گزیده موضوعی وصایای شهدای خراسان رضوی؛
نوید شاهد - این ویژه نامه به گزیده وصایای شهدا با موضوع «شاگردان مکتب حسینی» اختصاص دارد و این مجموعه از بین وصیت نامه های شهدای خراسان رضوی گردآوری و منتشر شده است.
ویژه نامه شهدای خراسان رضوی | شاگردان مکتب حسینی

به گزارش نوید شاهد خراسان رضوی، در وصیت نامه شهدا چیزی که بسیار به چشم می خورد، ذکر نام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است. امام حسین (ع) الگوی بارز شرافت، آزادگی و شهادت است به گونه ای که در هر ذره از وجود کسانی که در مردانگی و حق طلبی قدمی برداشته اند، می توان دلدادگی به سرور و سالار شهیدان را دید و شور حسینی عامل همبستگی است؛ به عبارت دیگر به مانند شعار معروف «حب الحسین یجمعنا» در زمان دفاع مقدس هم علت حضور گسترده زرمندگان اسلام، عشق به امام حسین (ع) بود. از این رو اغلب وصیت نامه های شهدا حاوی مطالبی است که در آن مردم آزاده ایران اسلامی را به ادامه راه حسین ابن علی (ع) فرا می خواند. در ادامه گزیده ای از این وصیت نامه شهدای خراسان رضوی که با مضمون «شاگردان مکتب حسینی» نوشته شده است را انتخاب و منتشر کرده ایم:


این ملت عزیز ما حسینی هستند؛ اینان، مانند حسین مظلوم، از تمام هستی و نیستی خود، گذشته اند؛ از طفل شش ماهه تا حبیب ابن مظاهر، در راه اسلام فدا کرده اند. پس خدایا! تو خودت لطفی کن به آنان و تنهایشان نگذار تا دشمن، بر آنان چیره نشود.
شهید محمدجواد وفانيا                  

این از خودگذشتگان، یاران حسین (ع) و سربازان امام زمانند. اینان، به تبعیت از ایثارها و از خودگذشتگی های معلم بزرگ خود امام حسین(ع)، پا به میدان گذاشتند و اینان، درس «هيهات منا الذله» را از حسین آموخته اند.
شهید محمدجواد وفانيا                  

بيا من و تو هم (مانند) عاشقانی که در جنگ حق علیه باطل، جان شیرین خود را از دست داده و عاشقانه به عشق کربلای حسین (ع) و به عشق رسیدن به بیت المقدس جنگیدند و نام سرور شهیدان حسین (ع) را بر زبان داشته اند، ما هم لبیک بگوییم.

میخواهم حقیقت را بگویم؛ آنچه را که از جنگ آموختم، بگویم: کربلا، چون دانشگاه است، ایران، چون صفحه ی سفید کاغذ و خون درون رگم، همچون جوهر. آموزگارم، حسین (ع) است و شهادت، فارغ التحصیلی ام. اکنون باید در کربلا آموزش ببینم و آن وقت، با خونم روی این سرزمین پهناور، شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را چون بهشتیها و... بنویسم و به هنگامی که آخرین قطرهی خونم از بدنم بیرون آمد، «الله اکبر» گویان، به سوی معبودم پرواز می کنم.
شهید سید جلیل حاتمی                  

گویا زمان وصال مطلوب است؛ گویا رسیده زمانی که محبوبم فرا می خواند، گویا زمان بریدن از دنیا و بال کشیدن به سوى لقاء الله است. می بینم از هر سو ناله ای می آید و از هر گوشه، زمزمهی مناجات، بلند شده، گویا همه، زمان حرکت را دریافته اند؛ زمان ايصال الى المطلوب است؛ زمان پیوستن به امام حسین (ع) است.
شهید مهدی حاج بابائی                  

خانواده ی عزیزم افتخار کنید که خانواده شهید هستید، اما به کسی فخر نفروشید که ما شهید شده ایم.
شهید ابراهیم بیزه‌ای                  

پدرجان! در سوگ و غم از دست دادن فرزندت، به یاد علی اکبر حسین (ع) باش و جلو ناراحتی خود را بگیر که خود، با آگاهی و درس آموزی از مکتب خونین مولایم حسین(ع)، راه شهادت را پیمودم، که همانا شهادت، نزدیک ترین راه تکامل انسان است و به آن، افتخار می کنم. انسان باید برای خدا از هر چه که دارد و می تواند، بگذرد و آن، به منزله ی نابودی زندگی نیست، بلکه ساختن منزلگاه و آماده شدن برای روز قیامت است.
شهید علیرضا محققی                  

و تو ای مادر عزیز و از جان بهترم. دوست دارم که همان طوری که آن لحظات آخر، مرا در آغوش گرفتی و بوسیدی چشمانم را و گفتی تو را به خدا می سپارم و مرا روانه ی جبهه‌ی جنگ کردی، همان طور به خودت ببالی و شاد و خرم باشی که جوان ۱۸ ساله ات را برای رضای خدا و برای اسلام و قرآن، همچون علی اکبر امام حسین (ع) دادی و در قیامت، به پیش فاطمه زهرا(س) و زینب کبری(س) سرافراز خواهی بود.
شهید غلام حسن آخرتی                  

مادر عزیزم! اگر خواستید گریه کنید، برای طفلان امام حسین (ع) گریه کنید، اگر خواستید گریه کنید برای مظلومیت آقا امام سوم، امام حسین (ع) گریه کنید.
شهید محمود آقایی                  

خواهرم .... می خواهم اگر گریه کردی، برای برادرت گریه نکن، به یاد غریبی امام حسین (ع) و اسیری حضرت زینب (س) و به یاد غربت کودکان امام حسین (ع) گریه کنی. به یاد بیاور که در روز عاشورا، چه بر سر خانواده‌ی ائمه اطهار(ع) آوردند. خدا لعنتشان کند.
شهید نادعلی فنایی                  

پدر و مادر مهربان و دیگر دوستداران! نوید این را بدهم که ای یابندگان وادی عشق! اکنون به ندای یاری حسین بن علی (ع) لبیک گفتم و با لباس سفید، پا به سوی کاروانش گذاردم و شما باید خداوند را حمد و سپاس بیکران گوئید، چرا که فرزندی به نام حسین را حسین وار به میدان نبرد عليه کافران، سوق دادید. خداوند، شما را نگهدار باشد و نعمت های بیکران دریای هستی، شامل حال شما باد. آری، به درستی که اگر عشق شما در سرم نبود، عشق به حسین (ع) را نداشتم...
شهید سید حسین موسوی                  

یا حسین ابن علی(ع)! در آن سرای برزخ و در آخرت، آن هنگام که فشار قبر مرا می آزارد -که حکایت از اسرافکاری های من است و سیر بودن شکمم که به یاد گرسنگان نبودم و دیگر کارهای بسیار که رضای خدا در آن نبود و در آن هنگام که در لبه‌ی پرتگاه آتش جهنم که قهر خدا آن را آفریده، به فریادم برس که تو نزد خدا خیلی عزیزی، ولی من، معصیت بسیار کردم و لحظه ای به یاد خدا نبودم و از خدا خیلی دور بودم. یا اباعبدالله (ع)! می گویند تو خیلی مظلومی و هر که دست حاجت به سوی تو دراز کند، آن دست را خالی برنمی‌گردانی و اکنون، من دوست دارم مرا نزد خویش ببری و مرا از مقام محمود، بهره مند سازی و از خدا بخواهی که این جان ناقابل را از من قبول کند.
شهید محمدرضا چربگو                  

از شما مادر عزیزم خواهش می کنم که در عزای من نگریید و همیشه، پیش نظر داشته باشید که شهیدان، زنده هستند و اگر بدنم را تکه تکه بیاورند و یا هرگز جنازه ام پیدا نشود، ناراحت نباشید و اگر خواستید گریه کنید، به یاد لب عطشان امام حسین(ع) بگریید و به یاد شهدای کربلا باشید و وقتی که بفهمید که امام حسین (ع) را چگونه کشتند، دیگر، جان ما چه ارزشی دارد؟
شهید اسحاق کاظمی                  

ای خدای بزرگ! به جان مهدی(عج)! آرزوی زیارت قبر سرور شهیدان، بی‌طاقم کرده است و علاقه‌ی شدیدی دارم که بروم به پابوس سر آن سردار بی دست، عباس علمدار (ع).

پدر و مادر! شاید این حس را کرده بودید که در سخنانم چه می گذشت، حال، سر در این راه می گذارم که سرم فدای خاک پای حسین (ع). دلم میخواست دستانتان را می گرفتم و با هم به زیارت سرور شهیدان می رفتیم، ولی تقدیر، این چنین خواست. ولی مادر‍! اگر رفتی زیارت آن شهید، سلام مرا برسان و بگو: آقا جان! به خدا! آن شب که آرامگاهت را در خواب دیدم، دیگر هیچ نمی‌دانستم تا این که اگر لیاقتش را داشته باشم، به یارانت بپیوندم. یا حسین جان! از زمانی که فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را سردادی، به خدا! جوانان مسلمان و پاکباخته ات در این زمان، به فرزندت لبیک گفته و به سویت پر کشیدیم و این را با خون سرخ خود ثابت نمودیم و می نماییم، تو شفاعت ما را در درگاه خداوند بکن.
شهید جلیل پری دولت آبادی                  

پدر و مادر عزیزم! شما ناراحت نباشید از این که فرزندتان را در راه خدا هدیه داده اید و فدای حسین (ع) نموده اید. مگر شما یادتان نیست از کوچکی دستم را می گرفتید و به مساجد می بردید و زنجیر کوچکی برایم درست کرده بودید که در عاشورای امام حسین (ع) زنجیر بزنم و مرا با عشق حسین(ع) از کوچکی پروراندید؟ آن روز، حسین (ع)، زنجیر زدن می خواست و امروز، حسین (ع)، خون می خواهد. امیدوارم بتوانم به وظیفه ام عمل نمایم و خدا و رسولش را از خود راضی سازم. شما از نبودن من ناراحت نباشید؛ بودنی که با گناه و غیبت و فساد و غيره توأم باشد، این، مایه‌ی تأسف است نه رفتن با عزت. نمیدانم چه بخواهم؟ چون خیلی به گردن من حق دارید و من فقط دعای خیر برای امام می کنم. برایم گریه بکنید، چون حسین (ع) برای اکبر گریه کرده. هر موقع به یاد من افتادید و بغض گلویتان را گرفت، برای حسین(ع) گریه کنید، که نه تنها مثل شما، اکبرش، بلکه همه اش را برای اسلام داده. من که ارزشی ندارم، هیچم، شما برای حسین (ع) گریه کنید. از خدا می خواهم که صبر و ایمان قوی به خانواده ام عطا کند.
شهید علیرضا پروندی                  

پیامی به دوستانم: دوستان و همرزمان عزیز! اگر من شهید شدم، ناراحت نباشید و گریه نکنید. به خاطر این که زمانی که علی اکبر حسین (ع) شهید شد، کسی نبود برایش گریه کند و فقط من از شما می خواهم من که تا این جا آمده ام و تمام شهیدان آمده اند، انتظار ما این است که اگر به لقاءالله پیوستم، نگذارید اسلحه ام بر زمین بماند.
شهید محمد آبرودی                  

از خداوند خواستم که مرگ مرا همچون حبیب بن مظاهر قرار دهد تا توانسته باشم آن آرزویی را که در زمان امام حسین(ع) داشتم، در این زمان برآورده شده باشد. امیدوارم خداوند، این خون ناقابل مرا در تداوم دین اسلام قرار دهد.
شهید موسی آقایی                  

عمری بود که می گفتیم: ای امام حسین (ع) عزیز! کاش در آن زمان بودیم و شما را یاری می کردیم، حال که فرزند آن حضرت در بین ماست و ما در نعمت های خدا غرقیم، نعمت جمهوری اسلامی و جنگ که به گفته ی اماممان نعمت است، چرا امام را یاری نکنیم؟
شهید محمد تاتار                  

خداوندا! من در کربلای حسینی نبودم تا حر را ببینم، ولی همانطور که امامان فرمودند که تاریخ، معلم انسانهاست، رفتار کردم و از حر، درس گرفتم.
شهید محمود عرفانی بوجار                  

پدر و مادر عزیزم! مرا ببخشید از این که نتوانستم زحمات شما را جبران کنم. وقتی خبر شهادت مرا شنیدید، گریه نکنید. باید افتخار کنید که فرزندی در راه اسلام دادید و از خداوند تبارک و تعالی بخواهید که این قربانی را از این خانواده قبول کند و از برادران و خواهرانم می خواهم که زیاد بی تابی نکنند که دشمنان اسلام، شاد می شوند و اگر خواستید گریه کنید، بر مظلومیت حسین (ع) در صحرای گرم کربلا، گریه کنید و صبری زینب وار داشته باشید.
شهید علی اکبر قربان زاده                  

برادران! اینک که اراده‌ی سفر کردیم... این نه پیام من، بلکه پیام همه ی یاران و عزیزان مظلوم و از همه چیز گذشته‌ی دیار عاشقان کربلاست که: «تا آخرین نفس می جنگیم».
شهید مجید اردکانی                  

... این همه درد و رنج، همه برای خداست و برای احیای دین او و مکتب مقدس اسلام، آن اسلامی که حسین (ع) برایش به شهادت رسید و بهترین عزیزانش به شهادت رسیدند و طعم تلخ اسارت را چشیدند. من، هم چون مولایم حسین(ع) کمر همت بستم و برای نبرد با دشمنان اسلام به جبهه آمدم تا همچون شمع بسوزم و راه را روشن کنم.
شهید گل محمد غزنوی                  

ای منادیان و حافظان دین! اکنون نوبت به ما رسیده است تا در رکاب حسین (ع) آنچه در دل داریم، با عمل، بیان کنیم.
شهید محمد اسماعیل احمد زاده                  

آن قدر در دریای خون شنا می کنم تا به ساحل آزادی برسم و شما ای کسانی که بر سر قبرم اجتماع می کنید! بدانید که آرمانم، حسین (ع) بود.
شهید حسن آخوندی قرقی                  

همان گونه که اسوه و الگوی عالم بشریت، امام حسین (ع)، در زمان خویش، با خون خود، درس آزادی و آزادگی به ملت زمانه ی خویش آزمود و در پی آن، خون‌های بسیاری در این راه ریخته شد و تعداد زیادی از لاله ها پرپر گشته و در این راه، روانه ی بهشت برین گشتند، اکنون نیز که حسینی دیگر، در زمان‌های دیگر... به پا خاسته و با هدایت و ارشاد خویش، مردم را به یگانگی و یکتاپرستی، دعوت و بشارت میدهد، پس چرا ملتی با داشتن این گونه رهبر که دنیای فساد را به پاکی و اسلام بشارت می‌دهد و با کلام های کوبنده‌ی خویش... ابرقدرت های زمانه را به لرزه در می آورد و به آغوش گرم اسلام متکی نشوند؟ من نیز به نوبه ی خویش، به داشتن این گونه فقیه عادل و امامی بزرگوار، راه حسین (ع) را پیش گرفتم و آرزو دارم که بتوانم در این امتحان بزرگ، سرافراز و سربلند و پیروز گردم.
شهید مرتضی تلنگی                  

به گفته ی شهید مرتضی مطهری: گریه کردن بر شهید، شرکت در حماسه ی آن شهید است. پس به یاد حسین (ع) و اسیری زینب (س) و آوارگی اطفال اباعبدا.. الحسین (ع) گریه کنید. البته نه طوری که دشمنان، خوشحال شوند.
شهید عباس معیل                  
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده