جانباز محمدرضا شلتوکی از لحظه اصابت تیر خلاصی دشمن در عملیات والفجر چهار به زیر گلویش پس از حدود 40 سال پرده برداشت.

به گزارش نوید شاهد اصفهان، محمدرضا شلتوکی یکی از جانبازان زرین شهر اصفهان است.  این جانباز دفاع مقدس بر اثر اصابت تیر خلاصی دشمن به زیر چانه خود در عملیات والفجر چهار سال 1362 مجروح شد به نحوی که در ابتدا همه گمان کردند که به شهادت رسیده است اما در نهایت تشخیص داده شد که با وجود خونریزی زیاد اما همچنان علائم حیاتی دارد.

این جانباز دوران دفاع مقدس در گفتگو  با خبرنگار نوید شاهد اصفهان به نکاتی اشاره کرد که در 40 سال پس از مجروحیتش تا کنون آن را مطرح نکرده بود. جانباز شلتوکی  ماجرای  تیر خلاصی را پس از گذشت سال‌ها از آن شرح داد.

روایت جانباز عملیات والفجر چهار از تجربه ای نزدیک به شهادت

محمدرضا شلتوکی در این گفتگو گفت: برای لبیک به فرمان خمینی کبیر(ره) اوایل سال 1360 در حالی که 13 سال بیشتر نداشتم به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل رفتم و برای ارزش ها و دفاع از میهن تا پایان جنگ در جبهه بودم. هم اکنون نیز در جبهه فرهنگی این راه را زیر چتر ولایت ادامه می‌دهم.

این جانباز دفاع مقدس افزود: در دوران دفاع مقدس عملیاتی به یاد ندارم که زخمی نشم ولی پس از بهبودی نسبی از مجروحیت به دفاع از میهن ادامه میدادم چون من آدم ضعیفی نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم و بگم حقم را ادا کردم و کافی هست. در آن روزها فقط به شهادت فکر می‌کردم ولی لیاقت نداشتم شهید شوم.

شلتوکی در خصوص عملیات والفجر 4 گفت: از  تیپ 44 قمر بنی‌هاشم به جبهه‌های غرب برای عملیات والفجر چهار اعزام شدم. این عملیات‌ در سه‌ مرحله‌ از ۲۷ مهر ماه ‌۱۳۶۲ به‌ مدت‌ ۳۳ روز در منطقه‌ جبهه‌ شمالی‌ سلیمانیه‌ و پنجوین‌ انجام‌ شد.

 او ادامه داد: حمله ساعت ۲۴ و با رمز «یا الله، یا الله، یا الله» در منطقه‌ای به وسعت صدها کیلومتر مربع آغاز شد. نیروها در دو محور بانه و بلندی‌های لَری، گرمک، کنگرک و در محور مریوان و بلندی‌های پنجوین به نام زله، مارو و خلوزه به پیشروی پرداختند. 

وی افزود: من بر اثر پاتک‌ دشن چون جز اولین گروهی بودم که با دشمن درگیر شدم خیلی بد زخمی شدم و تیر به بغل، پا و شکم اثابت کرد. من کنار مجروحین و شهدای دیگر همچون شهید مهدی حاج رحیمی افتادم.

این جانباز تصریح کرد: عراقی ها بالای سرما امدن و یکی یکی یه تیر خلاصی به بچه ها می زدند تا نوبت به من رسید ولی به صورت اشتباهی تیر به فکم اصابت کرد. دیگه هیچی متوجه نشدم . بعد در بیمارستان سنندج فهمیدن من زنده‌ام و به بیمارستان مصطفی خمینی تهران منتقلم کردند.

روایت جانباز عملیات والفجر چهار از تجربه ای نزدیک به شهادت

محمدرضا شلتوکی در پایان با بیان اینکه تا مرز شهادت رفتم، اما شهادت قسمتم نشد گفت: این خاطره تلخی است که من لیاقت شهادت را نداشتم و خواست خدا بود که زنده بمانم. قسمت بود تا بتوانم بمانم و از خودگذشتگی‌ها، فداکاری‌ها و حماسه‌های جبهه را روایت کنم.

گفتنی است، در عملیات والفجر ۴ رزمندگان دلاور ایرانی توانستند مریوان را از زیر تیررس دشمن آزاد کنند.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده