديده اند كه هرگز در مراحل ضعف و پراكندگي از آن چشم پوشي نكرده اند. چگونه امروزه برخي افراد ساده لوح و فريب خورده گمان مي كنند كه صهيونيست ها در مرحله قدرت و فروپاشي موازنه بين المللي قدرت، از رؤياهاي خود صرف نظر مي كنند؟ اسرائيل فقط جنوب لبنان را تهديد نمي كند، بلكه تماميت ارضي لبنان و سرتاسر جهان عرب و جهان اسلام را تهديد مي كند، چشم داشت هاي اسرائيل حد و مرزي نمي شناسد، طرح يهودي كردن منطقه انكارناپذير است.اسرائيل خطري است كه مسلمانان و مسيحيان منطقه را تهديد مي كند.لازم مي دانم به برخي مسيحيان لبنان هشدار دهم كه از اميدواري و شرط بندي برخي رهبران شان به اسرائيل عبرت بگيرند، همكاري برخي رهبران مسيحي لبنان با اسرائيل براي جامعه مسيحي لبنان فاجعه بار بوده است، چرا كه دشمن فقط براي تحقق اهداف و طرح هاي خود حاضر به فداكاري است. هرگاه ماموريت مزدوران پايان يابد و نيازي به آنها نداشته باشد، آنها را به گوشه اي پرتاب مي كند.
ملت، دولت، احزاب، شخصيت ها و همه اقشار لبنان كه دسته جمعي جنايت ترور سيد عباس موسوي و خانواده اش را محكوم كردند، وظيفه دارند به اتفاق آراء گزينه هاي اسرائيل و هر گونه همكاري با دشمن را رد كنند.مزدوران و جنايت كاران را كه عامل تهديد جدي براي لبنان هستند از ميان خود طرد كنند.شكي نيست كه پشتيباني ملت و دولت از طرح مقاومت، به آزادسازي سرزمين هاي اشغالي و تحقق صلح و دوستي در لبنان عزيز منجر مي گردد.چنين صلحي زمينه همزيستي داخلي و ثبات و پايداري لبنان را فراهم مي كند.چنانچه افرادي بخواهند همكاري با دشمن را ادامه دهند، صلح و همزيستي مسالمت آميز داخلي سست خواهد شد. بنابراين خودداري شهروندان از مزدوري براي اسرائيل و دستيابي به توافق پيرامون طرح آزادسازي جنوب، و خودداري از توان گرفتن از امريكا و غرب بر ضد كشورهاي عربي و اسلامي منطقه،مهم ترين شرط پايان جنگ داخلي لبنان است.چرا كه ملت لبنان در اين منطقه زندگي مي كند و با ملت هاي عرب و مسلمان تاريخ مشترك و سرنوشت مشترك دارد.بنابراين، هرگاه برخي از لبناني ها ارتباط شان را با امريكا و غرب قطع كردند، آن گاه مي توانيم كشورمان را براساس همزيستي مشترك و با اراده مستقل مردم بسازيم.
موجوديت اسرائيل در قلب جهان عرب و جهان اسلام، مهم ترين عامل دامن زدن به جنگ و خشونت در منطقه است.رژيمي كه ماهيت تجاوزكارانه و فسادانگيز و ميل به خونريزي دارد، امكان ندارد براي صلح گام بردارد.اين رژيم براي جنگ هاي آينده آماده سازي مي كند و براي زير پا گذاشتن موافقتنامه و معاهدات بين المللي لحظه شماري مي كند.ما با دشمني روبه رو هستيم كه همه پيمان ها و عهد و ميثاق ها با خداوند و پيامبرش حضرت موسي(ع) را نقض كرده است.
اگر محافل جهاني به پايان يافتن جنگ و خشونت در منطقه علاقه مندند، به آنها مي گويم كه براي برقراري ثبات و امنيت در خاورميانه تنها يك راه وجود دارد، و آن راه اين است كه يهوديان اشغالگر به سرزمين هايي بازگردند، كه از آن آمده اند، و ملت فلسطين به سرزمين خود بازگردد اما، راه چشم پوشي از يك قطعه زمين به منظور برقراري صلح پوچ، شيوه كارآمد نيست و دشمن را به ادامه تجاوزگري و اشغالگري تشويق مي كند.
امروزه لبنان كشور پشتيبان كشورهاي خط مقدم جبهه رويارويي اعراب با اسرائيل نيست، بلكه لبنان امروزه به سرزمين رويارويي بزرگ و مستقيم با دشمن تبديل شده و بزرگ ترين حماسه هاي دلير مردانه و بي نظير را رقم مي زند.منطقي كه لبناني ها را به آرام نشستن و عاقلانه رفتار كردن فرا مي خواند، به اين اميد كه جهان عرب حركتي از خود نشان خواهد داد، از نظر ما پذيرفتني نيست.براي همه روشن است كه عقل و منطق به ما مي آموزد كه مقاومت و جهاد را در كنار سوريه كه همواره پشتيبان مقاومت لبنان و انتفاضه مردم فلسطين بوده ادامه دهيم.انتفاضه فلسطين براي همه ملت هاي منطقه و جهان عرب و جهان اسلام ثابت كرده است كه امكان رويارويي و سازندگي پيروزي وجود دارد، بنابر اين ضروري است كه مقاومت لبنان و انتفاضه فلسطين عامل رستاخيز ملت هاي تحت ستم باشند.اميدواري و روحيه جهاد را در دل ها زنده كند تا طرح و راهكار مقاومت در برگيرنده همه فرزندان امت بشود، آن گاه امت قوي تر از اسرائيل و قوي تر از مدافعان اسرائيل جلوه گر مي شود.
دشمن با جنايت زشت ترور سيد عباس موسوي خواست مقاومت را نابود كند، اما، به ياري خدا، موقعيت مردمي مقاومت بزرگ تر و گسترده تر شد.در وجدان بيدار امت رسوخ كرد.با اين اقدام خواستند ما را تضعيف كنند، اما، خدا اراده كرد كه ما قوي و نيرومند باشيم...

خون  شهيدان كربلا در رگ هاي شهيد سيد عباس می جوشید
نجف اشرف . سید حسن نصر الله، علی خاتون و سید عباس موسوی

سيد عباس و همسر و كودكش را كشتند اما، شهادت او مانند دوران حيات او بزرگ و درخشان بود من بر اين باورم كه شهادت سرورم و خانواده اش، قدرت و امكانات امت را براي قيام همگاني دو چندان كرد كه تحقق اين دستاورد هرگز با انبوه عمليات مقاومت امكان پذير نبود.من در شهادت سيد عباس موسوي دورنماي پيروزي هاي بزرگي را پيش بيني مي كنم، كه برتر از شكستي است كه دشمن براي مقاومت پيش بيني كرده است.من به سران دشمن صهيونيستي كه به تسويه حساب و ترور رهبران مقاومت تهديد كرده اند، هشدار مي دهم كه ما براي بازگشايي اين گونه حساب ها آماده ايم، به ياري خداوند در اين جنگ برنده خواهيم شد من به سران دشمن مي گويم شما به افراد خوار و ذليل درون جامعه مان نگاه نكنيد، به رزمندگان قهرمان و شهادت جو بنگريد كه با شما حساب باز مي كنند و در اين محاسبات به پيروزي مي رسند.
در اين مناسبت به ايران اسلامي و انقلابي مي گويم.به سوريه مقاوم مي گويم.به همه جنبش هاي اسلامي و ملي لبنان و فلسطين مي گويم كه حزب الله در سنگر جهاد و پايداري در كنارتان خواهد بود سستي و انعطاف نشان نخواهد داد زيرا، راهكارمان با خون مان تداوم مي يابد.اين راهكار ثابت و استوار است.اين جنگ را با همراهي و همكاري يكديگر به پايان مي رسانيم.امكان دارد در اين راه برخي به شهادت برسند ولي، طبيعي است كه جنگ تلفاتي دارد اما، به ياري خداوند پيروز خواهيم شد با شما مردم مقاوم عهد مي بندم كه به مكتب، به امت، به جنوب، به قدس و به خون سيد عباس موسوي و ام ياسر و كودك خردسال شان حسين، وفادار خواهم بود.با شما عهد مي بندم كه از ميراث بزرگ و گران بهاي شهيد موسوي پاسداري خواهم كرد.
به حوزه علميه كه شهيد سيد عباس موسوي آن را تأسيس كرد.به مسجدي كه نمازگزاران آن را امامت مي كرد درود مي فرستم و در چنين شرايطي دردناك لازم مي دانم موضع خود را روشن كنم بي ترديد ما هر لحظه و هر روز شهادت دبير كل حزب الله را پيش بيني مي كرديم.خود شهيد نيز پيش بيني پيوستن به لقاء الله را داشت. همسرش ام ياسر نيز هميشه دعا مي كرد كه با او شهيد شود.چرا كه شهادت فرزند حضرت ابا عبدالله الحسين(ع)و پاره شدن بدنش يك امر بديهي است اما، مرگ سيد عباس در رختخواب هرگز زيبنده او نبود.
هنگامي كه راه مقاومت اسلامي را آغاز كرديم، تعدادمان بسيار اندك بود.برخي افراد ساده لوح اين راه را خودكشي توصيف كردند ولي، ما آن را راه شهادت و پيروزي مي ديدم.امروز درگير جنگ روحي و معنوي با دشمن هستيم.دشمني كه گمان مي كند با ترور رهبران و علماي شجاع مان مي تواند مسير جهاد را در لبنان از بين ببرد.ولي، اين شيوه تروريستي هيچگاه خللي در اراده حزب الله وارد نمي كند.چرا كه ما از روز عاشورا گفته ايم:كشته شدن برايمان عادت است و كرامت ما نزد خدا شهادت است.
هر چند كه شهادت سيد عباس موسوي تقدير الهي است اما، سيد را در ميان خود همچنان زنده مي دانيم.با شهادت او هرگز به سازش تن نمي دهيم.هرگز در مسيري كه انتخاب كرده ايم، تجديد نظر نمي كنيم. ذلت و خواري را نمي پذيريم.چرا كه با عقب نشيني شكست مي خوريم.هنگامي كه سيد عباس به شهادت مي رسد و خون او در رگ هاي مان به جوش مي آيد،كشته شدن او به پيروزي تبديل مي شود.عزم ما براي ادامه راه او راسخ تر مي گردد.به خداي آفريدگار اطمينان داشته باشيد كه او حافظ و ياري رسان اين امت است.من نمي خواهم از تاريخ سخن بگويم ولي، همين ديروز بود كه امام خميني رحلت كرد ولي، رحلت او براي ما انقلاب جديدي به وجود آورد.
امروز حزب الله دوباره برانگيخته مي شود.روز قيام مقاومت اسلامي است. روز فداكاري و وفاداري به خون سيدعباس و همه شهدا است.بايد روش هايي را كه از جاهليت به ارث برده ايم كنار بگذاريم. وفاداري در اين است كه برادران مقاوم و رزمندگان مقاومت را در اين شرايط سخت كه در پايگاه ها و سنگرهاي جنوب مستقر هستند پشتيباني كنيم.ما انتقام نمي گيريم و انتقام در منطق ما جاي ندارد.نبرد ما با اسرائيل نبرد زندگي و مرگ است.مبارزه با اين رژيم را ادامه خواهيم داد.خواه سيد عباس را ترور كند يا نكند، اسرائيل غده سرطاني است كه بايد با آن بجنگيم و آن را از عالم وجود محو كنيم اگر همه ما شهيد شويم و حتي، اگر خانه هايمان را روي سرمان خراب كنند، هيچگاه از گزينه مقاومت اسلامي دست نخواهيم كشيد.به شما اطمينان مي دهم كه آينده از آن مقاومت اسلامي است و نه مذاكرات سازش.
امروز همچنان در دوره اسلام و مقاومت زندگي مي كنيم، آن گونه كه امام خامنه اي به خواست خدا اين دوره را دوره امام خميني(ره)نام نهاده نه دوره امريكا ما با امام زمان (عج)و امام خميني(ره)و دبيركل شهيدمان پيمان مي بنديم درس آنان را پي خواهيم گرفت و اسرائيل خواهد فهميد كه با اقدام خود در ترور سيد عباس موسوي بزر گ ترين حماقت تاريخي را مرتكب شده است.
امريكا، شيطان بزرگ، همواره دشمن اصلي امت ماست.اسرائيل غده سرطاني است كه بايد ريشه كن شود.اين رژيم ساختگي بايد ريشه كن شود، هرچند كه همه دولت هاي جهان آن را به رسميت بشناسند ولي امر مسلمين آيت الله خامنه اي همچنان امام و پيشوا و سرور و الگوي ما در جهاد و اراده و عزم و مقاومت خواهد بود. اسلام ناب محمدي،دين ما و مصدر انديشه ما و راهنماي ما باقي خواهد بود.به آن افتخار مي كنيم و در راه آن جهاد مي كنيم. مردم را به آن فرا مي خوانيم.مقاومت اسلامي، تنها گزينه و راهكار هميشگي ما باقي خواهد بود و هرگز از آن صرف نظر نخواهيم كرد.

اگر همه جهانيان تسليم شوند، ما نبرد با دشمن صهيونيستي را ادامه خواهيم داد. شهيد بزرگ ما كه به مردم مظلوم لبنان عشق مي ورزيد همواره در وجدان و روح ما زنده و جاويدان است.براي عزت و آزادي و سربلندي ملت لبنان و تحقق اراده مستقل و رفع بي عدالتي و محروميت زدايي و تحقق امنيت و صلح واقعي براي ملت تلاش و فداكاري خواهيم كرد.قدس عزيز همواره در اذهان و اهداف مان زنده خواهد بود.براي تحقق رؤياي آزادي قدس حد و مرزي نمي شناسيم، آزادي سرتاسر فلسطين و بدون چشم پوشي از يك وجب خاك آن در دستور كار ما باقي خواهد بود.جنبش جهادگر فلسطين و مقاومت اسلامي لبنان همچنان دستان همه افراد مخلص را كه نسبت به ابعاد و اهداف دشمن شناخت دارند مي فشرند.
و تو اي سيد شهداي مقاومت، همچنان در ميان ما زنده خواهي بود.من سخن تو را تكرار مي كنم و به صهيونيست ها مي گويم:از سرزمين ما بيرون برويد.جاي شما ميان ما نيست.با شما صلح و سازش نخواهيم كرد.هيچ زباني با شما كارساز نيست جز زبان گلوله در سرزمين خويش باقي خواهيم ماند و شما ريشه كن خواهيد شد.عصر حاضر عصر امريكا نيست، عصر پيروزي مستضعفان بر مستكبران است، عصر اسلام و عصر خميني(ره)است.

تو اي موسوي شهيد چه با شكوه جهاد كردي و چه با شكوه شهيد شدي.حجت را براي مجاهدان تمام كردي.مگر امام ما، خميني مقدس درباره مسير پر رهرو شهادت، چنين نگفته است:جهاد حزب الله حجت است بر علماي جهان!و تو فرمانده و آموزگار و الهام بخش اين جوانان جهادگر هستي.تو هم نشين دل آنها هستي.تو آن عالم دانا هستي كه مسئوليت ابلاغ رسالت را بر دوش داشتي.نسل عالمان مبارز و متعهد در حوزه هاي علميه به دست تو ساخته شده اند.هرگاه به مسجد شهر و روستا، محله هاي فقيرنشين و محورهاي جنگ با اشغالگران قدم گذاشتي با نفس پاك خويش آيات كلام الله مجيد را تلاوت كردي.هر سخني كه از روح و جان تو جاري مي شد، بي درنگ مانند نور درخشان در درون مردم تشنه حقيقت مي نشست.
تو استاد آموزگار، آرام بخش دل دردمندان، فرمانده جهادگران، راهنماي رزمندگان، نشانه راه.و آن بزرگ مردي هستي كه اسلام و امت را در قلب خود جايگزين كردي.از بقاع تا جنوب بر وفاداري مردم بقاع به علما و شهدا و مجاهدان و ساير مردم پاك اين منطقه و ميزان حضور آنان در اين نبرد مقدس گواه بودي.وجود تو از لبنان به همه جبهه هاي حق در ايران، افغانستان، پاكستان، كشمير و عراق فراتر رفت.
هنگامي كه خون پاك تو را بر زمين ريختند، مردم لبنان و فلسطين و همه فرزندان امت گريستند، شهادت با عظمت تو بر اراده و شكوه زندگي و ارزش هاي امت گواهي داد.اين شهادت در مرحله حساس و دقيقي اتفاق افتاد كه امت به يك مرد الهام بخش نياز داشت.خون تو به امت انگيزه داد تا راهش را ادامه دهد. امروزه در جهان جنگ و رقابت ميان اراده ها حاكم است، در اين جنگ كسي به پيروزي مي رسد كه از اراده قوي و عزمي راسخ برخوردار باشد.فروپاشي اتحاد جماهيرشوروي، نتيجه طبيعي و حتمي نظام هايي است كه ملت ها را سركوب مي كردند، امكان ندارد نظام هاي الحادي تداوم يابند، خلق هاي جهان از نظر غريزي به آزادي و صلح و حق و عدالت گرايش دارند.اما، قدرت هاي استكباري و طغيانگر كه آزادي هاي اجتماعي را مصادره مي كنند، و ملت هاي جهان را به بند مي كشند، هر اندازه قوي باشند بي ترديد روزي سقوط خواهند كرد.
بر اساس اين ديدگاه اعلام مي كنم كه سرنوشت حتمي ملت ها پيروزي است. سلطه جويي و غارت گري در حال فروپاشي است.اين فروپاشي به تدريج آغاز شده است.عقل و منطق و قانون و سنت هاي الهي و تاريخ نشان مي دهند كه امريكا متلاشي خواهد شد.روز سقوط همه مزدوران و بيگانگان كه بر اين امت تحميل شده اند نزديك است..اگر ضعف و درماندگي نظام هاي حاكم منطقه در برابر امريكا و اسرائيل غاصب را ناديده بگيريم، بي ترديد ملاحظه خواهيم كرد كه به پيروزي نزديكتر شده ايم.تا چند سال پيش ايران ژاندارم خليج فارس، پايگاه غرب در منطقه و پشتيبان اسرائيل غاصب بود.ولي، امروز به سنگر اسلام و ام القري و قلب تپنده جهان اسلام و پناهگاه انقلابيون و مجاهدان جهان تبديل شده است.
امروزه افغانستان در پي سال هاي طولاني جهاد، دورنماي پيروزي نهايي را ترسيم مي كند.
امروزه ملت هاي جهان اسلام بيدار شده و اراده مستقل شان را به دست گرفته اند. هم اينك مسجدالاقصي، در روز جهاني قدس دويست هزار نمازگزار را در آغوش مي گيرد.هنوز بخش وسيعي از فرزندان امت عرب بر لزوم ادامه رويارويي با اشغالگران غاصب و قدرت هاي استكباري موضع ثابت و استوار دارند.ذلت و سازش را رد مي كنند.با توجه به عوامل ياد شده براي رويارويي با اقدامات تروريستي امريكاي مستكبر كه از اسرائيل غاصب پشتيباني مي كند، همچنان به مقاومت و پايداري امت عزيزمان چشم اميد دوخته ايم، به امريكاي جهانخوار اجازه گسترش سلطه اش بر منطقه و غارت ثروت هاي آن يا بهره برداري وقيحانه از محافل و مجامع بين المللي را نخواهيم داد. متأسفانه سازمان هاي بين المللي به ابزار اجرايي خواسته هاي امريكا تبديل شده، و با يك چشم به رويدادهاي منطقه نگاه مي كنند.
با وجود اينكه اين سازمان ها از جنايات روزانه صهيونيست هاي غاصب در فلسطين اشغالي و لبنان چشم پوشي مي كنند، در عين حال به منظور سركوب و خوار نمودن امت به بهانه هاي واهي يك سري قطعنامه صادر مي كنند.
گزينه مقاومت، كه سيد شهداي رزمندگان مقاومت آن را تجلي بخشيده است، تنها گزينه اي است كه ما را به تحقق اهداف و دستيابي به حقوق مشروع مان رهنمون مي سازد.گزينه مقاومت، چهره زشت دشمن غاصب كه موجوديت امت و كيان مان را تهديد مي كند آشكار ساخته است، اين گزينه تلاش هاي امريكا و اسرائيل غاصب را براي تحميل سازش ذلت بار ناكام مي سازد.تداوم مقاومت، بر چشم پوشي از زمين و عزت انساني خط بطلان مي كشد.گزينه مقاومت، تنها بازدارنده در برابر سياست هاي فزون خواهانه دشمن و روياهاي عادي سازي هرگونه روابط با اين دشمن است.مقاومت به منظور باز پس گيري سرزمين هاي مقدس و فرسايش دشمن و بيداري امت تنها گزينه است، حال زمان هر اندازه طولاني شود.

 منبع: ماهنامه شاهد ياران، شماره 40
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده