6 مرداد ماه سالگرد شهادت برادران مظفر/
يکشنبه, ۰۶ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۰۰
نويد شاهد:شهيد علي مظفر شهيد در سال 1337 در مامازن پاكدشت در خانواده مذهبي و متدين ديده به جهان گشود و به همراه دو برادر ديگر خود حاج رضا و حاج حسن در روز 6 مردادماه در عمليات مرصاد به شهادت رسيد.


نويد شاهد: وي دوران تحصيلات مقاطع ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را با موفقيت سپري كرد و سپس تحصيلات خود را تا اخذ مدرك ليسانس در رشته الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران ادامه داد .

او قبل از انقلاب در براندازي رژيم ستم شاهي فعاليت داشت در راهپيمائي ها و تظاهرات شركت مي كرد و امام خميني (ره)را پيشوا و مرجع خود قرار داده و دستورات ايشان را اجرا مي كرد .

زماني كه دانشجوي تربيت معلم بود نوار و اعلاميه هاي حضرت امام را در ميان دانشجويان توزيع مي كرد و به شكل هاي مختلف اطرافيان را نسبت به خيانت هاي رژيم پهلوي آشنا مي ساخت ، پس از پيروزي انقلاب اسلامي در كميته انقلاب اسلامي محل فعاليت داشت.
هنگامي كه عده اي از مزدوران و اشرار در سيستان و بلوچستان و كردستان اغتشاش نمودند ، در ايجاد امنيت در آن مناطق نقش بسزايي داشت .شهيد علاوه بر حضور در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل در ساختن شخصيت دانش آموزان و همچنين بالا بردن بينش اسلامي معلمان اهتمام مي ورزيد. ايشان علاقه خاصي به شركت در مجالس قرآن و روضه خواني و عزاداري سرور شهيدان اباعبدالله الحسين (ع)و حضور در مسجد داشت .

شهيد علي مدتي به سمت مدير مدرسه، مدتي مسئول مقطع راهنمايي آموزش و پرورش ورامين و مدت پنج سال به سمت معاونت پرورشي و مدتي هم سرپرست اداره آموزش و پرورش ورامين به انجام خدمت پرداخت .در دوران دانشجويي عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشكده الهيات و معارف اسلامي و همچنين به عنوان نماينده دانشكده، عضو شوراي سياسي دانشكده هاي وابسته به دانشگاه تهران بود. همچنين مسئوليت ناظرين كاروان هاي حج به عهده ايشان گذارده شده بود. او يكي از اعضاي فعال ستاد نماز جمعه منطقه پاكدشت بود .

با شروع جنگ تحميلي در عمليات هاي مهمي نظير مسلم بن عقيل (ع) – فتح المبين – بيت المقدس –والفجر 4 و 8 شركت داشت و چندين بار از ناحيه پا و دست و چشم مجروح شد و يك بار در اثر جراحت شيميايي به مدت چند روز نابينا بود .

كلامش هميشه اين بود كه مي ترسم جنگ تمام شود و من به شهادت نرسم؛ حتي چند روز قبل از شهادت و بعد از پذيرش قطعنامه در پايان نماز مغرب و عشاء در مسجد در كنار دوستش اشك از ديدگانش جاري شد و گفت ديدي كه جنگ تمام شد و اين نعمت و سفره الهي برچيده شد و ما مانديم.

با حمله منافقين كه با همكاري رژيم عراق انجام شد، شهيد به دوستانش گفته بود كه كشته شدن به وسيله منافقين اجر بيشتري دارد، چون به قول امام عزيزمان منافقين از كفار بدترند و سرانجام به همان شيوه اي كه مي خواست در تاريخ 67/5/6 در عمليات مرصاد در كنار دو برادرش رضا و حسن و ديگر دوستان و همرزمانش به خيل عظيم شهدا پيوست.

منبع: نرم افزار چند رسانه اي برادران مظفر
انتهاي پيام/ز
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده