شهید«کرم کره بندی» در وصیت نامه خود خطاب به مادرش نوشته است: مادر جان هر وقت دلتان گرفت به گلستان شهدا بروید ، آن وقت درد خود را فراموش خواهید کرد، مادرم تو مثل مادرانی باش که شهید دادند،کوه باش،چون کوه استقامت کن.

به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ در اولین شب از تابستان سال ۱۳۳۹ در روستای زردکی ـکه هم اکنون بخشی از دهستان بزرگ انگالی به مرکزیت کره‌بند از توابع استان بوشهر می‌باشد کودکی به دنیا آمد که نامش را «کرم» گذاشتند.

هر زمان غم به سراغتان آمد به گلستان شهدا بروید غم از دلتان می رود
کرم در دوران کودکی و خردسالی فردی با نشاط، جسور و بازیگوش بود. او پس از گذراندن دوره‌ی کودکی، وارد دبستان شد و ابتدا در مدرسه‌ی روستای خود و سپس در مدرسه‌ی کره‌بند ثبت‌نام نمود.
وی زیر نظر معلمی دلسوز به نام «حاج‌حسین مختاری» نه تنها درس مدرسه، بلکه درس اخلاق و دین و انسانیت نیر آموخت.
شهید نیز مثل تعداد دیگری از شهیدان منطقه، در محضر این استاد بزرگوار تلمذ نمود و کسب فیض نمود و براستی که نباید از نقش موثر و سازنده‌ی این معلم‌ها در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت غافل ماند.
وضعیت مالی ضعیف و راه طولانی خانه تا مدرسه باعث شد تا کرم، علی‌رغم میل باطنی، نتواند فقط تا سال اول راهنمایی درس بخواند و پس از آن، ترک تحصیل نماید. پس از مدتی، جهت امرار معاش و کار، عازم کویت شد و ۴ سال در آنجا ماند.
با فرا رسیدن ایام سربازی، لباس مقدس رزم پوشید و در تیپ ۵۵ هوابرد شیراز مشغول گردید و از همانجا نیز راهی جبهه شد.

شهید «کرم کره‌بندی»، پس از رشادت‌های زیادی که از خود نشان داد، در جبهه‌ی «سومار» در تاریخ ۲۰ مهرماه ۱۳۶۱ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

متن کامل وصیت نامه شهید «کرم کره بندی»

“اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد،  ما برنده‌ایم” (امام خمینی ره)
سلام بر امت شهید پرور ایران و سلام بر حسین زمان خمینی کبیر و سلام بر تو مادرم و برادرم و خواهرم.
اینک که بهترین موقعیت برای مبارزه با کافران و مشرکان پدیدار گشته و اینک که مزدوران بی‌وطن به وطن‌ها و خاک مقدسمان هجوم آورده‌اند، فرصت را برای دفاع از دین برترمان اسلام و سرزمین دلاورمان ایران از دست نمی‌دهیم و از تمام ایرانیان می‌خواهم تا در این جهاد مقدس شرکت کنندو یار و یاورمان باشند.
امپریالیسم آمریکا نابودی خود را به دست ایران می‌بیند و توسط مزدوران حلقه به گوش صدام خائن به خیال خام خود می‌خواهد جمهوری اسلامی را از بین ببرند. صدام نمی‌داند و نمی‌فهمد که ” ان ا… یدافع عن الذین آمنو ”  و با این کار گور خود را با دست خود می‌کند و باید تمام ابر قدرت‌ها بدانند که تا پرچم الله اکبر و ندای لا اله الا الله در جهان استقرار پیدا نکند ما از پای نخواهیم نشست.
مادر عزیزم میدانم که از دست دادن من شاید سنگین باشد، ولی مگرغم از دست دادن حسین (ع) بر زینب سنگین نبود. مگر آن‌ها نبودند که کشته شدند تا دین اسلام پا بر جا باشد. مادر تو و خواهرت بالاخره بر احساس مادرانه پیروز شدید و فرزندانتان را روانه میدان نبرد با کفار کردید؛ و من به وجود همچون مادرانی، چون شما افتخار می‌کنم.
مادر امکان دارد اتفاقی واقع گردد که جنازه من بدست شما نرسد آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحت نشوید. هر وقت دلتان گرفت به گلستان شهدا بروید، آنوقت درد خود را فراموش خواهید کرد.
مادرم تو مثل مادرانی باش که شهید دادند، کوه باش، چون کوه استقامت کن، من گرچه در این ۲۰ سال فرزند خوبی برای شما نبودم امیدوارم عفوم کنید و شیرتان را حلالم کنید.
و، اما برادران عزیزم اکنون که وصیت نامه مرا باز کرده‌اید و می‌خوانید، می‌دانم چشمانتان اشکبار شده، چون ذاتاً در نهاد هر خانواده‌ای موجود است که وقتی فردی از خانواده‌اش شهید می‌شود و یا به مرگ عادی از دنیا می‌رود در لحظه اول غمگین می‌شوند و سپس با صبر خداوندی استقامت می‌کنند و من از خدای رب العالمین طلب کردم تا زمانی که لیاقت شهید شدن را نداشتم شهید نشوم و زمانی که فیض آن را داشتم مرا شهید کند و برادران عزیزم شاید مرگ من ضربه‌ای جبران ناپذیری برای شما باشد، ولی سعی کنید آنقدر استقامت از خود نشان دهید و به چنین برادری افتخار کنید. اما برادران عزیزم اکنون که این وصیت نامه را مینویسم چند ساعت دیگر باقی نمانده که رزمندگان اسلام یورش ببرند بر صفوف دشمن کافر و آن‌ها را به خاک خون بکشند.
یا پیروز می‌شویم یا به درجه شهادت نائل می‌آییم که هر دو برای مومنان نیکویی است و ما اگر شهید شویم برادران دیگری هستند که کربلا را آزاد کنند و اگر به کربلا رفتید برای من هم دعا کنید شاید خدا گناهانم را ببخشد و دیگر نامه را کم کم به پایان می‌رسانم و از شما می‌خواهم همین طور که قبل تا حالا با هم برادری کردید از این به بعد هم با هم برادر باشید.
برادران عزیزم یک مقدار پولی که دارم برایم نماز و روزه بگیرید و هر جا میل مادرم است خاکم کنید. خداحافظ مادرم، برادرم، خواهرم و غلام علی کوچولو خدا یار و یاورتان باشد.

به امید پیروزی نهایی خدایا _خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده