نوید شاهد - «الگوي ما امام حسين (ع) است. او كه در راه اسلام از جان و مال خود گذشت. با خونش پرچم "لا اله الا الله" را برافراشته ساخت. هر چقدر كه ما را بكشند آخر پيروزيم، چرا كه امام امت، خميني بت شكن فرمودند: "ملتي كه شهادت را سعادت مي داند پيروز است".» آنچه خواندید بخشی از وصیت نامه شهید "یونس حمیدی شیشوان" است که نوید شاهد آذربایجان شرقی شما را برای خواندن کامل این وصیت نامه دعوت می کند.

به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید "یونس حمیدی شیشوان" هشتم اسفند 1344 در روستای شیشوان از توابع شهرستان عجب شیر به دنیا آمد. پدرش احمد کشاورزی میکرد و مادرش خدیجه نام داشت. دانش آموز سال دوم متوسطه بود.به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم فروردین 1362 در ابوقریب به توسط نیرو های عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر او مدت ها در در منطقه بر جا ماند. پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

 

ملتي كه شهادت را سعادت مي داند پيروز است

در وصیت‌نامه‌ای که به یادگار مانده نوشته بود:

"انا لله و انا اليه راجعون"
"ان الله الشتري المومنين انفهسم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل الله ...."
"خدايا! جان و مال اهل ايمان را به بهاي بهشت خريداري كرده و آنهائي كه در راه خدا كار زار مي كنند پس مي كشند و كشته مي شوند" (قران كريم،سورة توبه)


بسم الله و بالله؛ بنام خدا وصيتم را شروع مي كنم.
سلام بر حسين (ع) سالار شهيدان كربلا، سلام بر نائب امام زمان، خميني بت شكن، رهبر قاطع و سلام بر بهشتي مظلوم دين و اسطوره مقاومت و قاضي عدل، فيلسوف دانا و ناطق نامي مظلوم عصرمان بهشتی و سلام بر علي زمان آيت ا... منتظر فقيه عاليقدر.
اينجانب يونس حميدي با ايمان به خداي واحد قدم در اين راه مي گذارم و چون با ياد خدا حركت مي كنم هيچ نگراني ندارم. من نتوانستم اين همه خون هاي ريخته شده را تحمل كنم و خود بدون حركت بر جاي بنشينم. من از جواناني كه در صحنه كربلا به شهادت رسيده اند برتر نيستم. من از مطهري ها، مفتح ها، بهشتي ها، رجائي ها و ... بهتر نيستم.
پدر و مادرم! چنانكه آگاه هستيد آرزوي كربلا هر لحظه بر دلم مي گذشت، به فكر آن بودم كه در كربلاي حسيني ايران شركت كنم. حالا كه به آن رسيده ام شركت من در نبرد حق عليه باطل، اميدوارم روي شما را در روز قيامت سفيد و در نزد پيامبر شرمنده نكرده باشم. 

امشب حمله ما با رمز "يا الله، يا الله" با نام علميات والفجر1 آغاز خواهد شد. اگر اين بنده حقير شما به درجه رفيع شهادت نایل آمد برايم ناراحت نباشيد، چون الگوي ما امام حسين (ع) است. او كه در راه اسلام از جان و مال خود گذشت. با خونش پرچم "لا اله الا الله" را برافراشته ساخت. هر چقدر كه ما را بكشند آخر پيروزيم، چرا كه امام امت، خميني بت شكن فرمودند: "ملتي كه شهادت را سعادت مي داند پيروز است". پس، از سخنان گهربار امام نتيجه مي گيريم در امت حزب الله شكست راه ندارد و اگر چه كشته شويم اين شهادت را سعادت مي دانيم، زيرا براي مؤمن زندگي ذلت و فاني، و مرگ خوشبختي است.

اين هشدار را به صداميان مي دهم: «تا زماني كه خون در رگ حزب الله جاري است شما هيچ كاري نمي توانيد بكنيد و به شما نشان خواهيم داد كه كافران را چطور از سرزمين اسلامي مان بيرون خواهيم راند. پرچم اسلام را در كربلا به اهتزاز در خواهيم آورد و به لشكر كفر آمريكا چنان ضرب هایی خواهيم زد كه حضرت محمد (ص) در جنگ ها به دشمنان وارد مي ساخت.»
خداوندا! مرا به درجه رفيع شهادت نایل گردان؛ خميني بت شكن مي فرمايد: "درجه شهادت از هر مقامي افضل است" پس ای خداي هستي! مرا در رسيدن به اين فيض ياري ده.
در اين دنياي فاني كه پدران و مادران ما امتحان پس دادند، ما نيز اينجا امتحان پس مي دهيم و خواهيم داد. هر فردي كار خوبي انجام مي دهد براي تقرب به خداوند مي باشد و در اين مدت ناچيز كه در جبهه بوده ام.
مادرم! از اينكه فززند خوبي نبوده ام شرمنده ام و اميدوارم كه مرا ببخشي و تو هم چون مادر بقيه برادران شهيدم افتخار مي كني كه من در چنين راهي قدم گذاشته ام.

مادرم! ان شاءالله من در این راه که ميروم  شهيد بشوم و جنازه ام به شهرم بازنگردد. از نيامدن جنازه ام ناراحت نباشيد چون كه خيلي از برادران من رفته اند و جنازه آنها به دست مادرشان نرسيده است.
و يک وصيتي هم به برادران پاسدار و بسيجي دارم: اي برادران پاسدار و بسيجي! بيشتر وقتتان را براي قران خواندن، دعا، نمازهاي مستحبي و حتي نماز شب بگذرانید. از وقت خواب كم كرده و بيشتر براي خدا كار كنيد و اخلاق اسلامي را حفظ كنيد تا شما الگويي براي جامعه اسلامي باشيد.
و من از تمام برادران و خواهران به خصوص از پدر و مادر و خواهر و برادرانم حلاليت ميخواهم و اگر كسي از من رنجيده است به بزرگي خود ببخشد.
سوگند به خدا كه شهادت آرزوي من است، هر چه بيشتر به مأموريت مي آيم بيشتر به شهادت عشق مي ورزم و وقتي شهادت همسنگرم را ميبينم غبطه مي خورم و ميگويم او خود لياقت داشت ولي من ندارم. سعي مي كنم كمتر گناه كنم و بيشتر براي خدا كار كنم كه خدا مرا بپذيرد و آرزوي مرا برآورده كند.
اي خدا! تو را به عزيزترين خون هاي تاريخ عالم (يعني به خون شهداي كربلا) قسمت ميدهم شهادت و شربت معنوي را نصيب من بگردان.
اين بود وصيت من به تمامي امت حزب الله به خصوص به برادران رزمنده اسلام. به اميد روزي كه شما را در روز رستاخيز ملاقات نمايم.


والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
عبد عاصي و حقير خداي بزرگ: يونس حميدي
1362/1/29

منبع اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان شرقی

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده