بازخواني واقعه ۱۷ شهريور ۵۷
شنبه, ۱۹ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۰۰:۰۰
نهضت اسلامي مردم ايران از سال ۱۳۴۱ به رهبري امام خميني(ره) آغاز گرديد. پس از تبعيد ايشان، فترتي در مبارزه حاصل شد ولي اين مبارزه از سال ۱۳۵۶ يعني رحلت مشكوك آية ا... مصطفي خميني و قيام ۱۹ دي قم جاني دوباره گرفت و با سرعت تمام در يك سال طومار رژيم پهلوي را درهم پيچيد و به حكومت ۵۷ ساله اين سلسله پايان بخشيد.


رژيم شاه پس از قيام ۱۹ دي و برگزاري چله هاي گوناگون براي شهداي قم، يزد، جهرم و... در شهريور سال ۱۳۵۷ سعي كرد با اعطاي پست نخست وزيري به برخي از چهره هاي سياسي، از خود چهره اي آزادي خواه، مخالف و مبارز با فساد، صلح دوست و مردم دوست ارائه دهد. لذا رژيم در ماه رمضان ۱۳۵۷ احساس كرد مردم ايران يكپارچه قيام كرده اند و هر روز بر شدت آن افزوده مي شود. بنابراين، چاره اي جز اين نديد كه جمشيد آموزگار كه در ۱۵ مرداد ۱۳۵۶ براي كنترل تورم به مقام نخست وزيري رسيده بود، جاي خود را به دولت شريف امامي بدهد.
خواهر دوقلوي شاه، اشرف پهلوي درباره تغيير آموزگار معتقد است، با فشار آمريكا بود كه آموزگار جاي خود را به شريف امامي داد. «در ۵ شهريور در نتيجه فشار آمريكا، برادرم، شريف امامي رئيس مجلس و مدير عامل بنياد پهلوي را به نخست وزيري رساند.»
به نظر مي رسد شاه با مشورت آمريكا به اين نتيجه رسيد بوده كه نيروهاي مذهبي با قدرت تمام به مبارزه با وي مي پردازند، لذا چاره كار را در دولتي ديد كه بتواند با نيروهاي مذهبي هماوردي نمايد. در اين انديشه، گمان كردند جعفر شريف امامي به دليل ارتباط پدرش با روحانيت مي تواند، زبان مفاهمه و گفتگو با اين قشر مبارز داشته باشد، لذا در شهريور ۱۳۵۷، دولت شريف امامي پا به عرصه وجود نهاد.
● دولت آشتي ملي شريف امامي
جعفر شريف امامي كه در ۵ شهريور ۱۳۵۷ زمام نخست وزيري را به دست گرفت، همواره مدعي بود براي ايجاد صلح و آشتي ميان رهبران مذهبي و رهبران سياسي مسؤوليت نخست وزيري را قبول كرده ام. ايشان در اولين روز نخست وزيري با صدور بيانيه اي اعلام كرد «دولت حاضر مصمم است از ارائه هرگونه ديوان سالاري كه با قوانين ايران سازگار نيست پرهيز كند و در اجراي اين نظر، تعظيم به شعاير مذهبي و احترام قاطع به جامعه روحانيت و احكام اسلام را كه قانون اساسي ملهم از آن و پاسدار آن است، پيوسته در همه امور نصب العين قرار خواهد داد.»
شريف امامي در ادامه بيانيه خود از تمام ملت ايران مي خواهد هم اكنون كه كشور در خطر است، «همه باهم در پرتو فروغ جهانگير قرآن و تعاليم عاليه اسلام، در قلمرو قانون اساسي به نجات مملكت همت بنديم.»
شريف امامي در همان روز انتصاب، طي بخشنامه اي به ادارات و سازمانها از آنان خواست به شعاير اسلامي اهميت بدهند. لذا دستور داد «در مكاتبات و مراسلات و اسناد و مداركي كه از حوزه آن وزارت خانه صادر مي شود از تاريخ هجري شمسي مطابق قانون مصوب فروردين ۱۳۰۴ استفاده كنند.» ايشان در دستور ديگري از رئيس شهرباني مي خواهد «براي تعظيم شعاير مذهبي و در اجراي مقررات شريعت مطهر و در جهت حفظ اقتصاد سالم اجتماع، دستور فرماييد كليه قمارخانه ها و كازينوها در استان هاي كشور برچيده شود.»
شريف امامي علاوه بر صدور بيانيه در راستاي جلب اعتماد رهبران مذهبي و ملت مسلمان، سعي كرد با رهبران مذهبي و روحاني ارتباط داشته باشد، لذا دو روز پس از انتصاب خود به مقام نخست وزيري، در مصاحبه اي اعلام داشت: «با روحانيون حتما تماس خواهيم گرفت. با مراجع تقليد كه احترام خاصي من برايشان قايل هستم، حتماً تماس خواهيم گرفت... اگر آنها مطالبي دارند توجه خاص به آن خواهد شد.»
عباس قره باغي وزير كشور ايشان در خاطرات خود عنوان مي كند كه شريف امامي به من گفت بايد با روحانيون در ارتباط باشيد.
پيرو همين مقدمات و تمهيدات، بود در دو روز پس از انتصاب به نخست وزيري، روزنامه كيهان در صفحه اول با درج عكس امام خميني(ره) نوشت: «مذاكره براي بازگشت حضرت آية ا... العظمي خميني.» گزارشهاي غيررسمي حاكي است هياتي از طرف دولت عازم نجف شد. هيات مي خواهد نظر موافق حضرت آية ا... العظمي خميني را به بازگشت جلب نمايد. اين خبر ازاساس كذب محض بود و دفتر امام خميني نيز آن را تكذيب كرد و سرانجام نيز رژيم پهلوي نه تنها امام را به ايران دعوت نكرد، بلكه زمينه هاي خروج ايشان از عراق را نيز فراهم كرد.
دولت شريف امامي در بستر سازي هاي خود براي جلب رهبران مذهبي و ملت ايران، در عيد فطر سال ۱۳۵۷ سخناني در آيين سلام عيد سعيد، در حضور شاه به زبان آورد كه خواننده و شنونده احساس مي كند از زبان يك قديس و يك عارف كامل جاري شده است. شريف امامي در اين روز گفت:
«رسول اكرم فرموده اند خداوند تبارك و تعالي دو عيد بزرگ براي مسلمانان مقرر داشته است كه آن دو، عيد فطر و عيد قربان است و تجلي اين عيد در آن است كه مسلمانان درپايان ماهي كه به روزه داري و طاعت و عبادت به درگاه پروردگار پرداخته اند، در اين روز نيز با دلي پاك و قلبي مصفا و روحي آكنده از عبوديت و بندگي، روي نياز در پيشگاه خالق بي همتاي خود به خاك مي گذارند كه به ايشان سلامت و توفيق بندگي كرامت فرموده تا با اداي تكاليف ديني و وظايف مذهبي خويش موفق گردند. در واقع، عيد فطر جشن شكرگزاري است كه مسلمانان شكر به توفيق طاعت و عبادت را به جاي مي آورند و همه باهم در نماز بزرگ عيد فطر شركت مي كنند تا همچنان مجري فرمان قرآن باشند كه فرموده «واعتصموا بحبل ا... جميعا و لاتفرقوا» كه اين كلام موجز اكنون نيز كه كشور ما يكي از مراحل بسيار حساس تاريخي خود را طي مي كند، بايد سرمشق و نصب العين هر مسلمان وطن دوست باشد.»
شاه نيز در اين روز در ديدار نمايندگان كشورهاي اسلامي و در پاسخ به تبريك هيأت رئيسه مجلس شوراي ملي، به تعريف وتمجيد اسلام پرداخته و مي نويسد: اميدوارم با الهام از تعاليم بزرگ اسلام و از فرمايشات پيامبر بزرگ خودمان در راه دين و تمام آمال و بلندهاي روح دين خودمان قدم برداريم.
شريف امامي براي جلب رضايت روحانيون و علماي مذهبي دستور داد روحانيون زنداني را آزاد نمايند و پس از آن زندانيان سياسي نيز آزاد شوند.
با توجه به فرازهاي فوق از اقدمها و سخنان شريف امامي و شاه، اين پرسش مطرح مي شود كه آيا واقعا شاه و شريف امامي با آن سابقه خود، به دين و آموزه هاي ديني بازگشته اند؟ اين پرسشي بود كه هيچ فرد مسلمان و آگاه، نمي توانست چنين نظريه اي را بپذيرد، زيرا در زندگي شريف امامي گفته شده است كه وي فراماسونر، شراب خوار، قمار باز و مؤسس چندين كازينو در ايران بوده است و سخنان وي پس از انتصاب به نخست وزيري و سخنان مؤمنانه شاه، در ميان توده مردم ياد آور بيان عبيد زاكاني بود كه گفت: «مژده كه گربه عابد و زاهد گشته است.» لذا همه اين مقدمات براي عقب راندن روحانيون مبارز بوده است، كما اينكه ويليام سوليوان آخرين سفير آمريكا، در خاطرات خود مطرح مي كند كه «]شاه [معتقد بود با برنامه هاي شريف امامي... ميدان فعاليت «ملاها» تنگ تر خواهد شد.»
● امام و دولت شريف امامي
امام خميني(ره) از سال ۱۳۵۶ به مناسبتهاي گوناگون، پيامها و سخناني درباره ايران و مسائل مرتبط با آن انتشار مي داد. پس از روي كار آمدن دولت آشتي ملي شريف امامي، امام در ۶ شهريور ۱۳۵۷ يعني يك روز پس از انتصاب پيامي خطاب به ملت ايران صادر كرد و انتصاب وي به سمت نخست وزيري را توطئه خطرناك ناميد كه هدف اين توطئه اغفال ملت و شكستن نهضت اسلامي است. امام در و راي چرايي اين توطئه و نيرنگ متذكر مي شود كه رژيم شاه هم اكنون به اين نتيجه رسيده كه ديگر ارعاب و تهديد اثر خود را در مقابل ملت از دست داده است، لذا دست به نيرنگ شيطاني زده تا بدين وسيله بتواند به جنايتها و خيانتهاي خود ادامه دهد.
امام در ادامه پيام خود عنوان مي كند: «اشخاصي دم از تعظيم شعاير مذهبي و احترام به روحانيت مي زنند كه در طول نيم قرن شريك جرم دستگاه بوده و قوانيني را كه بر خلاف احكام اسلام بوده، تصويب نموده اند. امام به صراحت نوك تيز حمله اش به شريف امامي بوده كه هم اكنون قديس شده است و حال آنكه قبلا رئيس مجلس، رئيس بنياد پهلوي و مؤسس چندين مؤسسه خلاف احكام اسلام بوده است.» امام در ادامه پيام خود به موضوع آشتي ملي اشاره مي كند كه اين مساله با رفتارهاي رژيم در تناقض آشكار است، زيرا كه رژيم دم از آشتي مي زند ولي با توپ، تانك و مسلسل ارتش در شهرها، مردم را سركوب مي كند. چگونه روحانيون به پاس اينكه گفته اند ما به روحانيون احترام مي گذاريم آشتي كنند و اين ننگ ابدي را براي خود در تاريخ ثبت نمايند؟
امام در مقابل وعده هاي دولت شريف امامي، متذكر مي شود كه خواست ملت در اين چند ماه آشكار شده است. عموم ملت در تظاهرات و راهپيمايي هاي خود مرتب اين شعار را تكرار كنند كه «ما شاه و سلسله پهلوي را نمي خواهيم» لذا با تغيير تاريخ، وعده احترام به روحانيون... خواست ملت را تغيير نمي دهد و جناحهاي سياسي سياسيون و نهضتها نيز حق ندارند به سمت آشتي با اين دولت بروند. لذا امام توصيه مي كند« نهضت شريف اسلامي خود را تا برچيده شدن رژيم ظالمانه ادامه دهيد و با هوشياري خدعه هاي شيطاني و وعده هاي پوچ دولت غيرقانوني توجه نكنيد و مطمئن باشيد كه پيروزي و سرافرازي شما نزديك است.»
امام (ره) دراين پيام بسيار هوشيارانه و عالمانه به بيانيه و مصاحبه هاي شريف امامي در روز اول صدارت خود پاسخ داد. از آنجا كه نخست وزيري شريف امامي در ماه رمضان اتفاق افتاده بود، شاگردان امام و انقلابيون با سخنراني، صدور بيانيه، حضور در تكيه ها و حسينيه ها و مساجد، پديده شريف امامي را نتيجه صحنه سازي و خيمه شب بازيهاي رژيم خواندند و خواستار مقابله با آن شدند. آية ا... صدوقي با صدور بيانيه اي، صدارت شريف امامي را در راستاي نجات ناو جنگي غرق شده پهلوي ناميد كه ياراي نجات ندارد.
مردم ايران پس از بيان امام و بيانات شاگردان امام، با قاطعيت بيشتر بر تظاهرات و راهپيمايي و مقابله با رژيم پهلوي تاكيد نمودند و اين تظاهرات ها سرانجام به واقعه ۱۷ شهريور ختم گرديد.
● راهپيمايي هاي قبل ۱۷ شهريور
در شهريور ۱۳۵۷ و پس از پايان نماز عيد فطر در تهران، تظاهرات عظيمي رخ داد. امام خميني در ۱۵ شهريور ۱۳۵۷، ضمن تبريك عيد سعيد فطر به ملت مسلمان ايران، به صراحت اعلام داشتند كه مردم مسلمان ايران به دنبال برگزاري نماز عيد، دست به عبادت ديگري زدند كه آن فريادهاي كوبنده عليه دستگاه جبار و چپاولگر براي به پا داشتن حكومت عدل اسلام است».
پس از پيام امام و ارزيابي موفق از حركت عيد سعيد فطر، جامعه روحانيت تهران با حضور آية ا... بهشتي به اين نتيجه رسيد كه راهپيمايي ادامه داشته باشد. ناطق نوري در خاطرات خود عنوان مي كند كه شهيد بهشتي در جامعه روحانيت بيان داشت «حالا كه مردم آمدند، نبايد در اين حركت مردمي فترت ايجاد شود.»
روز ۱۶ شهريور مردم دسته دسته از سراسر تهران به سمت شميران مي رفتند تا از آنجا به سمت مركز شهر راهپيمايي نمايند. شهيد محلاتي در خاطرات خود بيان مي كند: «ملت از شميران حركت كردند به طرف پايين. هنگام ظهر آية ا... بهشتي در خيابان انقلاب نزديك پيچ شميران به نماز ايستاد كه گفتند آخر صف حدود چهار راه قصر است» جمعيت پس از نماز به حركت و راهپيمايي خود ادامه مي دهد و سرانجام هنگام عصر به ميدان شهياد (آزادي) مي رسد. آقاي ناطق نوري راهپيمايي آن روز را بويژه بعد از نماز ظهر و عصر، چنين بازگو مي كند: «نزديك غروب بود. جمعيت به ميدان آزادي رسيد. كاميونهاي ارتشي داخل ميدان آزادي استقرار يافته بودند، مردم خصوصاً خانمها با شعارهاي خود سربازان و درجه داران را منقلب كردند و آنها را به گريه انداخته بودند. آية ا... بهشتي تصميم گرفت براي جمعيت سخنراني كند، از او دعوت كردند روي يك اتومبيل پارك شده برود. وي اين اقدام را بدون اجازه صاحبش غاصبانه دانست و امتناع كرد. بشكه اي را پيدا كردند و ايشان روي آن ايستاد و سخنراني كرد. روزنامه هاي اطلاعات و كيهان در همان روز طي گزارشي مشابه به توصيف تظاهرات پرداختند. كيهان نوشت: « تهران، يكپارچه تعطيل و تظاهرات بود.» صدها هزار تظاهركننده در خيابانهاي تهران راهپيمايي كردند. راهپيمايان براي سربازان دست تكان مي دادند و گل پرتاب مي كردند. ناظران اين راهپيمايي را تا يك ميليون نفر تخمين زدند. طول صفهاي راهپيمايان به چند كيلومتر مي رسيد. در اين راهپيمايي زنان با چادر سياه جلو جمعيت در حركت بودند و موتورسواران با فاصله ۱۰۰ تا ۲۰۰ متري جلوتر از همه حركت مي كردند تا هم راه را باز كنند و هم به راهپيمايان آب و غذا برسانند. روزنامه اطلاعات با بيان ويژگيهاي تظاهرات مي نويسد: «در زير پل سيد خندان يك شعار كمونيستي بر روي پارچه عَلَم شد كه بلافاصله مردم آن را پايين كشيدند. كاميونهاي ميوه كه هر لحظه خالي و پر مي شدند، جمعيت را همراهي مي كردند.»
گزارشگر ساواك، تظاهرات اين روز را اين گونه توصيف مي كند: تظاهرات اين روز از منطقه قيطريه، ونك، پهلوي (ولي عصر) ژاله و مناطق جنوب شهر شروع شد و جمعيت در شاهرضا (انقلاب) و ايزنهاور (آزادي) به هم پيوستند و ساعت ۳۰:۱۸ به ميدان شهياد (آزادي) رسيدند. براساس اين گزارش، شعارها عمدتاً به رهبري امام خميني متمركز بوده و از شاه و عمال وي اعلام تنفر مي نمودند و سربازان را بي گناه تلقي مي كردند. در اين روز، مردم در خيابان ايزنهاور مرتباً اعلام مي كردند كه جمعيت فردا صبح در خيابان شهدا نامي كه تظاهركنندگان به خيابان ژاله داده بودند اجتماع كنيد.
● پيامدهاي تظاهرات ۱۶ شهريور تهران
براساس گزارش مأموران ساواك و خبرنگاران، تظاهرات ۱۶ شهريور، تظاهرات عظيمي بوده است. اين نوع تظاهرات در نوع خود مي تواند براي حاكمان يك حكومت زنگ خطر باشد. باوجود اينكه دولت شريف امامي، بحث آشتي ملي را عنوان كرد و عملكرد تظاهر كنندگان در اين روز نسبت به سربازان و حتي درجه داران آرام و محبت آميز بوده، ولي دولت از لاك فريب و نيرنگ خود خارج شده و تصميم بر شدت عمل جهت سركوب مي گيرد. فريدون هويدا در كتاب خود در اين باره مي نويسد:
«به شاه فشار آوردند كه هرچه زودتر در تهران حكومت نظامي اعلام كند و خواسته خود را نيز چنين توصيه كردند. «در راهپيمايي امروز سيل جمعيت به راحتي مي توانست عمارت مجلس و تأسيسات راديو- تلويزيون را به تصرف درآورد. شاه بعد از چند ساعت ترديد و دودلي، با سفراي انگليس و آمريكا به تبادل نظر پرداخت و تصميم گرفت تسليم نظر فرماندهان ارتش شود.»
فشارها بر شريف امامي از چند روز اول صدارت آغاز شده بود واين فشارها موجب گرديد كه شريف امامي مردم دوست و مسلمان شده، در روز ۱۵ شهريور اطلاعيه اي براي ممانعت از اجتماعات عمومي صادر نمايد.
پيرو اين اطلاعيه، پليس سعي نمود در روز ۱۶ شهريور مانع تظاهرات شود، ولي ميزان جمعيت به حدي بود كه توان مقابله را نداشت. لذا شريف امامي به محض اطلاع از تصميم شاه كه با مشورت سفراي انگليس و آمريكا به حكومت نظامي رسيده بود، شب ۱۷ شهريور، اعضاي شوراي امنيت ملي را در جلسه اي اضطراري دعوت كرد و سپس اعضاي شوراي امنيت ملي با هيات دولت جلسه مشترك گرفتند و ساعت ۲۴ شب ۱۷ شهريور، تصميم به حكومت نظامي مي گيرند و شريف امامي همان شب تلفني اين تصميم را به شاه ابلاغ مي نمايد و در نيمه شب اطلاعيه حكومت نظامي تنظيم و در اخبار ۶ صبح قرائت مي شود و از شب هنگام نيروهاي امنيتي به فرماندهي غلامعلي اويسي در خيابانها حاضر مي شوند.
● واقعه خونين ۱۷ شهريور
از آنجا كه مردم خودجوش، اعلام نموده بودند كه در روز ۱۷ شهريور در ميدان ژاله اجتماع خواهيم كرد و از اعلام حكومت نظامي هم اطلاع نداشتند، ارتشبد اويسي فرماندار نظامي تهران، در شب ۱۷ شهريور دستور مي دهد گارد جاويدان در ميدان ژاله مستقر شود و با صدور اطلاعيه حكومت نظامي را اعلام مي نمايد. مردم تهران بر طبق وعده روز ۱۶ شهريور، از صبح هنگام دسته دسته از نقاط مختلف در ميدان ژاله و خيابانهاي اطراف آن مستقر مي شوند. گزارشگر ساواك كه همواره از صحنه هاي گوناگون گزارش ارائه مي دهد، درباره ميدان ژاله چنين گزارش مي كند: «تظاهرات از ميدان ژاله به خيابانهاي ديگري از قسمت شرق تهران كشيده شد. سير تظاهرات به جنوب تهران به خيابانهاي مولوي، ميدان خراسان، ميدان شوش و ميدان راه آهن سرايت كرد و در مدت كوتاهي خيابانهاي فردوسي، منوچهري، خيابان سعدي شمالي، خيابان نظام آباد، خيابان فرح آباد، منطقه نارمك، ميدان سپه، خيابان لاله زار، به صحنه درگيري تبديل شد. تظاهرات و درگيري تا پاسي از شب ادامه داشت.»
نيروهاي فرمانداري نظامي از چهار سو، راه را به تظاهر كنندگان مي بندند و با شليك گلوله، مردم به سوي ميدان هجوم مي آورند و سرانجام كشتار عظيمي رخ مي دهد. درباره اين كشتار و آمار و ارقام متعدد ذكر شده است. سوليوان سفير آمريكا در ايران در كتاب «مأموريت در ايران» مي نويسد: بيش از دويست نفر از تظاهركنندگان كشته شده بودند. مهمترين سفير ديگر در ايران يعني آنتوني پارسونز در خاطرات خود مي نويسد: تعداد كشته ها، «صدها» نفر بودند. بختيار به عنوان عضو جبهه ملي ادعا مي كند «تعداد كشته شدگان حداكثر از ۷۰۰ يا ۸۰۰ نفر متجاوز نبوده است.»
فرماندار نظامي تهران در اطلاعيه اي ۵۸ نفر كشته و ۲۰۵ نفر مجروح اعلام مي نمايد. چند روز بعد وزارت دادگستري به عنوان نهاد رسمي، اعلام كرد تعداد كشته شدگان به ۹۵ نفر رسيد.
يكي از نتايج مهم و قابل تأمل در تظاهرات ۱۷ شهريور كه خود ملهم از تظاهرات پيشين و اظهار محبت مردم به درجه داران و سربازان بوده است، مسأله فرار سربازان لشكر گارد در حين اجراي مأموريت بوده است. گزارشگر ساواك، گزارش مي دهد كه «سه نفر از سربازان وظيفه لشكر گارد در حين اجراي مأموريت كنترل اغتشاشها، ضمن سرقت سه قبضه تفنگ ژ۳ با ۳۰۰ فشنگ متواري شده اند. اين سربازان عبارت بودند از قاسم دهقان، علي غفوري، و محمد محمدي. روز ۱۸ شهريور نيروهاي امنيتي محل اختفاي اين سربازان را كشف و به سوي آنان تيراندازي نموده و محمد محمدي بر اثر اصابت گلوله به شهادت مي رسد و دو تن ديگر مجروح مي گردند.
● امام خميني و واقعه ۱۷ شهريور
امام خميني يك روز پس از فاجعه خونين ۱۷ شهريور با صدور پيامي ابعاد گوناگون مسأله را براي افكار عمومي بيان نمود. ايشان ابتدا به كيفيت تظاهرات اشاره دارد و اينكه مردم بنابه اعتراف رسانه ها با آرامش دست به راهپيمايي براي احقاق حقوق مي زنند و حال آنكه رژيم با اعلام حكومت نظامي آنان را به رگبار گلوله مي بندد، اظهار مخالفت مردم ايران با جرم هاي محمدرضا شاه بوده است.
امام تأكيد مي كند كه اين اظهار مخالفت «از طرف كساني بود كه در حد عالي شعور سياسي و ديني بودند، به طوري كه حاضر شدند ارتش را گلباران كنند ولي دولت آشتي ملي آنان را به عنوان شعار مخالف قانون اساسي، محكوم نمود و حال آنكه شعار آنان بر ضد قانون اساسي شكن (شاه) بود.
امام در اين پيام ضمن ابراز همدردي با ملت ايران، نسبت به قتل عام مردم، از ملت شجاع ايران مي خواهد از هيچ گونه كمك رساني به مجروحان و مصدومان حادثه دريغ ننمايند و راه شهادت و راه مبارزه ملت ايران را به راه حضرت امير و حضرت امام حسين تشبيه مي كند و مي نويسد: «اي كاش خميني در ميان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع براي خداي تعالي كشته مي شد.» امام در فراز ديگري از پيام خود به فلسفه طرح دولت آشتي ملي از سوي شاه اشاره مي كند و تأكيد دارد كه اين نيرنگي بود از سوي رژيم تا اينكه عده اي از مردم، بويژه روحانيت را در جرم و جنايت خود سهيم نمايد، ولي بلافاصله نيرنگ وي آشكار گرديد. «شاه با حكومت آشتي ملي مي خواهد روحانيت شريف ايران و سياسيون محترم را در كشتار خود سهيم گرداند، ولي فريب او خيلي زود بر ملا گرديد.»
● واقعه ۱۷ شهريور و روند پيروزي انقلاب
بسياري از نويسندگان و تحليلگران تاريخ انقلاب اسلامي بر اين باورند كه واقعه ۱۷ شهريور تهران موجب شد قدرت، جمعيت و سرعت تظاهر كنندگان افزايش يابد و در اندك زمان ۶ ماهه طومار سلطنت پهلوي را در هم پيچد. برخي از نويسندگان غربي بر اين باورند كه پس از اين واقعه، بسياري از ايرانيان به صف مخالفان رژيم پيوستند و آنان كه در صف مخالفان بودند، به خواسته هاي ايشان افزودند. براي اولين بار، رهبران مذهبي ميانه رو اظهار داشتند قتل عام ميدان ژاله نشان مي دهد اصلاح رژيم پهلوي غيرممكن است و شاه بايد برود.
پس از واقعه ۱۷ شهريور بود كه شاه و عمال اين رژيم به يزيد، شمر، ابن سعد و نيروهاي كوفي، و ميدان ژاله و مردم به كربلا و ياران امام حسين تشبيه شدند. پس از ۱۷ شهريور، اعتصابها آغاز شد. چند روز پس از آن كه كاركنان نفت جنوب در اهواز به اعتصابها پيوستند، اين اعتصابها در سرتاسر صنعت نفت و صنايع ديگر دولتي گسترش پيدا كرد، به طوري كه در اكتبر (۵۷) ميزان توليد نفت به سطح ۵.۱ ميليون بشكه در روز رسيد. بنابه گزارش ساواك، اعتصابهاي نفت ابتدا از پالايشگاه تهران در ۱۹ شهريور آغاز شد و در نهايت چرخ اقتصاد ايران را فلج كرد.
«ماجراي ميدان ژاله، شهر به شهر در ايران تأثير مي گذاشت و كشته شدگان جمعه سياه، پرچمداران جنگ عرفاني عليه شاه مي شوند... پس از كشتار ميدان ژاله، انقلاب راويان خود را يافته، خبرها شهر به شهر، مسجد به مسجد كشور را طي مي كنند تا سرگذشت نبرد ملتي دست خالي با مستبدي خونخوار را بسازند. برگشتي خارق العاده. ملت به صورت قهرمان در مي آيد و شاه به صورت فردي كه تمامي بديها ناشي از اوست.» (پير بلانشه، انقلاب به نام خدا)



دكتر علي شيرخاني- استاديار دانشگاه آزاد قم
منابع:
صحيفه امام
محمدرضا پهلوي، پاسخ به تاريخ، ترجمه حسين ابوترابيان
اشرف پهلوي، من و برادرم
روزنامه كيهان
روزنامه اطلاعات
عباس قره باغي، اعترافات ژنرال
ويليام سوليوان، ماموريت در ايران، ترجمه محمود مشرقي
خاطرات حجت الاسلام و المسلمين ناطق نوري، تدوين مرتضي ميردار
انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواك
فريدون هويدا، سقوط شاه
آنتوني پارسونز، غرور و سقوط
ماروين زونيس، شكست شاهانه، ترجمه اسماعيل زند و بتول سعيدي
نيكي كدي، ريشه هاي انقلاب ايران، ترجمه عبدالرحيم گواهي
پير بلانشه، انقلاب به نام خدا، ترجمه قاسم صنعوي
روزنامه قدس
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده