ديدار قائم مقام و مسوولين بنياد در مركز (23/10/69)

بسم الله الرحمن الرحيم
اولاً از همه برادران و خواهراني كه افتخار خدمتگزاري به خانواده هاي شهدا را پذيرفته اند و اين را براي خودشان يك انجام وظيفه انقلابي دانسته اند و دنبال كرده اند بنده شخصاً صميمانه متشكرم و دعا مي كنم كه خداوند متعال كمك كند و توفيقشان بدهد. بناي بنياد شهيد از آغاز بر يك درك انقلابي از حوادث جاري ما بوده، اگر انقلاب زنده نباشد فعال نباشد در صحنه وعرصه سازندگي انقلابي و حقيقي نباشد، چهره جدي و مصممي در مقابل دشمن نداشته باشد، شهيد ندارد كه بنياد شهيد داشته باشد، فرض بنياد شهيد فرض حيات انقلاب است و با همين ايده هم بايد به بنياد شهيد نگاه كنند؛ هم كساني كه از بيرون نگاه مي كنند و هم بخصوص خيلي اوقات ممكن است فرهنگي تر باشد از اينكه كتاب دست يكي بدهيم ـ كار فرهنگي را درست عريان كنيم بفهميم يعني چه كار فرهنگي، كار فرهنگي اوني كه لباس فرهنگي دارد نيست، لباس فرهنگي يعني كاغذ و قلم و نوشته و اينها... اين مي شود فرهنگ ـ اما اين نيست كار فرهنگي ـ كار فرهنگي يعني روح فرهنگي در آن باشد، يعني حركت و رشد فرهنگي باشد، فعل و انفعال را در ذهن و مغز و جان و عواطف او به وجود بياورد، اگر شما مدرسه درست كرديد، اين مدرسه در روح اين كودكي كه هدف شماست، آماج كار تبليغي شماست، اثر مثبت نگذاشت، اين كار چيست؟ مي توانيد ادعا كنيد كار فرهنگي است؟ خير. اين كار ضد فرهنگي است، مي خواهم حساسيت قضيه را توجه كنيد، يعني اين آمارها من را خوشحال مي كند شما بدانيد گاهي اوقات باخانواده شهدا ارتباط نزديك داريم، گاهي يكي از آنها مي گويد من رفته ام فلان جا و به من كمك شده است، واقعاً تمام وجود انسان احساس لذت مي كند از اينكه يك خانواده اي خوشحال و راضي باشد، وقتي اعلام رضايت مي كند مثل اينكه انسان وارد بهشت شده است، اصلاً هدف را پيدا مي كند، هر آمار شما و رقم شما كه مقداري بالا و پايين برود، تاثيرگذار شده است، منتهي مي خواهم شما به عنوان برادر مسوول توجه بكنيد كه اين آمارها همه چيز نيست، اينها جسم است، اينها يك روح دارند، مواظب روحشان باشيد و آن روحشان اين است كه شما در دانشگاه شاهد يا در مدارس شاهد حركت و برخوردتان طوري باشد كه هدف شما كه عبارتست از جامعه كودك شهيدزاده، اين از لحاظ تصورات، افكار، آرزوها، عواطف و احساسات در آن جهتي حركت كند كه شما مي خواهيد، يعني يك ترازو دست شما باشد، دائم بسنجيد، خيلي خوب شما براي جهت روانشناسي كه ما گفتيم يك واحد روانشناسي تشكيل داديد، كار خوبي است. اگر خوب كار كنند كار موفقي است، اما اين را بايد به آقاي رحيميان عرض كنم و خود آقاي كروبي، برويد سراغ آمارگيري حقيقي و بدبينانه به خود و سخت گيرانه نسبت به خود، واكنش كار خودتان را مي بينيد. شما آقاي ميرمحمد صادقي، اگر چنانچه توي اين موسسه اقتصادي يك مشت كار با رقم ارائه بدهيد اما در نتيجه دخلتان كه نگاه كنيد در آخر مي بينيد كه چيزي نيست، چه احساسي شما خواهيد داشت، خوشحاليد از اين كثرت حجم كارها و يا نگاه مي كنيد ببينيد كه داخل دخل چه خبر است اگر داخل دخلتان مقداري بيشتر بود و ديديد كه اين بيشتر از ماه قبل است، اگر آمار شما ضرر نشان بدهد متوجه مي شويد كه اينجا يك اشتباهي اتفاق افتاده است، اگر ديديد آخر ما دخلتان خالي است ولي آمار سود نشان مي دهد مي فهميد آمار اشتباه نشان مي دهد، واقعيت اين است، سعي كنيد و اقعيت را پيدا كنيد و ببينيد چه خبر است در اين زمينه حرف زياد است.
بخش درمان و بهداشت كه خانم كروبي گفتند من اطلاع دارم انصافاً بخشهاي موفق و پيشرفته اي است، البته به ما شكايت مي كنند كه بنياد شهيد پول گرفته است و چه كرده اند، ولي اينكه شما مي فرمائيد بخشي از اين امكانات در خدمت خانواده شهدا است اين چيز خوبي است، ولي آنكه خانواده ها بدانند كه اين تعداد تخت و اين مقدار امكانات در بيمارستانهاي بنياد شهيد در اختيار آنهاست، اين چيز خوبي است و هر چه بتوانيد آنها را گسترش دهيد بهتر است.
يك نكته مهم است كه در جهت همين عرايضم بگويم، اولاً خانواده شهيد كارمند نبايد بشود، اين يك مسئله است يعني شما مي فرمائيد كه ما اينقدر حقوق مي دهيم، حقوقها زياد شده است، گوئي كه ما از يك عده حقوق بگير رسمي حرف مي زنيم، اين به نظر نمي رسد كه روش خيلي موفقي باشد، خوب اين حقوق بگيري چقدر مثبت است و چه كاري خوب است بشود، براي اين خانواده، نمي شود فكر كرد و بررسي نمود؟ و ببينيم مي شود جايگزيني پيدا نمود براي حقوق دادن به خانواده ها ـ حقوق دادن البته آسانترين كارهاست براي او از يك نظر و براي ما از يك نظر، معلوم نيست بهترين كار باشد، آسانترين و گاهي بهترين، گاهي هم نه. شايد بشود كارهاي بهتري كرد، شايد حقوق ده ماه يك نفر را به او بدهيم و اين يك سرمايه اي درست كند و كارش راه بيفتند. شايد سرمايه گذاري بشود و خودشان اداره امور خودشان را بعهده بگيرند و بنياد شهيد نخواهد تا آخر حقوق بدهد، طبيعي است كه اين حقوق بعد از چند سال يك چيز ثابتي مي شود و نمي شود از آن كم نمود، تورم بالا مي رود. حالا اگر بناست حقوق داده شود اين حقوق به بهترين شكل بايد داده شود؛ چه بهتر كه اين حقوق مستلزم مراجعه نباشد، يعني كسي مراجعه كند براي حقوق يك زن و يا يك مرد، بالاخره غروبي دارد و خصوصياتي دارد، طبيعي است كه يك سري معذورات دارند و شايد كار خوبي نباشد در بين يك سري جوان آمدن و حقوق گرفتن ـ خوب اينها به بانك مراجعه نمايند و حقوق آنها در حسابشان ريخته شود، يك شكل خودكار به قضيه بدهيد تا مراجعه و رفت و امد نخواهد.
يك نكته در مورد مطلبي است كه فرمودند در مورد خانواده ها من شك دارم كه اين مثبت باشد كه شما همه امور ريز و درشت اين خانواده را بعهده بگيريد، واقعاً براي من روشن نيست حسن اينكار چيست، ما دنبال چه هستيم كه اگر شيشه منزل او هم افتاد، ما برويم، خوب در يك مدت كوتاه ممكن است احتياج به اين كار داشته باشد، بعد بايد يك فكر اساسي كرد، براي اين خانواده، كاري كنيم كه آنها روي پاي خودشان بايستند، از ما و از ديگران بي نياز باشند، اينكه اينها هميشه محتاج به ما باشند، هم آثار منفي از آن طرف و هم آثار منفي از اين طرف دارد، من حالا كه اطراف قضيه را اجمالاً به نظر مي آورم مي بينم نه براي آنها و نه براي شما خوب نيست.
اين مسئله ازدواج مسئله مثبتي است يعني از سرباز كردن اين خانمي كه مجبوريد آن را در شهرك اسكان دهيد، مامور بگماريد و هزار مشكل دارد، شوهر مي دهيد منتهي در مورد پول نقد نمي دانم من يادم نمي آيد راجع به پول نقد صحبتي شده باشد، كاري كنيد كه تشويق شوند و راههاي سوء استفاده هم بسته شود، اينجور نباشد كه يك ازدواج زوري انجام شود و يك پولي هم از ما بگيرند و ... يك ازدواجي بر اثر استفاده انجام گيرد، استفاده كه تمام شد و سرمايه خورده شد و هضم شد، او از خانم سير بشود و همان طلاق و ... كه ميشه بنياد شهيد دردسر آن را داشته است، يك جور باشد كه اين ازدواج رنگ دائم به خود بگيرد، بروند چند سالي با هم باشند با همديگر انس بگيرند مثل عضوي كه به بدن پيوند مي خورد، اوائل يك مقدار پس مي زند، اگر توانستي يكجور اين را نگه داشتي كه اين جوش بخورد و بعد ديگر مي شود آن را به حال خودش گذاشت، همه همت را بگذاريد براي اول كار هم براي اول شهادت وهم براي اول اين ازدواج.
يكي از آقايان فرموديد كه ما همه خدمتگزاران خانواده هاي شاهد هستيم، اين بسيار حرف خوبي است، اين روحيه خدمتگزاري و احساس خدمتگزاري در تمام مراتب اين بنياد بايد انشاءالله تقويت شود يعني: اين حالت هرگز در جائي پيش نيايد كه فرضاً مسوول بنياد شهيدي مثل صاحبخانه اي عمل نمايد كه كاسه اي نزد او آورده اند كه ملاقه اي آش بگيرند؛ اين احساس هرگز در مسوول بنيادي نبايد پيدا شود، همه مثل انبارداري باشند كه صاحبخانه، صاحب انبار حواله داده دست اينها و گفته برو تحويل بگيرد. ديگر انباردار نمي تواند بگويد چرا زياد دادند، يعني واقعاً بايد اين روحيه حاكم باشد كه ما بتوانيم خانواده هاي شاهد را با همان ارج و منزلت شهادت با آنها برخورد كنيم. خوب البته اين نكته زيادي است ولي بايد بگويم كه اينها ناموس انقلابند و بايد بگويم زنهاي جوان خانواده شهدا واقعاً ناموس ما هستند و اينها كساني هستند كه شما دست رفعت و رحمت روي سر اينها گذاشته ايد براي اينكه به اينها تعرض نشود، اينجور كه من احساس كردم و فهميدم بنياد شهيد حفظ آبروي عائله شهادت را وظيفه خودش دانسته و كار خوبي است، حفظ آبرو واجب است و لازم است، البته با روشهاي كاملاً دقيق و انساني كه هست اين بسيار خوبست اگر چنانچه در داخل بنياد كسي خودش اين حركت را كرد بايد خيلي سخت با او برخورد شود كما اينكه بعضي جاها گزارشي بود كه به جنابعالي و آقاي كروبي هم گزارش را داده ام كه اشاره به مسوول بنيادي شده بود و اگر در گوشه اي از بنياد كسي باشد و اين كه نمي تواند خودش را نگه دارد و نسبت به خانواده هاي شهدا سوءرفتار و رفتار ناشايست دارد، اينها را خيلي شديد برخورد كنيد، يعني واقعاً بايد مراقبت كنيد كه چنين چيزي پيش نيايد. دستگاه بنياد شهيد بايد دستگاه عصمت و طهارت شناخته شود، معلوم شود كه اينجا 50 هزار خانواده كه گفتيد متأهل هستند و آنهايي كه متاهل نيستند ممكن است مادران و خواهرانشان مراجعه كنند ولي حالا اينها كه متاهل هستند و دهها مراجعه كننده زن هست در بنياد، بايد اثبات شود كه عصمت و طهارت حاكم بر بنياد در حدي است كه هر گونه سوءظني را برطرف مي كند و اين جز با برخورد قاطع شما امكانپذير نيست وبايد قاطع بود، هر جا كه تخلفي را مشاهده كرديد بي ملاحظه برويد جلو، البته اگر به ما هم اطلاعي برسد ما هم به شما محول مي كنيم و خودمان هم قاطع انشاءالله دنبال مي كنيم، به هر حال بنياد شهيد يكي از بركات و نشانه هاي حقانيت انقلاب و امام رضوان الله تعالي عليه است، ايشان از همان اول به اين مسئله توجه كردند و به آن حقانيت دادند، ما مي ديديم كه ايشان چطور به مسئله شهدا و خانواده شهدا حساس و نسبت به بنيادي كه امور آنرا بعهده مي گيرد علاقمند هستند، اميدواريم كه انشاءالله خداوند كمك كند و روح آن بزرگوار كمك كند به شماها اين كار را دنبال كنيد اين حركت با ارزش را انشاءالله تعقيب كنيد و خدمت بزرگي كه به عهده شما و بر عهده همه ما است در حقيقت به خوبي انجام دهيد.
بنده مجدداً از برادران و خواهر عزيزمان تشكر مي كنم از زحماتتان و اميدوارم كه فردايمان بهتر از امروز و ديروزمان باشد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته