نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

فرم

 مسابقه کتابخوانی «پروانه در چراغانی» 

نام و نام خانوادگی:
شماره تماس:
کد ملی:
تاریخ تولد:
استان:
نسبت ایثارگری
دارم
ندارم
1.گروه شصت نفره حسین،به کمک نیروهای دیگر،با درگیری و دشواری بسیاری شهر را تحت کنترل گرفتند و به تدریج به نام....... مشهور شدند.:
2. نگاه کردم تا چشم کار می‌کرد ستونی از سربازان عراقی بود که زیر پیراهن‌های سفیدشان را به علامت تسلیم بالای سرشان تکان می‌دادند و پیشاپیش همه، ........... بود.:
3.کتاب پروانه در چراغانی از مجموعه کتابهای.......:
4. کتاب پروانه در چراغانی اثر کیست؟:
5.آنها دستِ خالی سه‌ماه زمین را کندند تا از یک شیار 75سانتی متری کشاورزی، خاکریزی به طول 1750متر به وجود آورند که اولین خط دفاعی منطقه بود. از همانجا دلیرانه در مقابل دشمن دفاع کردند که به ...............معروف شد.:
6. از نیمه دوم بهمن سال ............ هدایت عملیات در منطقه عمومی خوزستان به او واگذار شد.:
7. خردادماه سال ............. او فرمانده عملیات کل‌قوا را با استفاده از همان خاکریز، فرماندهی کرد.:
8. کم کم نیروهای حسین را آنقدر آماده کرد تا به حضور نیروهای داوطلب، آن ۶۰نفر به یک تیپ و سرانجام به .............. تبدیل شدند.:
9. در .................دستش با ترکشی داغ و برنده و بزرگ قطع شد.:
10. حسین خرازی فرمانده کدام لشکر بود؟ :
11. حسین ساده بود. هیچ‌گاه از مقامش برای پیشبرد راهبرد کارهای شخصی‌اش استفاده نکرد. فرماندهی لشکر برای او به معنای ................ بود؛ به معنای صبر و اندوهی بی‌اندازه.:
12. وقتی ازدواج کرد، حقوقش مثل دستمزد همه ................. فقط کفاف یک زندگی ساده را می‌داد: دو هزار و دویست تومان در هر ماه.:
13. این روزها چقدر به فرزندم فکر می‌کنم؛ به پسر یا دختری که هنوز به دنیا نیامده، دلبسته شده‌ام. اگر به دنیا آمد و من نبودم اسمش را بگذارید........:
14. ژانر کتاب پروانه در چراغانی چیست؟ :
15. حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین (ع) در چه تاریخی به شهادت رسید؟: