به مناسبت گرامیداشت شکست حصر «سوسنگرد» می‌خوانیم:
نوید شاهد - شهید «علی تجلایی» در عملیات های مختلفی شرکت داشت. زمانیکه برادرش به شهادت رسید او برای آوردن جنازه اش که در منطقه دشمن افتاده بود، شبانه راهی شد. با زحمات و خطرات زیاد جنازه شهید را آورد، متوجه شد هم نام بردارش مهدی است و شباهت بسیاری به او دارد اما او نیست. با این‌حال خوشحال شد و گفت: «او را که آوردم انگار برادر خودم مهدی را آوردم.».

به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید «علی تجلایی» پس‌ازآن در عملیات فتح المبین، در فروردین ۱۳۶۱، با سمت فرماندهی گردان­ های آیت‌الله مدنی و آیت‌الله قاضی طباطبایی شرکت جست. تجلایی پیش از عملیات، با نیروها بسیار صحبت می‌کرد و از تشکیل محافل دعا و توسل غافل نمی‌شد. وی مدام نگران این بود که مبادا پیش از عملیات، نیروها بمباران شوند. لذا به‌شدت مسئله استتار را برای همه رزمندگان توجیه می‌کرد. گردان تجلایی در عملیات فتح المبین، در ارتفاعات میش داغ موضع گرفت تا هنگام درگیری دیگر گردان­ ها، نیروهای احتیاط دشمن را در هم بکوبند. این طرح توسط تجلایی ریخته شده بود.

نقش آفرینی «تجلایی» در عملیات های دفاع مقدس

نیروهای دشمن با دیدن گردان تجلایی آتش سنگین را به روی آن ریخت. با این‌حال دشمن نیروهای تازه‌نفس خود را به منطقه اعزام کرد. تجلایی تصمیم گرفت برای ایجاد رعب و به هم ریختن سازمان نیروهای دشمن، یک سری کارهای ایذایی انجام دهد و برای این منظور با دو دسته نیروها به خاک‌ریز عراقی‌ها زد. این کار تجلایی در آن روزها بسیار با اهمیت بود.

در یک عملیات ایذایی، تجلایی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه پا مجروح شد. ولی با آنکه زخمش کاری بود تا اتمام مدت مأموریت گردان در منطقه ماند. تجلایی و یارانش پس از بازگشت به تبریز مورد استقبال مردم قرار گرفتند. او مدتی بعد دوباره عازم جبهه شد و در عملیات بیت‌المقدس با سمت جانشین تیپ عاشورا شرکت جست. در طی این عملیات، علی تجلایی، خاک‌ریزی طراحی کرد که به هنگام یورش دشمن، مانع از پیشروی آن می‌شد. پس از عملیات بیت‌المقدس، عملیات رمضان شروع شد. تیپ عاشورا مأموریت خود را به شایستگی در منطقه پاسگاه زید به انجام رساند.

بعدازآن، در تیرماه ۱۳۶۱، مأموریت یافت که در اجرای مرحله‌ای دیگر از این عملیات در شلمچه وارد عمل شود. تجلایی به همراه برادر کوچک‌ترش (مهدی) در بهمن‌ماه ۱۳۶۱، در عملیات والفجر مقدماتی شرکت داشت و مهدی در منطقه عملیاتـی در میـدان مین به شهـادت رسید.

علی بر آن بود که پیکر برادر را برگردانـد، همان‌طوری که اجساد بسیاری از شهدا را برگردانده بود. پس از شهـادت برادر، به اصغر قصـاب عبداللهـی گفت: «این چه سری است که برادران کوچک‌تر، برادران بزرگ خود را اصلاً در شهـادت مراعـات نمی‌کنند، سبقت می‌گیرند و زودتر از برادر بزرگشان به مقصد می‌رسند»؛ و این در حالی بود که اصغر قصاب عبداللهی نیز از پیش‌دستی برادر کوچک‌ترش (مرتضی) گله‌مند بود. علی برای آوردن جنازه برادر که در منطقه دشمن افتاده بود، شبانه راهی شد. وقتی‌که با زحمات و خطرات زیاد جنازه شهید را آورد، متوجه شد نامش مهدی است و بسیار به برادرش مهدی شبیه است، اما خود او نیست. با این‌حال خوشحال شد و گفت: «او را که آوردم انگار برادر خودم مهدی را آوردم.»

علی تجلایی در سال ۱۳۶۲، به سمت معاونت آموزش‌های تخصصی سپاه منصوب می‌گردد و در تنظیم و تدوین دستاوردهای عملیات کوشش بسیار می‌کرد.

در سال ۱۳۶۲، در عملیات والفجر ۲ شرکت کرد و بعدازآن به تهران اعزام گردید تا دوره دافوس را بگذراند. با وجود کار بسیار و تحصیل و مباحث فشرده، همه وظایف خانه را خود انجام می‌داد. در عملیات خیبر نیز شرکت کرد. پس‌ازآن مسئولیت طرح و عملیات قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) به او واگذار شد.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده