تقدیم به روح ملکوتی مجاهد کبیر، شهید القدس «سید حسن نصرالله»؛
و سلام بر نصرالله...

و سلام بر نصرالله.

به گزارش نوید شاهد، یکسال از جاودانگی جان و معراج خونین شهیدالشهدای «قدس»، سید و سالار مکتب مقاومت، قله جهاد و ققنوس قائمان طریق شهادت، مجاهد کبیر، «سیدحسن نصرالله» بر آستان قرب خدای شهیدان گذشت. نام او الهام بخش و راه او آرمان بزرگ همه آزادگان و حق طلبانی است که از امروز تا همیشه و در چشم اندازی به وسعت ابدیت، تاریخ کرامت و منظومه عزت شیعه را با خون، رقم می‌زنند و فاتحان فردای جهان و انسان می‌شوند. طنین بانگ بیدارباش او حتی در غیاب حیات جسمانی و زمینی این قائد قبیله نور، خواب همه جهان سلطه و استکبار را برمی‌آشوبد و حیثیت شرک و شقاوت صهیونی را بر باد می‌دهد. نام بلند «سید مقاومت»، رمز حیات جاوید در باور و بینشی است که در عاشورای حسین (ع) تا قلب آسمان قد افراشته و در این کلام سیدالساجدین (ع) بال بر بلندای معراج کشیده است: «الْقَتْلَ‏ لَنَا عَادَةٌ وَ کَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ» و سید حسن، نام همه شهیدان قدس بزرگ است از امروز تا همیشه‌ی تاریخ. نگاه جهانی و اندیشه تمدن ساز او، فراتر از هر مرز و ملیت و فراتر از فردیت و شایستگیهای شخصیت بی‌مانند او، چراغ راه است و در ابعاد یک «مکتب» تداوم خواهد یافت و راه مقاومت را تبدیل به اصلیترین راهبرد منطقه‌ای و جهانی در برابر صهیونیسم بین الملل و یگانه الگوی عزتمندی و اقتدارطلبی دنیای اسلام در برابر جهان سلطه خواهد ساخت. همانگونه که مقتدای او و همه همسنگران جبهه بزرگ مقاومت، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمود: «مجاهد کبیر و زعیم پیشتاز مقاومت در منطقه، حضرت سیّدحسن نصرالله (اعلی الله مقامه)، اکنون در اوج عزّت است. بدن پاک او در سرزمین جهاد فی‌سبیل‌الله به خاک سپرده میشود، ولی روح و راه او هر روز سرافرازتر از پیش جلوه خواهد کرد و راه را به رهروان نشان خواهد داد...»

و سلام بر نصرالله.

و از این پس، نام نامی «سید» ما، نور است و نجات برای همه بشریت. این «شهید امت» تازه زندگی آغاز کرده است. دشمن خبیث و پلید صهیونی، فکر کرد زیر خرابه های آن ساختمان در ضاحیه بیروت، زیر بمب سنگرشکن یک تنی «G. B. U. 28» می‌تواند این «مکتب» و این «منظومه» معرفت دوران‌ساز را دفن کند. اما این تازه اول معراج خون «شهیدالشهدای قدس» است و تولد دوباره مردی که تمامیت یک تاریخ بود. سید مقاومت، امروز زنده تر از همیشه بر قله روزگاران ایستاده است و نظاره گر شکوفایی راهی است که ریشه در خون او و هزاران شهید دارد.

و سلام بر نصرالله.

بیروت، نجف، قم، و... دوباره بیروت

سید حسن نصرالله در ۸ ربیع‌الاول سال ۱۳۸۰ هجری قمری مصادف با ۹ شهریور ۱۳۳۹ هجری شمسی در «برج حمود» از محله‌های شرق بیروت و در خانواده‌ای شیعه چشم به جهان گشود. مادرش، مهدیه صفی‌الدین و پدرش عبدالکریم نام داشت و در میان ۹ فرزند خانواده، فرزند ارشد بود.

و سلام بر نصرالله.

تحصیلات ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دوره راهنمایی را در محله‌ای به نام سن‌الفیل در شرق بیروت و مقطع دبیرستان را در روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رساند. سپس در سال ۱۳۵۵، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از ۲ سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و برای فراگرفتن دروس حوزوی به حوزه علمیه بعلبک رفت.

و سلام بر نصرالله.

او در این فاصله، هم‌زمان با آغاز جنگ داخلی لبنان برای مدت کوتاهی وارد جنبش امل شد و به‌عنوان مسئول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت تا اینکه پس از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان (۱۹۸۲ میلادی - ۱۳۶۱ شمسی) و همچنین ربوده شدن امام موسی صدر، به همراه برخی دیگر از مقامات جنبش امل به رهبری سید عباس موسوی این گروه را ترک کرد که در واقع این خروج، مقدمه‌ای برای تأسیس حزب‌الله شد.

و سلام بر نصرالله.

در دیداری که سید حسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با امام خمینی (ره) در تهران داشت، امام خمینی (ره) وی را به عنوان نماینده خود در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب کرد. سید حسن نصرالله در زمان دریافت این حکم ۲۱ ساله بود و اولین کسی از رهبران حزب‌الله لبنان بود که چنین حکمی را از امام خمینی (ره)  دریافت کرده‌است. سید حسن نصرالله سپس در سال ۱۳۶۷ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت و زبان فارسی را نیز به خوبی آموخت اما پس از گذشت یک سال یعنی در سال ۱۳۶۸ به دلیل شدت گرفتن درگیری‌ها در لبنان، به درخواست شورای حزب‌الله به بیروت بازگشت.

 

و سلام بر نصرالله.

تو جانشین «امام موسی صدر» می‌شوی!

یک شب نزدیکی‌های سحر در همان نجف اشرف و حوزه علمیه خواب عجیبی دید: «امام موسی صدر مردم را برای یک مراسم عمومی بزرگ دعوت کرده بود، دعوت به مدرسه علمیه ما در نجف رسید. 60 لبنانی در آن مدرسه بودیم، اما فقط من و یک لبنانیِ روحانیِ دیگر به دعوتش لبیک گفتیم و به محل مراسم رفتیم. مراسمی در یک صحرا، یک بیابان، وسط آن بیابان یک اتاق قدیمی بود با دیوارهای سنگی قدیمی سبز و سیاه. امام موسی صدر بدون عبا و عمامه با لباس معمولی در آن اتاق و روی زمین نشسته بود، با چهره‌ای خسته و ریش‌های سپید و نفس‌هایی که به‌سختی بالا می‌آمد. مردم نیامده بودند، امام صدر تنها بود. ما بودیم و یک مرد قوی‌هیکل که کنارمان نشست. اذان شد. به نماز جماعت ایستادیم، اما مرد قوی‌هیکل شمشیری داشت و همین‌که خواست امام موسی را بزند، من خودم را روی امام انداختم و مانع شدم، لحظه‌ای بعد دوباره به نماز ایستادیم. وسط نماز صدای فریادی آمد که امام موسی صدر کشته شد. نمازمان را شکستیم و من با همان شمشیر گردن قاتل را زدم و...»

و سلام بر نصرالله.

آفتاب که سر زد، سید حسن خودش را به شیخی که اهل مکاشفه بود، رساند و ماجرای خوابش را گفت. مرد عارف تعبیر کرد؛ «امام موسی صدر یک روز مظلومانه و تنها به شهادت می‌رسد و جایی پنهان در دل صحرا دفن می‌شود، اما تو یک روز جایگزین امام موسی صدر می‌شوی و راه او را ادامه می‌دهی و اهداف او را محقق می‌کنی.» آگوست 1978 یعنی 3 شهریور 1357 و یک سال پس از خوابی که سید حسن دیده بود،‌ امام موسی صدر به لیبی رفت و دیگر بازنگشت. سید حسن در مسیری افتاده بود که تقدیرش بود.  

و سلام بر نصرالله.

در مسیر رهبری «حزب الله لبنان»؛ از جریان سیاسی تا مکتب جهانی

سید حسن نصرالله از ابتدای شکل‌گیری جنبش مقاومت حزب‌الله در آن فعالیت داشت. نخستین مسئولیت جدی نصرالله آماده‌سازی نیروهای مقاومت و تأسیس هسته‌های نظامی بود. در سال ۱۳۶۶ و هم‌زمان با تشکیل کمیته اجرایی حزب‌الله، سید حسن نصرالله به ریاست این کمیته انتخاب شد. او همزمان با این مسئولیت، در شورای تصمیم‌گیری حزب‌الله نیز وارد شد و مسئول اجرایی آن نیز بود.

و سلام بر نصرالله.

پس از شهادت سید عباس موسوی (دومین دبیرکل حزب‌الله لبنان) در حمله بالگردهای اسرائیلی در ۲۷ بهمن ۱۳۷۰، با اجماع شورای تصمیم‌گیری حزب‌الله، سید حسن نصرالله در ۳۲ سالگی بجای او به عنوان دبیرکل حزب‌الله انتخاب شد. 

و سلام بر نصرالله.

سید حسن نصرالله در دوران رهبری خود بر این جنبش تلاش کرد تا شاخه سیاسی حزب‌الله را نیز به موازات شاخه نظامی آن توسعه دهد و این موفقیت تا آنجا ادامه یافت که حزب‌الله در چندین دوره انتخابات به کرسی‌های قابل‌قبولی در پارلمان لبنان دست یافت و به یک بازیگر سیاسی مهم در معادلات داخلی این کشور تبدیل شد. حزب‌الله همچنین تحت رهبری سیدحسن نصرالله به یک جنبش مقاومت قدرتمند و مردمی تبدیل شد و به جنگ‌افزارها و موشک‌هایی با برد بیشتر دست یافت که به آنها این امکان را می‌داد که در پاسخ به تجاوزگری‌های اسرائیل، مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار دهند.

و سلام بر نصرالله.

اسرائیل طی ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان متحمل تلفات سنگینی شد تا اینکه در سال ۲۰۰۰ (۱۳۷۹) مجبور به عقب‌نشینی و خارج کردن نیروهای خود از این کشور شد. عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از لبنان، محبوبیت حزب‌الله را در منطقه افزایش داد و جایگاهش را در لبنان تقویت کرد. سیدحسن نصرالله در این سالها فرزند ارشدش را نیز در راه مقابله با اشغالگری اسرائیل فدا کرد. محمدهادی که در سال ۱۹۹۴ با جلب رضایت پدر به جمع رزمندگان حزب‌الله لبنان در جبهه‌های جنوب لبنان پیوسته بود، در حالیکه به تازگی ازدواج کرده بود در عملیاتی که در منطقه اقلیم التفاح از توابع منطقه جبل‌الرفیع انجام شد به همراه چند تن دیگر از همرزمانش در سپتامبر سال ۱۹۹۷ (۱۳۷۶) در سن ۱۸ سالگی به شهادت رسید.

 

و سلام بر نصرالله.

اسطوره «ملی» و «جهانی» مقاومت، قهرمان «جنگ 33 روزه »

سید حسن نصرالله از همان آغاز رهبری حزب‌الله، تداوم مبارزه برای پایان دادن به اشغالگری رژیم صهیونیستی را در دستورکار اصلی این جنبش قرار داد تا اینکه پس از چندین سال مبارزه، اسرائیل با سخت شدن شرایط، در سال ۲۰۰۰ مجبور به ترک خاک لبنان شد. پیروزی حزب‌الله در خارج کردن اسرائیل از جنوب لبنان و شهادت پسر نصرالله در جنگ با اسرائیل، موجب افزایش محبوبیت حزب‌الله و سید حسن نصرالله در لبنان شد و او را به اسطوره ملی مقاومت نه تنها در لبنان بلکه در کشورهای عربی و اسلامی تبدیل کرد.

و سلام بر نصرالله.

سید حسن نصرالله به دلیل ضرباتی که در طول دوران رهبری جنبش مقاومت حزب‌الله بویژه در جریان عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از خاک لبنان و همچنین جنگ ۳۳ روزه بر هیمنه این رژیم وارد کرد، برای سالیان متمادی در فهرست ترور رژیم صهیونیستی قرار داشت ولی هر بار نقشه ترور او با شکست مواجه شد.

و سلام بر نصرالله.

حضور او در رهبری حزب الله و هوشمندی، تدبیر، تفکر و تصمیم‌سازی راهبردی و بینش بلندمت، آینده اندیش و کلان‌نگر، مدیریت بحرانها و چالشها در سطح منطقه و دنیای اسلام، تبدیل تهدید به فرصت برای جبهه مقاومت و قدرت اجماع سازی در برابر صهیونیسم، تاثیرگذاری عمیق و جریان ساز بر افکار عمومی جهان اسلام و بهره از پشتوانه هویت اسلامی و آرمان و اندیشه مقاومت اسلام در خط مبارزه با غاصبان قدس، بزرگترین کابوس صهیونیستها شده بود و خواب آنان را سالها با وجود رهبری پرصلابت، مقتدر و نگاه تیزبین، وحدت‌بخش و عزت‌آفرین خود برآشفته بود. 

 

و سلام بر نصرالله.

الگوی رهبری اسلامی، نماد «تمدن‌سازی جهانی مقاومت»

نگاه نصرالله، در چشم‌اندازی جهانی، ترسیم‌گر یک افق  باور و بینش هویت‌آفرین، راهگشا، پیشرو و مبتنی بر اندیشه تمدن‌سازی جهانی مکتب و محور مقاومت است. مقاومت در نگرش او به تاسی از مقتدایش حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، یک جریان سیاسی و یک حرکت نظامی و دفاعی صرف نیست. یک مسیر دائمی از مدیریت کلان و بینش راهبردی در خدمت وحدت، عزت و اقتدار جهان اسلام بر مبنای هویت واحد اعتقادی، مشترکات معنوی و توسعه نظام قدرت‌سازی و جوهره تمدنی معرفت و فرهنگ اصیل اسلامی است. پیام مهم رهبر معظم انقلاب پس از شهادت این بزرگمرد میدان، تبیین نقش ایشان به عنوان رهبر مدبر سیاسی و پرچمدار برجسته جبهه مقاومت است که در ابعاد و اندازه‌های یک مکتب فراگیر و تمام‌عیار، تجلی یافته است. 

 

و سلام بر نصرالله.

«مجاهد کبیر» امت، نماد «جهاد» فکری و عملی در همه ابعاد

تعبیر منحصر بفرد و کم نظیری که رهبری معظم در شهادت سید حسن به کار برد: «مجاهد کبیر» نشان از یک اندیشه عمیق دارد: حضور فعال سید در میدان مبارزه نظامی، سیاسی و دیپلماتیک، مجاهدت مستمر در عرصه های فرهنگی، پیشگامی در حمایت از مظلومان و مستضعفان و ملل تحت ستم، همراه با پیوند میان معنویت و فضیلت با جهاد و مبارزه، درک عمیق از مصالح مسلمین و منافع و مطامع جهان استکبار، تحلیل هوشمندانه و واقع نگرانه از تحولات سیاسی، تلفیق دانش دین با عمل و عینیت حیات مجاهدانه و میدانی، و افزون بر همه اینها، بهره او از پشتوانه محبوبیت عظیم و فراگیر در میان مردم لبنان و مردم منطقه و جهان اسلام و قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی، او را در چشم ملل مسلمان و همه همراهان مکتب مقاومت در سراسر جهان، به یک اسطوره بزرگ و شکست ناپذیر، بدل ساخته بود که مدیریت هوشمندانه تحولات و چالشهای منطقه ای، درک صحیح و تحلیل راهبردی دقیق از شرایط، برنامه ریزی بلندمدت مبتنی بر ترسیم استراتژیهای کلان، مدیریت منابع، حفظ و انسجام متمرکز و درون ساختاری، مدیریت بحران، مدیریت فشارهای بین المللی، فرماندهی موفق عملیاتی و میدانی، ایجاد ائتلاف‌های راهبردی، دیپلماسی موثر و کارآمد در منطقه به سود تقویت محور مقاومت، حفظ آمادگی رزمی نیروها، و... از او یک مدل و معیار آرمانی برای رهبری در دنیای اسلام ساخته بود.

 

و سلام بر نصرالله.

رهبری برای همه «جغرافیای مقاومت»

نوع هدایت و رهبری سید مقاومت، او را در منظر جهانیان، تبدیل به یک رهبر فراملی و بین المللی کرده بود. قلمرو او جغرافیای جهاد و مقاومت جهانی بود. ویژگیهای کم‌نظیری چون: هماهنگی محور مقاومت در منطقه، طراحی و مهندسی راهبردی در قالب یک ساختار متوازن، منظومه‌وار و فراگیر، مدیریت عملیاتی منطقه‌ای، ارائه و ترسیم الگوهای نوین مبارزه، تبیین فلسفه معنوی، اعتقادی و منطق فکری مکتب مقاومت در قالب یک نظام معرفتی و در قامت یک فرهنگ و بینش، و تقویت و تعمیق و توسعه روح مقاومت در منطقه و تزریق این روحیه و اراده و آرمان در کالبد جوامع اسلامی در برابر فرمولهای تحمیلی شکست و تسلیم سران خاورمیانه و جهان عرب، به شکل گیری یک میراث ماندگار از او منتهی شد که ثمرات و برکاتش تا سالها پس از او همچنان باقی و جاری خواهد ماند.

و سلام بر نصرالله.

ارتقای توان بازدارندگی جبهه مقاومت، تثبیت جایگاه مقاومت در میان مردم لبنان، ایجاد ساختارهای پایدار نظامی، سیاسی و فرهنگی، تبدیل تجربه مقاومت در شکل یک مکتب فکری و عملی، ترسیم و ارائه الگویی برای تمامی جنبشها و مردم آزادیخواه جهان، تدوین اصول و مبانی مقاومت برای امروز و آینده و تربیت نسلی زبده و متبحر و متخصص در رزم و روایت، و سرانجام، احیای روح عزت اسلامی و تاثیرگذاری بر معادلات منطقه‌ای، از این شمارند.         

شاگرد مکتب فقه، عرفان و فضیلت، شیفته علم و معرفت

سید شهید مقاومت، از فقه و تفسیر و عرفان و تعالی و تکامل بینش دینی، پلی زد به مکتب جهاد و اندوخته‌ها و آموخته‌های خود در محضر بزرگان حوزه و مردان علم و فضیلت را پشتوانه تعمیق نگرش سیاسی و اندیشه جهادی خود ساخت. در سال ۱۳۶۹ شمسی هنگامی که لبنان شاهد یک آرامش نسبی شده بود، سید مقاومت که همچنان مشتاق فراگیری معارف اهل بیت علیهم السلام بود، توانست عازم قم شود. البته با آمدن به قم، ارتباط سید حسن نصرالله با اوضاع لبنان قطع نشد. او همچنان اوضاع لبنان و حزب الله را با دقت پیگیری می‌کرد.

و سلام بر نصرالله.

او تنها در کلاس‌های درس فقه و علم اصول شرکت نمی‌کرد، بلکه در دروس تفسیر قرآن آیت‌الله جوادی آملی نیز حضور می‌یافت. به صورت نامنظم در بیشتر دروس بحث خارج فقه حوزه شرکت می‌کرد؛ از جمله کلاس‌های بحث آیت‌الله فاضل لنکرانی و آیت‌الله سید کاظم حائری. 

و سلام بر نصرالله.

سید حسن در محضر بزرگانی، چون آیت‌الله بهجت و آیت‌الله کشمیری حضور می‌یافت. وی پس از پایان اقامت در قم و بازگشت به بیروت، هرگاه به ایران می‌آمد درخواست ملاقات با آیت‌الله بهجت و آقایان کشمیری و حسن زاده آملی را می‌کرد. گفتنی است که سید مقاومت با علمای بزرگ دیگری که در عرفان و سلوک شهرت داشتند و ساکن تهران و مشهد بودند نیز ملاقات می‌کرد. 

و سلام بر نصرالله.

شهید سیدحسن نصرالله خود را از پیروان امام موسی صدر و هم‌زمان تحت تأثیر شخصیت‌هایی، چون امام خمینی و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌دانست و در این خصوص می‌گفت: «باید اعتراف کنم که بسیار تحت تأثیر امام موسی صدر هستم. البته اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم باید بگویم که من تحت تأثیر چهار شخصیت بزرگ هستم: حضرت امام خمینی (ره)، حضرت امام موسی صدر، رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و شهید بزرگوار سیدمحمدباقر صدر. نه تنها من بلکه همه جوانان مجاهد و انقلابی لبنان تحت تأثیر این چهار شخصیت عظیم و بزرگ‌وار هستند… من می‌توانم ادعا کنم که با تفکر و نوع نگاه حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به موضوعات مختلف به‌طور کامل آشنایی دارم و از طرف دیگر یک کار مطالعاتی گسترده روی اندیشه‌ها و آثار امام موسی صدر انجام داده‌ام. به اعتقاد من هیچ تفاوت و اختلاف اساسی میان تفکر و آراء امام خمینی (ره) و امام موسی صدر وجود ندارد.» بر این اساس، سید حسن، توفیق یافت تا شخصیتی منسجم و معارف محور و مبتنی بر جامعیت علم و عمل برای خود ایجاد کند؛ شخصیتی که توانایی مقاومت در مقابل طوفان‌ها و بحران‌های بی امان و گوناگون سیاسی را برای او به ارمغان آورده بود.

و سلام بر نصرالله.

غنای علمی او همراه با شوقی مستمر به روزآمدی در مطالعه و بسط روحیه تحقیق بود. به نقل از فرزندش سید جواد: «کتابخوانی عالی و پیگیر بود. کتاب را می‌خواند و حفظ می‌کرد. می‌خواند و می‌بست و اگر سوال می کردید به سوالات شما پاسخ می‌داد. با وجود همه مشغله‌هایش، هر روز کتاب می‌خواند. ایشان باید هر روز مطالعه می‌کرد، و این بغیر از پیگیری گزارش‌ها، تماس ها و خبرها بود. کتاب‌های خواهرم را که مربوط به امور مالی و مدیریت در دانشگاه بود، می‌گرفت و آنها را مطالعه می‌کرد. همچنین کتاب‌های ادبی و سیاسی و نیز خاطرات رؤسا و مقامات سازمان‌های امنیتی صهیونیستی و آمریکایی را می‌خواند و دنبال می کرد که تا ببنید که آنها چگونه فکر می‌کنند.»

 

و سلام بر نصرالله.

مقید و ملتزم به احکام و موازین شرع 

به گفته «حجت‌الاسلام والمسلمین احمد عابدی»: «ایشان چنان متشرع و مقیّد به احکام شرعی و موازین اخلاقی بود که گروهی مخصوص را مأمور کرده بود تا نسبت به مشروعیت یا عدمِ مشروعیت عملیات‌ها، اینکه کدام عملیات حلال است و کدام عملیات حرام است (از جمله عملیات‌های انتحاری) تحقیق و بررسی کنند. حتی دربارهٔ مواردی که در عملیاتی غیرعمدی غیرنظامیان هم کشته می‌شدند، دقت و حساسیت ویژه‌ای داشت؛ مثلاً در مورد این‌که در عملیاتی علیه یک صهیونیست، اگر بمب‌گذاری سبب کشته‌شدن رهگذری شد، آیا پرداخت دیه لازم است یا خیر؛ او در این مسائل سخت‌گیر و مؤکّد بر رعایت حدود شرعی بود! با اینکه در جنگ این موارد طبیعی است.

و سلام بر نصرالله.

در عین حال، اهمیت رسیدگی به خانوادهٔ شهدا برای ایشان بسیار روشن و جدی بود. این دقت در رسیدگی محدود به پیروان یک مکتب یا طایفه نبود؛ حتی اگر مسیحی‌ای در میدان نبرد شهید می‌شد، او مراقبت و تلاش برای رسیدگی به خانوادهٔ آن شهید را روا می‌داشت. بر اهمیت انجام اعمال عبادی و زیارات تأکید داشت و معتقد بود که به هیچ‌وجه نباید به‌خاطر مشاغل یا فعالیت‌های نظامی از انجام وظایف دینی مانند زیارت معصومان «علیهم‌السلام» غفلت کرد. ایشان می‌فرمود: برای من زشت است که به ایران بیایم اما به زیارت امام رضا علیه‌السلام نروم؛ این بی‌ادبی است.»

و سلام بر نصرالله.

 

لحظه دیدار نزدیک است

سید جواد فرزند شهید نصرالله درباره آخرین دیدارها می‌گوید: «آنچه من می‌دانم این است که پدرم از حدود یک سال قبل، خود را در مسیر شهادت می‌دید. ایشان ما را به عنوان فرزندانش (در این زمینه) آماده کرده بود. صحبت نمی‌کرد و حتی بار دغدغه‌هایش را بر دوش کسی نمی‌گذاشت. این شهید بزرگوار به مادرم گفت که ما اینجا از هم جدا می‌شویم و مادرم از ایشان پرسید که ان شاء الله شما را می‌بینم؟ و وی پاسخ داد که: نه، این آخرین باری است که همدیگر را می‌بینیم. پدر، سه ماه قبل از شهادتش، به مادر گفته بود که احساس می‌کنم این آخرین بار است. آخرین دیدار ما در ژوئن ۲۰۲۴ بود که پدربزرگ و عموهایم در آن جلسه حضور داشتند و این یک گفت وگوی خصوصی درباره خانواده و خاطرات بود.»

و سلام بر نصرالله.

 

شهیدالقدس...

رژیم خونخوار صهیونی، سرانجام انتقام آنهمه خسارتها و شکستهای ذلیلانه خود را از سید رشید و دلیر مقاومت گرفت. شامگاه 6 مهر  1403 برابر با 23 ربیع الاول 1446 قمری، 80 بمب از جمله بمب‌های سنگرشکن 5000پوندی در یک عملیات پیچیده و متمرکز بر روی منطقه «حاره حریک» در «ضاحیه بیروت» فرود آمد. سید حسن نصرالله پس از چند دهه مجاهدت و مقاومت در راه فلسطین، همراه با چند تن از نیروها و عناصرشاخص و زبده جبهه مقاومت از جمله سردار شهید نیلفروشان، شهید راه قدس شد؛ شهید همان راه که همواره می‌گفت: «ما شیعیان علی‌بن ابی‌طالب (ع) هستیم، فلسطین را تنها نخواهیم گذاشت، نه فلسطین و نه فلسطینی‌ها و مقدسات امّت اسلامی در فلسطین را.» برای سید مقاومت، تقدیری جز شهادت نمی شد تصور کرد. او ستون و تکیه گاه امید و آرمان هر حرکت ضد صهیونیستی و مایه اراده و انگیزه هر جریان عزت‌خواهانه و مقاومت طلبانه در برابر هژمونی جهان سلطه و صهیونیسم جهانخوار بود.

و سلام بر نصرالله.

نام او تبلور اقتدار امت و تجسم قدرت معنوی و هویتی دنیای اسلام و محور وحدت همه گروهها و جریانهای شکل گرفته بر بنیان فرهنگی به نام جهاد و مقاومت اسلامی بود. رژیم اشغالگر قدس، می خواست با دفن او زیر آوار بمب سنگرشکن خود، صدای او را خاموش و راه او را محو و منسوخ کند، اما سید مقاومت، با شهادت خود، اسوه و آرمانی جاوید بر فراز زمانه شد؛ نامی که بر لب نسلها زمزمه خواهد شد و در لالایی مادران تکرار خواهد شد. در مناجات عارفان و سالکان شب زنده دار و در سرود و رجزهای حماسی مردان میدان در سنگرها و خط مقدم مصاف... سید حسن نصرالله، زندگی جاوید خود را پس از شهادت، آغاز کرد.  
       

و سلام بر نصرالله.

نامت کلید فتح فرداهاست؛ «نصرالله»!...

و هنوز بانگ بلند او بر سر قساوت و غصب و جعل و جنایت، گلبانگ سربلندی تاریخ مقاومت است و سند هویت مکتبی که جهاد و شهادت، هر دو را عزت و پیروزی می‌داند و جز رهایی و رستگاری، راه و مسیری نمی‌داند: «اشغالگر با جنایت‌هایش در غزه و کشتارهای عامدانه و وحشیانه خود، لبنان را خطاب قرار می‌دهد. اشغالگر دوباره در حال اشتباه کردن است و تمامی اهدافش شکست خواهد خورد و کشتارهای تاریخ از جمله کشتار دیر یاسین گواهی بر این است.

و سلام بر نصرالله.

فرهنگ مقاومت، نسل به نسل با وجود کشتارها، عظمت یافت تا به اقدام بزرگ گردان‌های قسام در تاریخ هفتم اکتبر رسید. اسرائیلی‌ها باید از تحقق اهدافشان ناامید شوند، نه ملت‌های ما که ثابت کرده‌اند گزینه آنها پیروزی و آزادی و کرامت است. دشمن به خودش خسارت‌های زیادی می‌زند که از جمله آن، آشکار کردن ماهیت ددمنشانه خود است. اسرائیل هیچ دستاوردی را محقق نکرده که بتواند آن را به مردم خود معرفی کند. خلاقیت نیروهای مقاومت، عامل تعیین‌کننده است و امروز بر روی میدان حساب باز می‌شود. اشغالگر همچنان از ارائه تصویر پیروزی از خود یا تصویر شکست از نیروهای مقاومت، عاجز است.»

و سلام بر نصرالله.


جوشش خون نصرالله و نیل‌فروشان و هاشم صفی‌الدین و فواد شکر و عماد مغنیه و... سرچشمه حیات و زایندگی و جریان این مکتب است که ذلت نمی‌داند، اسارت نمی‌فهمد، ننگ و شکست و تسلیم نمی‌شناسد و پیرو امام عاشوراییان است که طنین«هیهات منا الذله»اش تا قیامت، قبله راه سالکان طریق شهادت است. این راه پایان ندارد؛ همانگونه که رهبر ما در شهادت سید مقاومت فرمود: 
«برکات تدبیر و جهاد چند ده ساله‌ی او هرگز از دست نخواهد رفت. اساسی که او در لبنان پایه‌گذاری کرد و به دیگر مراکز مقاومت، جهت بخشید، با فقدان او نه تنها از میان نخواهد رفت، که به برکت خون او و دیگر شهیدان این حادثه استحکام بیشتر خواهد یافت. ضربات جبهه مقاومت بر پیکر فرسوده و رو به زوال رژیم صهیونی، بحول و قوه‌ی الهی کوبنده‌تر خواهد شد. ذات پلید رژیم صهیونی در این حادثه، به پیروزی دست نیافته است. سیّد مقاومت، یک شخص نبود، یک راه و یک مکتب بود، و این راه همچنان ادامه خواهد یافت. خون شهید سیدعباس موسوی بر زمین نماند، خون شهید سیدحسن هم بر زمین نخواهد ماند...»

و سلام بر نصرالله.


و سخن آخر؛ نصرالله ما، سید ما زنده است تا همیشه... او زنده‌ترین است چرا که «خون شهید»، خورشید هر کرامت و جاودانگی و رمز حیات ابدی و راز روشنای جاوید جان عاشق صادق حق است که در بی مرگی آن «مرگ سرخ»، ننگ هر رنگ فنا و فرسودگی از حقیقت وجود، می‌زداید و بال بر بلندای لامکان می‌گشاید و بر باطن هستی، تشرف می‌یابد و جوشش حیات و جان زندگی می‌شود. راه همان است که سید گفته و این، آیین عزت و مسیر سعادت و سرافرازی است: «و انه لجهاد؛ نصر او استشهاد»: راه، فقط جهاد است و مقاومت... پیروزی و شهادت، هردو نصرت است و فتح برای آنکه پای در طریق «احدی الحُسنَیَین» نهاده است و عاشورایی شده است و به راز «والحیاه فی موتکم مقهورین» راه یافته است. راه نصرالله، راه مقاومت، راه حزب الله و راه شهداالقدس، جز به پیروزی ختم نمی شود. چنانکه سید حسن گفت و همه حقیقت تاریخ، همین دو کلمه است و بس:« بسمه تعالی. قطعا سننتصر» به نام خدا و ما به یقین، پیروزیم...

و سلام بر نصرالله.


و سخن آخر خطاب به سید شهید ما، از زبان راوی فتح سرخ شهیدان: «راز خون را جز شهدا در نمی‌یابند. آنان را كه از مرگ می‌ترسند از كربلا می‌رانند. مردانِ مرد، جنگاوران عرصه‌ی جهادند كه راه حقیقت وجود انسان را از میان هاویه‌ی آتش جسته‌اند. آنان ترس را مغلوب كرده‌اند تا فتوت آشكار شود و راه فنا را به آنان بیاموزد. و مؤ‌انسان حقیقت، آنانند كه ره به سرچشمه‌ی فنا جُسته‌اند...»

و سلام بر نصرالله.

فردا که زمین پر شود از عطر صدایت... 

ای سید دلداده که در اوج کمالی
داده‌ست تو را حق چه جلالی چه جمالی
از جنس نفس‌های پر از نور ملائک
دادند تو را سید مشتاق! چه حالی
تو زنده‌ترین زنده‌ای، ای کشته منصور
تو عین حضوری و نه خوابی، نه خیالی
ای آینه وصل، شکستی؟ نشکستی!
با هر نفسی باز رسیدی به وصالی
مردان شهادت، همگی اهل بهشتند
مردان خدا را نبود هیچ زوالی
امروز درخشیدی؛ چون بدرتر از بدر
دیروز اگر بودی، بدری و هلالی
در فلسفه علم و عمل هر دو تمامی
ضرب‌المثل عشقی و در عقل مثالی
با پای دلت از پل شمشیر گذشتی
در روز جزا نیست تو را هیچ سؤالی
شامات ندیده‌ست چنان چون تو بزرگی
دنیا نشنیده‌ست چو تو نیک خصالی
ای خاک مزار تو دری جانب جنت
هر جا بروی صاحب جاهی و جلالی
هر خطبه که خواندی غزلی بود که شد رام
در چشم تو زیبایی معصوم غزالی
فردا که زمین پر شود از عطر صدایت
پیدا نکند خصم تو جز مرگ مجالی
«سید حسنا»! خون تو تا ریخت در این دشت
خاکت متبرک شد و جاهت متعالی

شاعر: علیرضا قزوه