چهارشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۳۳
نوید شاهد- شهید محمدحسن علیزاده تبریزیان 21 آبان 1346 در شهر یزد به دنیا آمد. نوید شاهد یزد به همین مناسبت وصیتنامه این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می کند. او در وصیتنامه خود چنین می نویسد:«من دوست دارم تا آنجا كه در توانم است در حفظ جانم براى مبارزه بيشتر با ظلم و ستم بكوشم ولى آنجا كه پرنده زيبا و خوشبال شهادت به استقبالم بيايد از دل و جان به پيشوازش مى‌شتابم.» متن کامل این وصیتنامه را در ادامه بخوانید.
به گزارش نوید شاهد یزد ؛ شهید محمدحسن علیزاده تبریزیان 21 آبان 1346 در شهرستان یزد به دنیا آمد و تا دوره کارشناسی در رشته پرستاری تحصیل کرد. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی با سمت امدادگر راهی جبهه های حق علیه باطل شد. سرانجام 4 خرداد 1367 در شلمچه بر ثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

ای خواهرانم؛ حجاب خود را حفظ كنيدكه حجاب سياه شما، رنگين‌تر از خون سرخ من است

وصیت نامه
«ولا تحسبن الذين قتلو فى‌سبيل‌الله امواتا بل احيا عندربهم يرزقون»     
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با درود و سلام برمهدى منجى عالم بشريت نايب برحقش خمينى بت شكن و سلام بر شهيدان و رزمندگان اسلام.
من بنا برحسب وظيفه شرعيه خودم وصيتنامه‌اى مى‌نويسم. من دوست دارم تا آنجا كه در توانم است در حفظ جانم براى مبارزه بيشتر با ظلم و ستم بكوشم ولى آنجا كه پرنده زيبا و خوشبال شهادت به استقبالم بيايد از دل و جان به پيشوازش مى‌شتابم .
«وان تكن الا بدان للموت انشيات فقتل امر فى‌الله بالسيف افصل»     
اگر اين بدنها براى مرگ آفريده شده‌اند پس شهادت در راه خدا بوسيله شمشير مردان خدا را ستوده‌تر است. امام‌حسين(ع)
من دوست دارم به اسلام خدمت كنم خدايا اگر من تا آنجا كه وجودم مى‌توانم به اسلام خدمت كنم نگهدار ولى اگر با خونم بيشتر مى‌توانم به اين نهال اسلام كمک كنم را به اين فوض عظيم نائل گردان خدايا به من توفيقى ده تا خون من در درياى خون پاک شهيدان ريزد و به خاطر عظمت آنها نزد تو شهادت اين بنده گنهكار خود را هم قبول كنى خدايا چه شهادتى دوست دارم بدنم تكه تكه شود آنقدر رنج بكشم تا شهيد شوم دوست دارم بدنم تكه تكه شود و جنازه‌اى از آن باقى نماند تا كارم مخلصانه براى رضاى تو باشد من چگونه در روز قيامت ببينم كه حضرت اباعبدالله الحسين(ع) با اين عظمت بدنش تكه تكه باشد سرش از بدنش جدا باشد و على اكبر فرزند امام حسين(ع) بدنش تكه تكه باشد ولى‌ من اين بنده گنهكار بدنم سالم باشد پس خدايا مرا به فوض عظيم شهادت برسان من خجالت مى‌كشم در روز قيامت.
و اما وصيت من به شما اى خانواده :
اى پدر و اى مادرم شما براى من پدر و مادر خوبى بوديد و سالهاى سال براى من زحمت كشيديد و مرا بزرگ كرديد ولى من نتوانستم جبران زحمتهاى شما را بكنم اميدوارم كه مرا ببخشيد و از من راضى باشيد و مرا حلال كنيد وقتى كه من مى‌خواستم به جبهه بيايم از من جلوگيرى نكرديد. درحالى كه خود مى‌دانستيد كه جبهه جاى راحت و امنى نيست ولى براى رضاى خدا از من جلوگيرى نكرديد از شما تشكر مى‌كنم و اجر شما با خدا باشد.
و اى خواهر و برادرم شما براى من خيلى خوب بوديد ولى من برادر خوبى براى شما نبودم.
اى برادرانم اميدوارم درهركجا كه هستيد در هرلباس بتوانيد به اين اسلام خدمت كنيد. 
و اى خواهرانم اميدوارم كه فرزندان خود را آنطور كه اسلام مى‌خواهد تربيت كنيد در راه انقلاب پيرو انقلاب جانباز انقلاب . و اميدوارم حجاب خود را حفظ كنيدكه حجاب سياه شما رنگين‌تر از خون سرخ من است.


ای خواهرانم؛ حجاب خود را حفظ كنيدكه حجاب سياه شما، رنگين‌تر از خون سرخ من است

و اما وصيت من به شما اى مردم: اى جوانهاى نعيم‌آباد اى كسانى كه به خدمت سربازى نمى‌رويد و اى كسانى كه مى‌توانيد به جبهه برويد و جبهه هم به شما احتياج زياد دارد ولى بهانه تراشى مى‌كنيد اين را بدانيد كه اين جنگ تمام شدنى است و در اين نبرد اسلام پيروز مى‌شود و مثلى معروف است كه بالاخره زمستان مى‌رود و روسياهى براى زغال‌مى‌ماند شما هم اين را بدانيد كه اين جنگ تمام مى‌شود اسلام پيروز مى‌شود منجى عالم بشريت ظهورمى‌كند. 
ولى اى جوانهايى كه وقت نماز جماعت يا وقتهاى ديگر كنار كوچه‌ها مى‌نشينيد و غيبت‌ديگران‌مى‌كنيد لحظه‌اى به خود آييد از شما مى‌خواهم به مسجدها برويد به گفته امام امت مسجد سنگر است سنگرها را حفظ كنيد از شما مى‌خواهم به پايگاه برويد سنگر پايگاه را خالى نگذاريد كه همين پايگاه و وحدت اين پايگاهها دژ محكمى درمقابل دشمنان اسلام و منافقان است پيرو ولايت فقيه باشيدو  به حرفهاى امام امت و روحانيت مبارز گوش فرا دهيد و پشتيبان روحانيت باشيد. از شما روحانيون نعيم‌آباد يا غيرنعيم‌آبادى كه شما زياد در اين محل رفت و آمد مى‌كنيد از شما مى‌خواهم اگر هفته‌اى يک ساعت هم شده به پايگاه برويد كسى به شما نمى‌گويد كه اسلحه به‌دوش گير و نگهبانى بدهيد در صورتى كه اين بزرگترين افتخار براى انسان است ولى شما فقط يكى دوساعت به آنجا برويد بنشينيد و با آنها صحبت كنيد. و ديگر از شما مردم شهيدپرور مى‌خواهم كه براى رضاى خدا هم كه شده‌اى اگر وقتى عملى ناسزا حرفى تند از طرف من به شما شده مرا ببخشيد و از من راضى شويد تا خداوند از شما راضى شود.
والسلام على عبادالله الصالحين 
«ومن الله توفیق»
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده