شهید "حسین رستمی": مرا نصیحت کنید

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید حسین رستمی، نهم شهريور 1345 در شهرستان ري به دنيا آمد. پدرش قدرت الله، در كارخانه ريسندگي كار می‌کرد و مادرش زهرا بي‎بي نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند .به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. سيزدهم تير 1365 در بمباران هوايي مهران به شهادت رسيد. مزار وي در امامزاده محمد شهرستان كرج واقع است.

متن نامه به یادگار مانده از شهید "حسین رستمی" را در ادامه می‎خوانید.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به ارواح مطهر شهدای کربلا و ایران

سلام علیکم: خیلی خوشحال هستم که نامه شما به‌دستم رسید.

خدمت برادر بزرگوار و عزیز و مهربان و استاد معظم و شریف سلام عرض می‌کنم و امیدوارم که حالتان خوب باشد و نگرانی نداشته باشید. برادر عزیز اینکه وقتتان را می‌گیرم مرا ببخشید من یکی از شاگردان کلاس شما هستم که به این‌چنین استاد شریف و عزیزی افتخار می‌کنم. در رابطه با اینکه نوشته بودید بنده شما را دعا کنم؛ چشم من شما را دعا می‎کنم، همین‌طور که همیشه دعا می‌کردم ولی من از شما می‌خواهم در نامه‌ای که می‌فرستید مرا نصیحت کنید. ان‌شاءالله. در ضمن برادر رضا نامه شما مورخ دوم اردیبهشت 1365 به‌دستم رسید.

من چون حقیقتا در برابر استادی شریف چیزی برای گفتن ندارم. یک شعر ساده و پر معنا را برای شما نوشتم و من قبلا معذرت می‌خواهم از اینکه بی‌ادبی می‌کنم نسبت به شخصیت شریف شما ان‌شاءالله که به بزرگواری خود ما را ببخشید و این مسائل را روی نادانی ما بگذارید.

ای هست کن اساس هستی کوته زدرت دراز دستی

ای مقصد همت بلندان مقصود دل نیازمندان

صاحب تویی آن دیگر غلامند سلطان تویی آن دگر کدامند

هم قصه نانموده دانی هم نامه نانوشته خوانی

به اینجا که می رسد انسان را تکان می‎دهد، از آن خیال‎های باطلی که در سر می‎پروراند و فکر می‎کند که کسی خبر ندارد. من یک روز فکر می‌کردم که این شعر یک شعر ساده است ولی متوجه شدم که نه. بلکه شعری عرفانی و پر معنی است ولی با زبان ساده و شیرین.

امیدوارم نصیحت کنید حقیر را خداحافظ حزب الله.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندند

حسین رستمی

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری