
به گزارش نوید شاهد، هفتم مهرماه 1403 در جریان عملیات متمرکز و همهجانبه رژیم منحوس و پلید صهیونی در لبنان، با بمباران سنگین و پرحجم منطقهای در «ضاحیه بیروت» که از قبل توسط سرویسهای جاسوسی دشمن بعنوان محل تشکیل جلسه دبیرکل حزب الله لبنان با سران جبهه مقاومت شناسایی شده بود، سید بزرگ مقاومت، مجاهد کبیر امت اسلام، «سیدحسن نصرالله» همراه با شماری از نیروهای زبده و همسنگران صدیق و مخلص محور مقاومت، به فوز عظیم شهادت نائل آمدند و یکی از بزرگترین جنایات این رژیم در تاریخ منطقه و جهان اسلام رقم خورد. در این میان، درخشانترین چهره، سردار بزرگ، «حاج عباس نیلفروشان» بود که در جایگاه بالاترین مقام مستشاری نظامی ایران در منطقه و بازوی بزرگ محور مقاومت و فرماندهی سپاه قدس در لبنان، جان خود را نثار عزت و اقتدار اسلام و ایران کرد و پس از عمری مجاهدت و فداکاری و طلب شهادت، از نوجوانی در قامت یک بسیجی داوطلب از اصفهان که شناسنامه خود را دستکاری کرد و دو سال به سن خود افزود تا به جبهه راهش دهند، تا خط مقدم مصاف با رژیم اشغالی و محور غرب آسیا، در کنار سید و سردار همرزمان و همسنگران مقاومت، «شهید قدس» شد. به گفته فرزندش، از 6 سالگی، آرزویش نابودی رژیم صهیونیستی بود و در زمان پیکار با مزدوران داعشی به خانواده خود خبر داده بود «من در جنگ با داعش شهید نمیشوم. رژیم صهیونیستی مرا شهید میکند!» و «رقصی چنین میانهی میدان» و شهادت در معرکه مصاف با دشمنی چنین سفاک و دیوسیرت، آرزویش بود.

سردار نیلفروشان به دلیل تجارب گسترده و سوابق درخشان فرماندهی عملیاتی و مدیریت خود در میدانهای نبرد و تلاشهای مستمر برای حمایت از محور مقاومت، از جمله حزبالله لبنان و گروههای مقاومت و جریانهای جهادی فلسطینی، به عنوان یکی از شخصیتهای کلیدی در حمایت از آرمان جهانی مقاومت شناخته میشود. حضور فعال او در برنامهریزیهای نظامی و دیپلماتیک به جبهه مقاومت کمک کرد تا در مقابل تهدیدات مستمر رژیم صهیونیستی، توانایی خود را ارتقا بخشد و موقعیت راهبردی خود را تثبیت کند. او همچنین به عنوان یک فرمانده استراتژیک، نقش محوری در هماهنگی بین نیروهای مقاومت در سراسر منطقه ایفا کرد. معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، معاونت عملیات ستاد کل سپاه، ریاست دانشکده و پژوهشکده علوم دفاعی( دافوس سپاه)، آموزش و تربیت نیروی انسانی، از جمله مسئولیتهای حساس و مهم این سردار شهید بود که از اولین سالهای نوجوانی، جانبرکف و فداکار در عرصه مبارزه با طاغوت، حاضر بود و در اولین روزهای دفاع از کشور، با شهید «دکتر چمران» در جبهه کردستان همراه شد و سپس در «لشکر 14 امام حسین (ع)» و «لشکر 8 زرهی نجف اشرف»، در کنار سردار شهید «احمد کاظمی» تا جایگاه فرماندهی عملیاتی ارتقاء یافت و از این دوران تا لحظه شهادت، قدم به قدم در جایگاههای محوری و راهبردی فرماندهی نظامی، از ایران تا منطقه و میدان مصاف با تروریسم بین الملل سلفی- تکفیری و در خاکریز اول مقاومت ضد صهیونیستی، هرروز، اوج و درخششی بیشتر یافت. تعبیر پر ارج رهبر معظم انقلاب از این شهید عزیز: «سردار رشید و اندیشمند... که عمری را در جهاد برای برافراشتن پرچم اسلام گذراند» گواه و گویای فضیلت او در نگاه مقتدای عزت و مقاومت است.

انقلابی نوجوان، با شناسنامه دستکاری شده، سرباز «چمران» شد!
عباس نیلفروشان، روز 11 شهریور 1345 در اصفهان و در یک خانواده مذهبی و ساده و زحمتکش بدنیا آمد. از وقتی خودش را شناخت دلبسته زندگی مبتنی بر عقیده و آرمان و جهاد بود. در همان سالهای اول نوجوانی به صف مبارزان پیوست و در فعالیتهای ضد رژیم طاغوت شرکت داشت. انقلاب که پیروز شد، او هم مثل بیشتر همنسلان خودش آرام و قرار نداشت و اهل در خانه ماندن نبود. غائله کردستان را ضد انقلاب کلید زد تا با استفاده از آشوب افکنی گروهکهای تجزیه طلب و مسلح و محارب، غرب ایران را دستخوش بحران کند.

اینجا بود که عباس 13 ساله شناسنامه خودش را دستکاری کرد تا بتواند به جبهه کردستان برود و با سردار بزرگ اسلام و ایران، شهید «دکتر مصطفی چمران» همراه شود و در کنار نیروهای او بجنگد. این اولین جماسه او بود.

دست راست «حاج احمد کاظمی» در «لشکر 8 نجف اشرف»
عباس پس از مدتی از جبهه غرب به جبهه جنوب می رود و کار خود را از فرماندهی دسته در «لشکر 14 امام حسین(ع) اصفهان» شروع میکند و تا سال 62 در همین لشکر میماند. بعد از سال 62 به «لشکر 8 زرهی نجف اشرف» میرود و همرزم شهید بزرگوار سردار «حاج احمد کاظمی» میشود و هرروز شایستگی و کارآمدی خود را بیشتر به اثبات میرساند. «حاج مصطفی نیلفروشان» پدر سردار شهید از سالهای رزمندگی و حضور مداوم در جبهه و مجروحیت و مصدومیتهای مکرر او در سالهای جنگ چنین میگوید: «عباس در ۱۳ سالگی با دستکاری شناسنامهاش دو سال سن خودش را بالا برد تا بتواند به میدان جنگ برود.

اولین حضور او در نبردهای کردستان و در کنار سردار شهید «دکتر مصطفی چمران» بود و از آن زمان بطور مستمر در جنگ هشت ساله ایران و عراق حضور داشت. عباس بطور تقریبی هر ۴۰ روز یکبار به ما سر میزد و همیشه مشتاق حضور در جبهه ها بود. عباس چندین بار در عملیاتهای مختلف، زخمی و در بیمارستان بستری شد. من و مادرش همیشه با صبوری دعاگوی او بودیم. ما عباس را کم میدیدیم و مادرش همیشه منتظر دریافت خبر سلامتی او بود. عباس اعتقاد زیادی به ولایت فقیه و به شخص امام و رهبری داشت و همه عمرش را در میدانهای جنگ برای دفاع از مظلومان سپری کرد.»

معاون عملیات نیروی زمینی، فرماندهی ستاد، مسئول عملیات سپاه در لبنان
سردار نیلفروشان با پایان دفاع مقدس، مسئولیت عملیات لشکر ۸ نجف اشرف را بر عهده گرفت. از سال ۱۳۸۴ به نیروی زمینی سپاه رفت و از سال ۸۴ تا ۸۶ معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه را عهدهدار شد. پس از آن در دو مقطع به عنوان مسئول عملیات سپاه در لبنان انجام وظیفه کرد و پس از آن برای دورهای، فرماندهی دانشگاه و فرماندهی ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت اما پس از مدتی به معاونت عملیات کل سپاه رفت و جانشین معاون عملیات شد.

نیلفروشان بعد از اتمام جنگ، تحصیل خود را ادامه داد و با مدرک دکتری مدیریت استراتژیک از دانشگاه امام حسین(ع)، در همین دانشگاه با رتبه دانشیاری از اعضای هیأت علمی بود و در دانشگاه عالی دفاع ملی و دانشگاه امام حسین(ع) نیز تدریس میکرد. او همچنین نویسنده کتابهای «بالامبو»، «دکترین جنگهای نوظهور»، «دکترین نظامی با رویکرد جنگ ناهمگون» و «دفاع در اندیشه امام خمینی(ره)» بود.

جانشین فرماندهی و معاون عملیات کل سپاه
وزارت خزانهداری و وزارت خارجه آمریکا، روز ۲۶ اکتبر ۲۰۲۲ در اقدامی مشترک، ۱۴ تن از مقامهای کشوری و لشکری و سه نهاد جمهوری اسلامی از جمله عباس نیلفروشان را بهدلیل مقابله با اغتشاشگران و عوامل ضدامنیتی از جمله در استان سیستان و بلوچستان تحریم کردند، که نشاندهندهی مجاهدتهای این سردار شهید در تمامی عرصههای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج از کشور بوده است. با تشکیل قرارگاه مرکزی امام حسین(ع)، نیلفروشان با حفظ سمت، جانشینی فرماندهکل سپاه در قرارگاه امام حسین(ع) را به عهده میگیرد و پس از انتصاب سردار سلامی به فرماندهی کل سپاه، از تیر سال ۱۳۹۸ به سمت معاونت عملیات کل سپاه منصوب میشود.

فرمانده «سپاه قدس» در لبنان، استراتژیست یگان های عملیاتی «حزب الله»
نیلفروشان به عنوان یک فرمانده استراتژیست، نقش بسزایی در هماهنگی بین نیروهای مقاومت در سراسر منطقه داشت و محبوبیت و احترام بالایی در میان نیروهای مقاومت کسب کرد. «سهیل امامیان» از همرزمان سردار شهید میگوید: «این شهید در اولین سفر برای آموزش به اعضای حزب الله اعزام شده بود که با سید حسن نصرالله آشنا شد و رفته رفته با مشاورهها ارتباطات تنگاتنگ شد.» «سید محمد طاهری» از ارتباط عمیق و مستمرِ نیلفروشان با محور مقاومت و نقش کلیدی او در پشتیبانی از محور مقاومت میگوید: «پس از شهادت سردار زاهدی و درخواست مستقیم سیدحسن نصرالله، ایشان به لبنان بازگشت و مسئولیت عملیات را برعهده گرفت. ارتباط ایشان با جبهه مقاومت، بهویژه حزبالله لبنان، عمیق و مستمر بود، حتی در دفتر او تعداد تقدیرنامههایی که از حزبالله داشت، بیشتر از جمهوری اسلامی بود که این خود نشاندهندهی تأثیرگذاری و نقش کلیدی او در حمایت از مقاومت بود.»

سردار نیلفروشان، نقش محوری در تشکیل یگان زرهی حزبالله لبنان داشت. به گفتۀ سیدمحمد طاهری: «یکی از نکات برجسته در کارنامه ایشان، نقش محوریاش در تشکیل یگانهای ضدزره حزبالله و یگان رضوان بود. این یگانها که بهطور مستقیم در مقابله با رژیمصهیونیستی نقش ایفا میکردند، بخشی از توانمندی حزبالله در جنگهای ناهمتراز بهشمار میرفتند. سردار نیلفروشان یکی از تئوریسینهای این یگانها بود و با توجه به شناخت عمیقی که از ظرفیتهای مقاومت و همچنین دشمن صهیونیستی داشت، توانست این یگانها را به یکی از عوامل کلیدی در استراتژی مقابله با اسرائیل تبدیل کند.»

7 سال فرماندهی عملیاتهای مقاومت در لبنان
پس از شهادت سردار زاهدی در ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ در جریان حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، بهعنوان فرمانده سپاه در بخش لبنان منصوب شد. در سالهای اخیر در کنار شهید سیدحسن نصرالله و فرماندهان و مجاهدان حزبالله لبنان، برای دفاع از مردم مظلوم فلسطین جنگید و حدود هفت سال در لبنان فرماندهی عملیاتهای مختلف را بر عهده داشت. سردار نیلفروشان به دلیل تجارب گستردهاش در میدانهای نبرد و تلاشهای مستمر برای حمایت از محور مقاومت بهویژه حزبالله لبنان و گروههای مقاومت فلسطینی، بهعنوان یکی از شخصیتهای کلیدی در حمایت از آرمانهای مقاومت شناخته میشود. حضور فعالش در برنامهریزیهای نظامی و دیپلماتیک به جبهه مقاومت کمک کرد تا در مقابل تهدیدات مستمر رژیم صهیونیستی و دیگر نیروهای متجاوز، توانایی خود را افزایش دهد.

شاعر، هنرمند، نویسنده، نظریه پرداز و طراح دکترین نظامی
ویژگی ناشناخته و نایاب سردار نیلفروشان، جامعیت شخصیت او بود. فرمانده باسابقه و شاخص عملیاتی، در حوزه تدریس تئوریها و تاکتیکهای نظامی در قالب پژوهشی و آکادمیک فعالیت داشت و تلاش او متمرکز بر تربیت نسلی از نخبگان و متخصصان نظامی و استراتژیک بود. چندین کتاب نوشت. در بعد دیگر، عرصه کار او محدود به کشور نبود و فرامرزی و فراملیتی و بین المللی بود. او در تقویت توان و تجهیز و تدارک سازمان رزم و قدرت و قابلیت عملیاتی و طراحی راهبرد برای جبهه مقاومت، با تشکیل یگانهای عملیاتی حزب الله، دستاوردهای عظیمی بجا گذاشت. در کنار همه اینها ابعاد دیگری از شخصیت او همچنان نایافته و ناشناخته است. او برخوردار از ذوق و طبع شاعرانه بود و فعالیتهای ذوقی و خلاقی هنرمندانه را هم در خلوت و فراغت خود دنبال میکرد تا این بخش از ظرفیتهای وجودی خود را نیز کمال بخشد. به گفته فرزند شهید: «پدرم شخصیت بسیار جامعی داشت و در بسیاری از حوزهها از جمله حوزه علمی و تئوریک، نظریهپرداز بودند و دکترین و نظریه و راهبرد، طراحی میکردند. در کنار اینها شاید کمتر کسی بداند پدرم شاعر بود و در حوزه هنر فعالیت داشت.»

آرزویی که برآورده شد!
«علی نیلفروشان» فرزند شهید، میگوید: «پدرم از ۶ سالگی آرزو داشتند رژیم صهیونیستی را نابود کنند. علاقه داشتند در همین راه هم شهید بشوند. وقتی در جنگ داعش بودند، نگران ایشان بودیم. ایشان میگفتند من در جنگ با داعش شهید نمیشوم. رژیم صهیونیستی مرا شهید میکند. آرزویش همین بود که در این مسیر به شهادت برسد و به آرزویش هم رسید. پیکر پدرم در گلستان شهدای اصفهان خاکسپاری خواهد شد، زیرا خودشان خواسته بودند و از قدیم هم میگفتند که میخواستند کنار مزار شهید حاج احمد کاظمی دفن شوند. پدرم در خانواده یک همسر و یک پدر نمونه و فوقالعاده بود و اگر بخواهم مهمترین ویژگی ایشان را بگویم؛ بنده واقعی خدا بود و ما در وجود ایشان، شاخصههای بندگی را میدیدیم.»

همه چیز را زمین میگذاشت و میرفت
مهمترین شاخصه این شهید، ولایت پذیری و تبعیت کامل او از ولی امر و فرمانده خود بود. همین گوش به فرمان و تابع امر ولایی بودن، او را تبدیل به یکی از مهمترین محورهای پشتیبانی و تقویت جبهه مقاومت کرد و آثار و برکاتی چنان بزرگ از حضور او در منطقه آفرید. بانو «زینب السادات بهشتی» خواهر شهید بزرگوار «آیت الله دکتر بهشتی» درباب ولایت پذیری این سردار رشید و شهید گفته است: «شهید نیلفروشان همه چیزشان را فدای انقلاب و مقام معظم رهبری میکردند و همه چیزشان را در اختیار میگذاشتند تا مشکلات مردم حل شود. ایشان گوش به فرمان مقام معظم رهبری بود و وقتی حضرت آقا به شهید میفرمودند که باید بروی، همه چیز را زمین میگذاشت و میرفت و تنها چیزی که برایش مطرح بود، ادای تکلیف و انجام وظیفه بود.»

حاج عباس، رفیق و شریک من است
سردار نیلفروشان، بدلیل امتیازات و ویژگیهای منحصر به فرد خود و خدمات خالصانه و خستگی ناپذیر خود به مقاومت و باور و بینشی که به این مکتب حیاتبخش و عزتآفرین داشت و همه جان و توان خود را برای یاری رزمندگان این محور گذاشته بود، تقرب و جایگاه ویژه و کم نظیری نزد سید بزرگ مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله داشت و همین موجب شد تا در کنار آن شهید بزرگ به توفیق شهادت نائل شود. انتخاب سردار نیلفروشان از سوی سید حسن نصرالله به عنوان جایگزین سرلشکر پاسدار شهید زاهدی در امور مستشاری سوریه و لبنان، دلالت برای شایستگیها و توانمندیهای این شهید بزرگوار برای ایفای نقش در جبهه مقاومت، آن هم در حساسترین شرایط دارد. تعابیر مجاهد کبیر و شهید، سید حسن نصرالله در وصف شهید نیلفروشان و او را رفیق، شریک و تکیهگاه خود دانستن، از قوت عقلی و قوت روحی و توان مدیریتی و دیگر فضیلتهای این شهید حکایت میکند. به گفته فرزند شهید: «آقا سید، نگاه ویژهای به پدرم داشت؛ یعنی ایشان جزو کسانی بود که آقا سید بسیار قبولشان داشت و در مورد ایشان گفته بود: حاج عباس، رفیق و شریک من است. ما در زمان اعزام پدر به مأموریت لبنان با خانواده در کربلا بودیم و ایشان را ندیدیم.»

سردار «حزب الله»، علمدار «نصرالله»، شهید «قدس»
و سرانجام، نوبت دیدار یاران فرا می رسد. در عملیات گسترده و سراسری رژیم منحوس و سفاک صهیونی در ضاحیه بیروت و بمباران سنگین محل تشکیل جلسه و استقرار دبیرکل حزب الله لبنان، مجاهد کبیر و سید رشید مقاومت؛ «سیدحسن نصرالله» با سران و سرداران محور مقاومت که قبلا توسط سیستم های جاسوسی و اطلاعاتی رژیم، شناسایی و ردیابی شده بود، با اصابت بمب های سنگرشکن آمریکایی، قله جهاد اسلامی و یاران و همسنگرانش به معراج خون شتافتند و در کنار سید، حاج عباس، این همرزم دیرین و همیشگی نیز به یاران شهیدش از «احمد کاظمی» تا «سردار زاهدی» پیوست و خونش سندی دیگر از حقانیت و مظلومیت و قداست این راه روشن شد. نقشه ترور سرلشکر نیلفروشان، به سال ۱۴۰۱ برمیگردد و زمانی که او بهعنوان مسئول عملیات کل سپاه با قدرت فرماندهی و حضور میدانی خود، مانع از تحقق نقشههای تجزیهطلبانه دشمن شد، این موضوع در کنار سایر ضرباتی که با طراحی نقشه، بر پیکره آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد کرد، موجب شد در سال ۱۴۰۱ در لیست ترور آمریکاییها قرار بگیرد و از آن زمان بود که موضوع ترور این سردار بزرگ و دلیر در دستور کار سرویسهای اطلاعاتی دشمن قرار گرفت.

سردار! پایان ماموریت من در بیروت، «گلزار شهدای اصفهان» است!
«سردار اشتری» همرزم و همکار شهید، خاطره آخرین ملاقات با او را چنین توصیف میکند: «در مدتی که سردار نیلفروشان به لبنان تشریف برده بودند، من چند بار ایشان را زیارت کردم. خیلی علاقهمند بودم که هر وقت میرسد ایشان را ببینم. اما نمیشد خیلی راحت تماس بگیریم. ولی قرار شد که وقتی آمد یک پیامی بدهد. یا من میرفتم خدمت ایشان یا ایشان لطف میکردند و میآمدند. من سری قبل که ایشان را دیدم تقریبا فکر میکنم کمتر از دو ماه باشد و صبحانهای خدمت ایشان بودیم و پیش ما تشریف آوردند شاید دو سه ساعتی بود. ایشان مطرح کردند که سردار سلامی به او گفته است بالاخره شما آنجا(لبنان) هستید ولی باید بعدا برگردید. من اینگونه برداشت کردم که میگوید ما به شما در سپاه نیاز داریم. سردار نیلفروشان گفتند که من به سردار سلامی گفتم سردار! ماموریت من در بیروت، پایانش گلستان شهدای اصفهان است. یعنی من با شهادت برمیگردم! ایشان گفتند که من میروم بوستان شهدا. صحبتش این بود که پایان کار من همین جاست و من تا شهادت میایستم. خیلی عاشق شهادت بود و این حرف را با صراحت و یقینی عجیب زد.»

افتخار یک سپاه
وصف شهید را از شهیدی دیگر بشنویم. شهیدی که فرمانده مافوق نیلفروشان بود و در جامه فرماندهی کل سپاه پاسداران، در اولین دقایق جنگ تحمیلی 12 روزه توسط رژیم صهیونی، که همان خصم و قاتل همه شهیدان مقاومت است، فقط 8 ماه پس از این سخنان، به همراه و همسنگر دیرین خود پیوست و شهید راه قدس شد. بشنویم وصف «عباس علمدار مقاومت» را از زبان «سردار سپهبد شهید حسین سلامی»: «حاج عباس از نظر اخلاقی بینقص بود، همیشه با آرامش صحبت میکرد و بسیار خالص و با صفا و باصداقت بود؛ همچنین در انجام کارها مسئولیتپذیر، باهمت و دقیق بود. تمام زیردستان و مافوقهای حاج عباس از همکاری با ایشان احساس رضایت میکردند و به کارش اعتماد کامل داشتند. همچنین رفتار شهید نیلفروشان با زیردستان بسیار رحیمانه بود. به لحاظ فکری بسیار در انجام امور محوله موثر بود، یادآور شد: ایشان انسان متفکری بود و بسیار سنجیده صحبت، و معیارها را به خوبی رعایت میکرد. این شهید بزرگوار در هر مسئولیتی خیلی سریع جا میافتاد مثل مسئولیتی که در دافوس داشت. شخصیت ایشان انعطاف خاصی داشت که در هر موقعیتی دقیقاٌ همرنگ محیط میشد و در عملیات نیروی زمینی هم کاملاً اینگونه بود. سپس به قرارگاه امام حسین(ع) رفت و پس از آن معاون اجرائی ستاد کل و در نهایت، معاون عملیات شد. ایشان در سمت معاون عملیات در رزمایشها و ماموریتها بسیار زحمت کشید. شهید نیلفروشان با سردار زاهدی خیلی رفیق بود و سرانجام با فاصله زمانی اندک شهید شدند. هر دو شهید به دست شقیترین دشمن اسلام شهید شدند. اینها امتیازات انحصاری این شهید و افتخار بزرگی برای سپاه است. شهید نیلفروشان نه فقط افتخار این خانواده بلکه افتخار یک سپاه است. این شهدا بالاترین درجهها را دارند؛اینها وسط میدان هستند. زمانی که حرفی میزنند، ابتدا خودشان عمل میکنند. بنابراین توفیق شهادت، ابتدا نصیب اینها میشود. این امتیازات بسیار ارزشمند است. بهترین سرنوشت برای هر کسی همین است و هیچ عاقبتی برای نیلفروشان بهتر از شهادت نبود و نمیتوانست آرزوی او را برآورده کند.»

سردار «رشید» و «اندیشمند» در کلام «مقتدای مقاومت»
پیام رهبر معظم انقلاب در تسلیت شهادت این سردار دلیر و خستگی ناپذیر دفاع مقدس و جبهه مقاومت، کوتاه و گویا بود. تعابیری چون: «سردار رشيد و انديشمند، سردار سرلشكر عباس نيلفروشان (رحمهاللهعليه) كه عمری را در جهاد برای برافراشتن پرچم اسلام گذراند» حکایت از نگاه مقتدای بزرگ مقاومت و نصر به این سردار و مجاهد مخلص و فداکار دارد که رشادت و شجاعت را در کنار اندیشه و بینشی عمیق، جریان ساز، راهگشا و راهبردی در فتح سنگرهای کلیدی از دوران دفاع مقدس تا محور جهانی مقاومت، در کنار هم داشت و منظومهای متوازن از حکمت، بصیرت و معرفت در پیوند با کارآمدی و تدبیر و تخصص نظامی و دفاعی، کارنامه افتخارآمیز بیش از 40 سال مجاهدت مستمر او تا لحظه شهادت بود.