نوید شاهد - خانم زهرا کمالی فرزند «شهیده ربابه کمالی» اولین شهید زن انقلاب، وی حالا یک فرهنگی بازنشسته است، خانمی با شخصیت و مهربان که با آغوش باز و با حوصله پای مصاحبه نوید شاهد نشست و صحبتهایش بیش از هر چیز دیگری، وجود آموزه های قوی دینی را در زندگی او از کودکی تا الان نمایان می کند.

به گزارش نوید شاهد ایلام، خانم کمالی از خانم هایی است که وجودشان مخصوصاً از لحاظ مذهبی و فرهنگی سرمایه مهمی برای بانوان شهرمان است، نمونه زنان فهیم و با بصیرتی که هیچ گاه نیز از مسایل روز غافل نبوده و همیشه در مسیر راه مادر شهید و بزرگوارش با استقامت مثال زدنی مانده است. دختر دیروز که به تبعیت از راه مادر امروز جزء خیرین شهرمان نیز هست. جوانان ما و به ویژه دختران امروز، بیش از هر چیز دیگری به این گنجینه های معنوی و اخلاقی که با حفظ پوشش اسلامی حضوری فعال در عرصه اجتماع دارند، احتیاج دارند.

وی در ابتدای سخنانش گفت بر خود لازم می دانم گرامی بداریم یاد و خاطره شهیدان گرانقدر و حماسه آفرین دوره مبارزه با رژیم ستم شاهی، همانطور که رهبر انقلاب فرمودند: زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شهداء کمتر از خود شهادت نیست، چه شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مدافعان حرم، شهدایی که برای برقراری امنیت در مرزها به شهادت رسیدند، شهدای هسته ایی و نیز شهدای مدافع سلامت که این روزها در خط مقدم مبارزه با کرونا قرار گرفته اند.

همگی شهدا در مسیر نورانی جهاد فی سبیل الله پرپر شدند

خانم کمالی گفت: همگی شهدا در مسیر نورانی جهاد فی سبیل الله پرپر شدند، این شهدا همگی در مسیر نورانی جهاد فی سبیل الله پرپر شدند و به لقاء الله رسیدند، برخود لازم میدانم از صبر و بصیرت خانواده این عزیزان تقدیر و تشکر کنم، اینها با رشادت و جانفشانی، ضامن بقاء و حافظ عزت این انقلاب شدند، این انقلاب به واقع مدیون خون شهیدان است.

حضور شیخ احمد کافی در ایلام، موجب تقویت فرهنگ دینی مردم شد

خانم کمالی ادامه داد: تبعید شیخ احمد کافی در سال ۵۶ به استان ایلام یک نعمت بزرگ برای مردم ایلام بود، زیرا حضور ایشان موجب تقویت فرهنگ دینی مردم شد، چراکه آن زمان آشنایی به آداب دینی تنها در حد ابتدایی و از طریق تجربه و عمل خانواده ها بود، نه در مساجد و کلاس های اخلاق.

آشنایی ما با آداب عبادت، از طریق آموزه های دینی مادرم صورت گرفت

وی گفت: آشنایی ما با ماه محرم و آداب عبادت و روزه داری در ماه رمضان از طریق آموزه های دینی مادرم صورت گرفت
سحرگاهان ماه مبارک رمضان مادرم همسایه‌های مجاور منزلمان را بیدار و وقت سحر و اذان را یادآوری می کرد، بسیار مردم دار، دلسوز و مهربان بود، غذایی که برای وقت افطار تهیه می دید با همسایه ها تقسیم می کرد. این غذا برکتی عجیب داشت، در ایام محرم و صفر، به احترام غربت فرزندان زهرا، اجاق خانه ما خاموش بود و ما به جای استفاده از بستر گرم همیشگی باید روی زمین خالی می‌خوابیدیم، اکثر شبها خانه تنها با یک شمع روشن بود، عصر تاسوعا که می شد یک کله قند و یک بطری نفت برای تکایا هدیه می برد، که قند را کنار چایی عزادران استفاده کنند و نفت هم گرمابخش بخاری این تکایا باشد، روز عاشورای حسینی با پای برهنه و لباسی آغشته به گل در مراسم عزاداری حاضر می شد.

زیباترین دوران زندگیم، دوران انقلاب بود

خانم کمالی افزود: تشنه یادگیری و شرکت در کلاس های حجت الاسلام کافی بودیم، آنجا بود که با مفاهیم دینی بیشتر آشنا شدیم، برای مثال مفهوم زیارت عاشورا و تفاوت آب مطلق و مضاف را متوجه می شدیم، اگر از من سوال کنند، می گویم زیباترین دوران زندگی ام فقط دوران انقلاب بود.

عامل پیروزی انقلاب اسلامی حضور امام راحل (ره) و اجرای فرامین ایشان بوسیله مردم بود

خانم کمالی در ادامه گفت: ما چنان به صحبت های رهبر انقلاب گوش می دادیم، که قلب هایمان با صدایش به طپش می افتاد، و این طپش قلب هامان بود که پاهایمان را به حرکت درمی آورد، در کوچه و خیابان شعارهای انقلابی سر می‌دادیم. نباید جوانان ۲۲ بهمن سال ۵۷ را فراموش کرد، چرا که آنها خود را فراموش کردند.
همانطوری که رهبر معظم انقلاب می فرمایند: پشتوانه ما باید جوانان باشند، چون جوانان دلبستگی به دنیا ندارند، پویا هستند، استعدادشان غنی است، زحمت می کشند و کار می کنند، من همیشه به فرزندانم یادآوری می کنم که نباید جوانان ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ را فراموش کرد، چراکه آنها خودشان را فراموش کرده کنار زدند، خودشان را به خاطر مردم و باور دینی خط زدند، پیروزی انقلاب بوسیله این جوانان که گوش به فرمان امام راحل (ره) بودند رقم خورد.

شهادت مادر

خانم کمالی اضافه کرد: مادرم در روز عید قربان سال ۵۷ مورد هدف تیراندازی نیروهای امنیتی شاه قرار گرفت،۲۱ آبان ماه سال ۵۷ مصادف با روز عید قربان بود، آن روز طبق معمول روزهای گذشته مادرم و بیشتر همسایه ها مشغول پختن آش و یا تهیه چایی برای جوانانی بودند که در میدان خیام تجمع اعتراضی برگزار می کردند.صدای اولین شعار “الله اکبر خمینی رهبر” که بلند شد، ما به همراه مادر راهی تجمع اعتراضی خیابان و میدان خیام شدیم، تظاهرات آن متفاوت بود، رژیم ستمشاهی برای سرکوب معترضان از تانک کمک گرفته بود، انگار این مردم نه هموطن بلکه بیگانه بودند، ابتدا گاز اشک آور و بعد تیراندازی و شلیک گلوله های هوایی و با هدف قرار دادن مستقیم مردم صورت گرفت.
اعتراضات که بالا گرفت راهی منزل که حوالی میدان خیام بود شدیم، درب خانه را باز گذاشته و شیلنگ آب را برای استفاده جوانان معترض و انقلابی باز گذاشته بودیم، در این حین تعدادی جوان انقلابی که از دست مأموران رژیم گریخته بودند به خانه ما پناه آوردند، مادرم آنها را در زیرزمین پناه داد.سربازان شاه خانه ما را شناسایی کرده بودند، و درپی ورود آن چند جوان درب خانه را با الفاظ رکیک می کوبیدند، مادر مانع باز کردن درب خانه توسط پدرم شد، چرا که ایشان سابقاً در اعتراض به عدم پخش اذان صبحگاه مسجد محل، بر فراز مسجد رفته و علیه شاه شعار داده بود، که ” ای کلب ابن کلب، به بدان جا رسیده ای که می خواهی اذان محمدی را خاموش کنی” به همین خاطر مادر برای باز کردن درب جلو رفت و من که آن زمان ۱۷ سال داشتم پشت سرش به راه افتادم.
مادرم با هر دو دست چارچوب درب ورودی حیاط را گرفته و محکم ایستاده بود، سربازان که با مقاومت مادرم روبرو شدند، شروع به فحاشی و تهدید کردند که اگر آنها را تحویل ندهید خانه را به آتش می گیریم، ایستادگی مادرم چنان بود که تصور نمی کردم سربازان تهدید خودشان را عملی کنند، صدای تیراندازی درون کوچه و خیابان چنان بلند بود که متوجه شلیک گلوله از لوله تفنگی که زیر گلوی مادرم فشرده بودند نشدم.
تنها چیزی که دیدم به پشت افتادن مادرم و جاری شدن جوی خون بود، با دیدن این صحنه شروع به جیغ و فریاد کردم، آن سرباز به سمت من تیراندازی کرد اما گلوله به من اصابت نکرد و به سمت کتیبه درب کمانه گرفت.
پس از آن جسم مجروح مادرم را به کمک یکی از همسایه ها به بیمارستان رساندیم که متأسفانه دوام نیاوردند و به فاصله چند روز شهید شدند.
مادرم روز ۲۸ آبان ماه و همزمان با عید غدیر به شهادت رسید،تاریخ مجروحیتشان ۲۱ آبان ماه روز عید قربان بود و روز شهادتش نیز ۲۸ آبان و در روز عید غدیرخم.

روز تشییع مادر

آن روز پیکر مادرم بر دستان جوانان انقلابی تشییع شد، با وجودیکه آتش تیراندازی شدید بود و هر روز مجروح و شهید داشتیم، اما شکرخدا آن روز برای هیچکدام از جوانان شرکت کننده در مراسم تشییع اتفاقی نیافتاد.

هدف تمام دشمنان براندازی نظام است

بانو کمالی گفت: یک توصیه ابتدا به فرزندانم و سپس به جوانان الان دارم، ما از اول انقلاب تاکنون دشمنی های بسیاری مقابل خود دیده ایم، که در رأس آنها شیطان بزرگ آمریکاست، هدف تمام آنها براندازی نظام بود.اما هربار چه امام راحل (ره) و چه رهبر معظّم انقلاب فرمودند: دشمن بیرون هیچ غلطی نمی کند، نواقص ما داخل کشور است،ما باید با همت جوانان این موانع را از سر راه برداریم، توصیه شهدا و حاج قاسم سلیمانی هم این بود.مردم باور دارند که مشکلات به دست جوانان کشور برطرف می شود، جمله آخر حاج قاسم سلیمانی برای همه و کسانی که دوراندیش هستند، این بود که ما در ابتدا گوشمان به امام راحل بود، الان مردم باید گوششان به بیانات رهبری باشد، چون رهبری گوشش به دهان امام زمان (عج) است.این صحبت خیلی ارزشمند است، ما در واقعیت اینگونه بودیم، مردم اگر تا الان با صبر و استقامت پای انقلاب ایستادند، باور دارند که مشکلات به دست جوانان کشور برطرف می شود، این اعتقاد و باور دینی آنهاست، که باید اصلاح از درون اتفاق بیافتد.

رعایت حجاب به خاطر حفظ کرامت انسانی و شخصیت خود ماست

خانم کمالی به جوانان توصیه کرد: به جوانان عزیز توصیه می کنم زندگی نامه شهدا را مطالعه کنند،زنان جامعه بخاطر حفظ ارزش و کرامت انسانی خود باید زیبایی های ظاهرشان را بپوشانند، بعضی نگاه ها گناه منتشر می کنند.
من همیشه به خانواده خودم تذکر می دهم، آیا می توان درب و حصار خانه را باز بگذاریم؟ یا می شود مراقب وسایل قیمتی خود نباشیم؟
پنجره اگر باز باشد نیش حشرات آزار دهنده است، حکایت مزاحمت ها و بی حجابی هم مانند حراج گذاشتن زیبایی های بانوان است که آزار دهنده است.حجاب تحمیلی و اجباری نیست بلکه بخاطر حفظ کرامت انسانی و شخصیت خودمان است، تا از نگاههای مزاحم مصون باشیم.
به جوانان عزیزم توصیه می کنم که در مطالعه کتاب زندگی شهدا و اسرای عزیز جنگ تحمیلی کوشا باشید و تلاش کنیم که خونشان پایمال نشود.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده