گفتگو با آزاده سرافراز سرپل ذهابی؛
«عبدالحسین قلعه شاهینی»، می گوید: یکی از شیرین ترین خبرها در پایان اسارتم، خبر تبادل اسرا بود وقتی نوبت به اردوگاه ما رسید و به میهن عزیزمان برگشتیم انگار دوباره به دامان مادرم سر نهادم. بسیار خوشحال بودم و حالتی غیر قابل وصف داشتم.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، «عبدالحسین قلعه شاهینی» از آزادگان هشت سال دفاع مقدس است که ۴ سال و ۷ ماه از عمر خود را در اردوگاههای رژیم بعث عراق گذرانده و چهره اش این را بازگو می کرد که انگار می خواهد از خوشحالی آزادیش بگوید و یادآوری اسارت برایش سخت بود با این حال دقایقی را مهمان این بزرگوار بودیم و با ایشان صحبت کردیم که در ادامه می خوانید:

بازگشت به دامان مادری، شیرین ترین خبر در دوران اسارت بود

وی گفت: وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد ۱۸ سال بیشتر نداشتم و بر خود واجب دانستم که از آب و خاک و وطن عزیزمان دفاع کنم و اولین قدم های خود را به عنوان یک نیروی بسیجی برداشتم و عازم جبهه های جنگ حق علیه باطل شدم. بیشترین مدت حضورم در جبهه را منطقه شیخ صله بودم.

آوارگی همشهریان باری سنگین بر دوشم بود
آزاده سرافراز کرمانشاهی ادامه داد: پیش از اسارتم از آوارگی هموطنان و همشهریانم بسیار نگران و ناراحت بودم و رنجی که در آن دوران بر اثر تبعات زیان بار جنگ متحمل می شدند، به جرات می توانم بگویم که یادآوری آن صحنه ها برایم طاقت فرسا و رنج آور است. شهادت همرزمانم نیز از دردآورترین یادگارهای ذهنی ام از دوران پیش از اسارت است. هر چند که شهادت والاترین و متعالی ترین آرزوست اما رفتن آنان و ماندن من همیشه برایم تلخ و ناراحت کننده بوده است.

بعثی ها آمبولانس حامل مجروحین را به رگبار بستند
وی افزود: در جریان عملیات شاخ شمیران به همراه پنج نفر دیگر از همرزمانم مجروح شدیم، هنگام اعزام به بیمارستان در طول مسیر شیخ صله به تازه آباد به کمین دشمن خوردیم آمبولانس حامل ما را به رگبار بستند چهار نفر از همرزمانم به شهادت رسیدند. من و یکی دیگر به نام «حسن قاصی خانی» که علاوه بر مجروحیت قبلی مجدداً بر اثر اصابت گلوله مجروح شده بودیم را به اسارت خود درآوردند.

بازگشت به دامان مادری، شیرین ترین خبر در دوران اسارت بود

خبر رحلت امام دردآورترین شکنجه دوران اسارتم بود
وی با اشاره به اینکه شکنجه های بعثی ها کابوس های شبانه او شده، گفت: در طول دوران اسارت خاطرات تلخ و شیرین فراوانی داشته ام، اما از تلخ ترین خاطره نه تنها برای من بلکه برای تک تک آزادگان یادآوری شکنجه های هر روز بعثی هاست که گه گاه کابوس شبانه ام هستند. اما خبر اعلام رحلت امام خمینی (ره) بدترین حال را به من دست داد دور از وطن و در آن شرایط ناگوار خبر جانسوز از دست دادن اماممان تمام شکنجه ها و تلخی ها را از ذهن هایمان خط زد و آرزو می کردیم که این خبر خوابی بیش نباشد.

قلعه شاهینی ادامه داد: تمام طول اسارت را در اردوگاه شماره ۱۰ رومادیه گذراندم در اردوگاههای خشن و سخت بعثی ها، لحظات سخت بی شماری داشتیم که همواره زخمی بر روح و تنمان بود از جمله نبود امکانات، دوری از خانواده و عزیزان.

وی در پایان گفت: یکی از شیرین ترین خبرها در پایان اسارتم، خبر تبادل اسرا بود وقتی نوبت به اردوگاه ما رسید و به میهن عزیزمان برگشتیم انگار دوباره به دامان مادرم سر نهادم. بسیار خوشحال بودم و حالتی غیر قابل وصف داشتم، نه فقط من بلکه تمام اسرا.

بازگشت به دامان مادری، شیرین ترین خبر در دوران اسارت بود

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده