وصیت نامه شهید «مروت رونده»
نوید شاهد- شهید مروت رونده در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است« ای جوانان، مبادا در غفلت بميريد كه علی(ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بی تفاوتی بميريد كه علی اكبر حسين(ع) در راه پدرش حسين(ع) و با هدف شهيد شد.»

مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب شهید شد

به گزارش نوید شاهد، شهید «مروت رونده»، 6 مهرماه 1338 دیده به جهان گشود. این شهید والا مقام 13 اردیبهشت 1363 به فیض شهادت نائل آمد. در ادامه بخشی از وصیت‌نامه شهید رونده را می‌خوانید.

به نام او كه به جسم ما روح و جان دميد 
«و لا تحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون »
با درود و سلام بی كران به رهبر كبير انقلاب اسلامی(امام خمينی) و به تمامی شهيدان راه اسلام بخصوص شهيدان انقلاب اسلامی.

اينجانب مروت رونده فرزند ايمان‌علی وصیت نامه خود را با نام خدا و با ياد دلهای شكسته تمامی يتيمان و اشكهای مادران و خواهران شهدا آغاز می كنم .
ای دوستان! مبادا در بستر نرم بميريد كه حسين(ع) در ميدان جنگ شهيد شد. ای جوانان! مبادا در غفلت بميريد كه علی(ع) در محراب عبادت شيهد شد و مبادا در حال بی تفاوتی بميريد كه علی اكبر حسين(ع) در راه پدرش حسين(ع) و با هدف شهيد شد.

ای مادران! مبادا كه از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيری كنيد كه فردای قيامت در محضر خدا نمی توانيد جواب زينب(ع) را بدهيد كه او تحمل ۷۲ شهيد را نمود.

برادران! استغفار و دعا را از ياد نبريد، كه بهترين درمانها برای تسكين دردهاست و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد، سعی كنيد كه دشمنان بين شما تفرقه و جدايی نياندازند و شما را از روحانيت متعهد جدا نكنند. آری برای رهبر عزيزم دعا كنيد و او را تنها نگذاريد. سلام مرا به او رسانده و بگوييد كه تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترک نگفته و نخواهم گفت.

شما ای پدر و مادر عزيزم! می دانم كه برای بزرگ كردن من چه زحمت ها و چه رنج ها و چه بی خوابی ها كه كشيده‌ايد و حال كه خبر شهادت مرا به شما می دهند، مبادا كه بی تابی كنيد. مبادا كه دشمنان اسلام را شاد كنيد. افتخار كنيد كه پسرتان در راه خدا شهيد شده است.

آری پدر و مادر عزيزم! هيچوقت شما را فراموش نكرده‌ام و يادتان باشد كه نگذاشتم سنگر برادرم حسين خالی بماند. مادر! درود خدا و رحمت او بر شما باد كه تا به حال دو فرزند در راه خدا قربانی كرده‌ايد. يكی حسين و يکی من، ولی مطمئن باشيد كه من هم شما را در روز قيامت فراموش نخواهم كرد و هميشه دعاگوی شما خواهم بود.

خداوندا! ترا به اشک های  مقربين درگاهت قسمت می دهم كه به تمامی خانواده‌های شهدا صبر و اجر بزرگی عنايت فرمایی.
و تو همسر عزيزم! اشک هايت را پاک كن و برايم دعا كن تا كه خدا شهادت مرا مانند اصحاب حسين(ع) قبول كند و هميشه به ياد داشته باش كه هر وقت خواستی برايم گريه كنی به ياد پهلوی شكسته فاطمه(س) و اسيری زينب(ع) اشک بريزی.

و شما فرزندان عزيزم! هيچوقت شما را فراموش نمی كنم. يعقوب جان و دختر كوچولوی خودم، هر چند كه نتوانستم در حق شما پدری كنم ولی شما روزی خواهيد فهميد كه چقدر من شما را دوست داشتم كه در آن روز، من در اين دنيا نخواهم بود. هيچ وقت فراموش نكنيد كه پدرتان به خاطر فرمان رهبر عزيزش و ياری دين حسين(ع) به جبهه‌رفته، خون خود را در راه خدا جاری كرده و مانند هزاران هزار شهيدی كه مظلومانه همچون گلهايی كه جان می دهند، من هم مانند آنها به شهادت رسيده‌ام.
و شما ای برادر و خواهرانم! من هيچ وقت صحبت های شما را از ياد نبرده‌ام، حتی در سنگرهای جبهه، تنها خواهش من از شما اين است كه از طرف من به تمامی دوستان و آشنايان و همسايگان سلام برسانيد و از تک تک آنها از طرف من حلاليت بطلبيد. شما هم صبر خودتان را از دست ندهيد و هر وقت خواستيد برايم اشک بريزيد، به ياد كربلا گريه كنيد و شهدای ديگر راهم ازياد نبريد؛ چون يادتان باشد كه هيچ داغی از داغ كربلا ناراحت كننده‌تر نبوده است. به ياد برادرِ حسين(ع)، قمر بنی هاشم و خواهر حسين(ع) حضرت زينب(س) اشک بريزيد.
اگر جسدی از من باقی ماند سعی كنيد جسدم را در گلزار شهدا دفن كنيد.
در آخر از جميع دوستان و آشنايان التماس دعا دارم و اين شعر را به عنوان آخرين پيام خود برايتان می نويسم، انشاءالله كه به آن با دقت عمل كنيد:
مبادا خويشتن را واگذاريـــد، امام خويش را تنها گذاريـــد
زخون هر شهيدی لاله رويــد، مبادا بر روی لاله پا گذاريــد
خدايا خدايا تا انقلاب مهدی، حتی كنار مهدی، خمينی را نگهدار
مروت رونده، دوشنبه ۶۳/۱/۱۳

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده