گفتگو با سیده فهیمه میرسید نویسنده کتاب «ربیع تا ربیع»
يکشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۴۰
نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس اظهار داشت: «امروز آزادگان بهترین الگو برای اصلاح سبک زندگی مردم ایران اسلامی به سمت و سوی سبک زندگی ایرانی و اسلامی هستند.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، دکتر سیده فهیمه میرسید نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در گفتگو با نوید شاهد اظهار داشت: از سال ۱۳۸۰ با گذراندن دوره‌ها و کارگاه‌های خاطره‌نویسی در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان در حوزه دفاع مقدس نویسندگی را شروع کردم. سال ۱۳۸۹ به‌عنوان اولین خانم مدرس در استان در کنار دروس تخصصی رشته‌ام -دکترای سلولی جانوری گرایش علوم تکوینی- مشغول به تدریس در حوزه دفاع مقدس شده‌ام. هم‌زمان کار پژوهشی، مطالعات، تحقیق و مقاله‌نویسی در این زمینه را نیز انجام می‌دهم.

ی

وی افزود: تاکنون تألیف و تدوین بیست و هفت جلد کتاب فرهنگ‌نامه شهدای شهرستان‌های سمنان، دامغان، گرمسار، آرادان و میامی با همکاری نویسندگان استانی، کتب روایت آفتاب، رهاورد پژوهشی، ربیع تا ربیع، ۳+هشتصد، شرح آرزومندی، کفه‌ای از بهشت، ادیبان عشق، حجره در خاک، حدیث شهود، سبک‌باران، چاپ داستان و مقالات در حوزه دفاع مقدس و حدود ده جلد کتاب در حوزه رشته تخصصی خود تدوین و تالیف کرده‌ام.

آزادگان بهترین الگو برای سبک زندگی ایرانی و اسلامی هستند

این نویسنده کتاب درخصوص تدوین و انتخاب نام کتاب ربیع تا ربیع گفت: مطالعۀ آمار نشان می‌دهد در سطح استان سمنان حدود ۲۵۸ نفر آزاده که ۶۰ نفر آنان از شهرستان سمنان هستند. سال‌ها تمایل داشتم در رابطه با آزادگان بنویسم. با پیشنهاد داده شده و شناخت اولیه و شخصیت راویِ کار، جانباز و آزاده سرافراز سید ربیع سیادت پور پذیرفتم که مصاحبه و تدوین کتاب را شروع کنم. با توجه به اسم راوی، «سید ربیع سیادت پور» ربیعِ اول اسم کتاب را که یادآور شروع بهار زندگی مادی راوی است انتخاب کردم. از نگاه بنده بعد از دوران اسارت دو نوع آزادگی برای فرد اتفاق می‌افتد: آزادگی جسمی و بازگشت به خانواده و آزادگی از روح مادی و بالارفتن تحمل در سختی‌های زندگی و اهمیت دادن به زندگی معنوی نسبت به مادی. امروز این‌ها بهترین الگو برای اصلاح سبک زندگی مردم ایران اسلامی به سمت و سوی سبک زندگی ایرانی و اسلامی هستند. با شناختی که از راوی کار پیدا کرده بودم به واقع شاهد این تحول بودم و ربیع دوم یا تولد دوم و آغاز بهار دوم زندگی وی را در اسم کتاب انتخاب کردم.

بیشتر بخوانید: در لحظات تشنگی به یاد غربت آقا امام حسین (ع) و فرزندانش افتادم

سیر مطالعاتی کتاب ربیع تا ربیع

میرسید سیر مطالعاتی و تدوین این کتاب را این‌چنین بیان کرد: سال ۱۳۹۵ پیشنهاد شد که کار جانباز و آزاده «سید ربیع سیادت‌پور» را شروع کنم؛ آزاده‌ای از استان و شهرستان سمنان. مصاحبه‌های گرفته شده و متون پیاده شده از راوی را که طی سال‌های متعدد و در مکان‌های مختلف گرفته شده بود خواندم. در کنار این متن‌ها چندین نشست تخصصی و مصاحبه تکمیلی با راوی تشکیل شد و حتی کار‌های چاپ شده از اسرای دیگر را هم خواندم. پس از مطالعه، یک سوال در ذهنم آمد که چرا راویِ اثر، از یک اردوگاه به اردوگاه دیگر برده شده است؟ از چند آزاده‌ای که در اطراف می‌شناختم شنیده بودم یا در کتاب‌های خاطرات از آزادگان دیگر هم خوانده بودم، می‌دانستم جابه‌جا شدن اسرا در بین اردوگاه‌ها عادی بوده است، ولی با توجه به نظامی نبودن راوی اعم از ارتشی و سپاه -برای انجام کار‌های فرهنگی، جمع‌آوری خاطرات و مصاحبه با رزمندگان در خط مقدم حاضر می‌شد- و بیماری پاهایش که فعالیت او را باید به ظاهر کمتر می‌کرد، جابه‌جا شدن ایشان برایم جای سوال شده بود. هرچند در ساعات اول گفتگو برای تألیف اثر تا حدی می‌شد شخصیت ایشان را مؤثر و مقاوم در اسارت دید و این کار را برای بعثی‌ها سخت می‌کرد و جابه‌جایی، یک راه خلاصی از وجود اسرای نترس و حامی دین، کشور و رهبر بود.

ربیع دربند تا ربیعِ آزادی

این نویسنده کتاب افزود: زیاد طول نکشید که با راوی کار دیدار کردم. تواضع و اخلاص در رفتار، آرامش و ادب در گفتار، قاطعیت در اعتقادات و مصمم بودن در انتخاب راه، از قبل انقلاب تابه‌حال جواب سوال ذهنم را، قطعی‌تر پاسخ داد و من را ترغیب به نوشتن کرد. تصمیم بر آن شد که کار را به شش فصل تقسیم کنیم. نام فصل اوّل را گذاشتم «ربیع تا ربیعِ جنگ» و خاطراتی از تولد «سید ربیع» تا ابتدای جنگ را در این قسمت آورده‌ام که به تصویر کشیدن دوران کودکی در کنار بالا نبودن سطح فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی جامعه در دروان رژیم پهلوی را نشان می‌دهد و چگونگی شکل‌گیری شخصیت راوی در خانواده و اجتماع را به خوبی نشان می‌دهد. نام فصل دوم را که خاطرات مربوط به حضور آزاده «سید ربیع» در جنگ است را «ربیع در جنگ» نهادم. فصل سوم هم خاطراتی از اسارت «سید ربیع» تا آزادی او است و عنوانش شد «ربیع دربند تا ربیعِ آزادی». در این فصل جمله‌های بیان شده در گفتگوی بین عراقی‌ها و اسرای ایرانی توسط راوی به‌صورت ساده و عربی بیان شد، ولی در مرحله بعد عبارات به عربی فصیح و درست ترجمه شده است.

نامه‌های سید ربیع

وی در ادامه گفت: فصل چهارم به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی راوی پس از آزادی پرداخته و نامش شد «ربیع در آزادی». صبر و حوصله و اعتقاد همسر آزاده، «مرضیه‌السادات یزدانمهر» اگر نبود شاید تحمّل سختی اسارت برای «سید ربیع سیادت پور» ممکن نبود. فصل پنجم، «با ربیع» نام دارد و همراهی این بانوی ایثارگر استان سمنان را در زندگی کوتاهش با آزاده در قبل اسارت و ایام بی او بودن و با خاطرات و نامه‌هایش بودن را در اسارت بیان می‌کند. برای سندیّت دادن به مطالب ذکر شده در قسمت‌هایی که همسر آزاده از نامه‌ها صحبت کرده‌اند، اصل نامه مرتبط با موضوع گفته شده توسط راوی آورده شده است. نامه، عکس، اسناد، دست‌نوشته‌ها و منابع هم در دو قسمت «نامه‌های سید ربیع» و «آلبوم خاطرات ربیع» در فصل پیوست آورده شده است. با توجه به اینکه برخی از نامه‌ها شامل نکته‌های اخلاقی بیان شده از سوی «سید ربیع» برای خانواده و آشنایان، صبر و سختی‌های اطرافیان و حتی نام و وضعیت اسرای دیگر از استان سمنان و سایر استان‌ها است، از بین انبوه نامه فقط تعداد اندکی در قسمتی از این فصل با عنوان «نامه‌های سید ربیع» آورده شده و برای استفاده بیشتر متن قسمتی از هر نامه تایپ شده است. قسمت آخر اثر منابع است که در چند گروه دسته‌بندی شده‌اند. تمامی جلسه‌های مصاحبه راوی در مکان‌های مختلف و متن مصاحبه همسر ایشان و یا آزادگان دیگر استان درباره ایشان هم با شماره و تاریخ جلسه در این قسمت آورده شده است. در آخر هم اعلام اسامی افراد و مکان‌ها و عملیات‌ها است که از متن کتاب گرفته شده است. خاطرات را با حفظ سطح زبان و تنها با اندک تغییری در حد ضرورت، به‌صورت تاریخ شفاهی نوشته‌ام.

بیشتر بخوانید: «ربیع تا ربیع»؛ تاریخ شفاهی آزاده جانباز سید ربیع سیادت‌پور

با وضو این کتاب را نوشتم

میرسید درخصوص ویژگی‌های شخصیتی سید ربیع سیادت پور تصریح کرد: بسیار صبور، مصمم و با اراده در پیشرفت زندگی عادی و مادی و بسیار معتقد و محکم در انجام و رعایت اخلاقیات دینی و مذهبی و بسیار راسخ در همراهی با اهداف نظام و انقلاب است. برای بنده بسیار عجیب است و هنوز جواب سوال خود را پیدا نکرده‌ام که کتاب ایشان تنها کتابی بود که قطعاً تا جایی که بخاطر دارم و همان زمان با تالیف هم برایم عجیب بود که بی‌وضو برای نوشتنش شروع به کار نکردم. به گفته برخی دوستان چرایی را در زلالی راوی بیابید.

جامعه‌ای که روحیه شهادت‌طلبی دارد در مقابل دشمن تسلیم نمی‌شود

این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه هر جامعه‌ای نیاز به الگو مطابق با فرهنگ و اعتقادات خود دارد گفت: و فرهنگ ایثار و شهادت و آدم‌های این فرهنگ اکثریت قریب به اتفاق می‌توانند الگو‌های خوبی باشند. اگر این‌ها نباشند آدم‌های ساخته شده کوکی غربی می‌شوند الگوی مسلمان با عزت ایرانی. در دوره هشت‌ساله دفاع مقدس طبق اسناد بین‌المللی و کشوری تنها کمتر از چهار درصد از مردم در جنگ مستقیم با دشمن شرکت کردند (به استثنای نیرو‌های پشت جبهه اعم از مردان و زنان در پشتیبانی جبهه و شهرها) و به حق و به انصاف شایسته تقدیر هستند این گروه که اگر نبودند شاید ایران همچون زمان قاجار تجزیه می‌شد. زمان قاجار در ابتدا حکومت بیش از دو میلیون و پانصد هزار کیلومتر کشور مساحت داشت و در پایان حکومت قاجار بیش از یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر. اگر ایثارگران نبودند شاید ایرانی نبود. دشمنان ما هر روز و هر لحظه جنگی را طراحی می‌کنند؛ از نرم تا سخت، از فتنه داخلی تا جنگ اقتصادی، پس جامعه‌ای که مردمش با فرهنگ ایثار و شهادت رشد پیدا کنند قطعاً تسلیم و خسته نخواهند شد و با روحیه شهادت‌طلبی در مقابل دشمن می‌ایستند.

اگر نویسندگان نبودند آثار فاخر فعلی در حیطه تاریخ هشت‌ساله کشور وجود نداشت

میرسید در پاسخ به این سوال که مشکلات تالیف کتاب در حوزه ایثار و شهادت چیست گفت: دستمزد‌های بسیار بسیار پایین در مرحله تالیف، نویسنده را بی‌انگیزه کرده و گاهی مانعی بس عظیم و سنگین در مسیر نوشتن است. امیرمؤمنان (ع) می‌فرمایند: «علمی مفید است که برای من مالی به همراه داشته باشد.» در کنار ارزشی بودن کار قطعاً بحث حق تالیف مدنظر است. شاید خواننده باور نکند که در هنوز برخی ارگان‌ها با صفحه‌ای ۱۰ هزار تومان برای کتابی که یک سال شاید زمان تالیف آن به درازا بکشد پرداخت می‌شود. یعنی برای یک کتاب ۳۰۰ صفحه سه میلیون تومان در طی یک سال. بگذریم، هزینه رفت و آمد، تلفن و استهلاک سیستم کامپیوتری و هرچه و هرچه با نویسنده است حتی گاهی در درخواستی عجیب هزینه طراح جلد و ویراستار از نویسنده گرفته می‌شود که بنده تجربه چنین کاری را داشته‌ام. جامعه و خاصه مسئولان باید بدانند که اگر نویسندگان دفاع مقدس نبودند شاید آثار فاخر فعلی در سطح کشور در حیطه تاریخ هشت‌ساله کشور نبود. تقاضای بسیار صریح تعدادی از نویسندگان این عرصه توجه ارگان‌های مسئول در رابطه با افزایش دستمزد تالیف است. از طرفی هرچند قیمت پشت جلد کتاب‌های دفاع مقدس نسبت به کتاب‌های دیگر پایین‌تر است ولی باز هم با توجه به قدرت نقدی مردم در مرحله خرید و اولویت انتخاب سایر کتاب‌ها برای مخاطبان عام نه خاص، دیده شده که گاهی کتاب‌فروشی‌ها رغبتی برای خرید و توزیع کتاب دفاع مقدس ندارند، چون معتقدند همین که مردم کتاب‌های تحصیلی خود را تأمین کنند کفایت می‌کند و مخاطبان خاص که اگر بخواهند با هر قیمتی خواهند خرید.

ارگان‌های مرتبط با امر فرهنگی با خلق‌کنندگان آثار ادبی همکاری صادقانه داشته باشند

میرسید اضافه کرد: در برخی مواقع مشاهده می‌شود چه در داخل استان و چه در مراکزی در تهران که کار و رسالت اصلی نهاد موردنظر فعالیت در عرصه دفاع مقدس است، ولی ناباورانه با یک جمله مواجه می‌شویم: «منابعی نیست و در این سال‌ها کاری نشده است» و حتی ساده‌ترین اطلاعات را در اختیار ندارند. در برخی مواقع از دادن منابع سرباز زده که هر دو این موارد کار تولید آثار ادبی را کُند کرده و اگر نویسنده انگیزه کمی داشته باشد و یا انگیزه‌اش را در این پیچ و خم نامه‌نگاری اداری از دست بدهد و یا در مرحله آثار تولیدی ابتدایی خود باشد نه‌تنها از این امر و عدم همکاری‌ها متعجب می‌شود بلکه دچار فرسایش شده و گاهی بحث نوشتن را در این عرصه به وادی خاطرات خود می‌سپارد. پیشنهاد می‌شود ارگان‌های مرتبط با امر فرهنگی باید ملزم گردند با تولیدکنندگان و خلق‌کنندگان آثار ادبی همکاری مجدانه، مستمرانه، خالصانه و صادقانه داشته باشند. این امر باید به‌صورت یک امر دستورالعمل داخل استانی یا قانون کشوری شود.

آزادگان را دریابید

این نویسنده و پژوهشگر در پایان گفت: مسئولان محترم و مردمِ همیشه قدردان ایران اسلامی، آزادگان را دریابید. بعضی خاطرات کتاب ربیع تا ربیع آن‌قدر حال دل من را ناخوش می‌کرد که گاهی تا چند روز لبخند بر روی لبانم نمی‌نشست و قلم بروی کاغذ حرکت نمی‌کرد. مانند جملاتی که در نامه‌ها بین راوی سید ربیع سیادت و همسرش تبادل می‌شد جملاتی که حتی سرزنش برخی افراد را برای همسر به دنبال داشت یا دلتنگی سید ربیع را برای خانواده نشان می‌داد و یا آزار بعثی‌ها، تنهایی‌ها، نداشتن امکانات و لحظات ندیدن فرزند. آزاده برگردد و نداند که عزیزترین آدم‌های خانواده‌اش فوت کرده‌اند سخت است بسیار سخت حتی تصورش سخت است. در عملیات فتح‌المبین مناطقی آزاد شود و ماموران بعثی به یکباره هجوم ببرند به داخل اردوگاه و هرکه را دیدند بزنند و بعد بدون استفاده از دارو‌های سر موضعی یا بیهوشی سرِ شکسته را بخیه بزنند. چرا؟ چون رزمندگان و هم‌رزمان این اسرا بخشی از کشورشان را به حق باز پس گرفتند و در سازمان ملل هم سکوت باشد و سکوت. آزادگان را دریابید.

 

گفتگو از حمیدرضا گل‌هاشم

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده