شهید «یحیی مخیری» پانزدهم مرداد ماه ۱۳۳۱، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش اسماعیل و مادرش ربابه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. دفتردار مدرسه بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم تیر ماه ۱۳۶۰، در مارد آبادان بر اثر اصابت ترکش به چشم و سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبداله زادگاهش قرار دارد. پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد گلستان زندگینامه این شهید بزرگوار را منتشر میکند.
به مناسبت ماه مبارک رمضان، گزیده وصیت نامه شهدای گلستان را با موضوع قرآن منتشر کردیم، که در نوید شاهد گلستان می خوانید.
همسر شهید «محمدعلی یوری» نقل می کند: شب احیا ماه رمضان که از مصلی به خانه آمدم آن شب خوابی دیدم که یک شهید بالای سر من ایستاده و می گوید: بلند شو و این گوسفند را بکش و تقسیم کن، شوهرت از بلا دفع شده است.
شهید «علی اکبر غنیاقی» یکم فروردین ماه ۱۳۳۹، در شهر گرگان به دنیا آمد. پدرش استاد محمد علی (فوت ۱۳۶۵) و مادرش سلطان بیگم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. جوشکار بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم تیر ماه ۱۳۶۰، در نوسود هنگام درگیری با نیروهای عراقی براثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد. او را امیر نیز می نامیدند.
حسن اردشیری به نقل از همسنگر شهید «محمد شخشم» نقل می کند: تلاش همچنان ادامه داشت تا این که مسئول تیم گفت: پشت خاکریزه پناه بگیرید، من هم پشت خاکریزی که در کنارم بود، پریدم، بعد از چند دقیقه آتش خاموش شد، ناگهان محمد را که زیر پله های بلدوزر نقش برزمین شده بود، دیدم به سرعت خود را به او رساندم و سر او را روی زانو قرار دادم، اما محمد با قلبی مالامال از عشق به معبود به سوی معشوقش پرواز کرده بود.
ساره عبدالهی فر خواهرزاده شهید «سبز علی تیموری ارضتی» نقل می کند: شب عمیلات درگیری عجیبی برپا شده بود، علی شجاعانه می جنگید، مثل این که بوی خوش خدا را احساس می کرد. جنگ تا سحر ادامه داشت گلوله های توپ و خمپاره مثل باران بر سر بچه ها می بارید علی سوار ماشین شده بود و به پشت خط مقدم آمد.