مادر شهید "عسگر باقری" نقل می کند: « پسرم یک شب قبل از رفتن به جبهه به دیدن ما آمد و بعد از بوسیدن دست پدرش از او خواست برای شهادتش دعا کند. » در ادامه متن کامل این خاطره را در نوید شاهد گلستان بخوانید.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید عسگر باقری، دهم خرداد 1338 در روستای تلور از توابع شهرستان بندرگز دیده به جهان گشود. پدرش ابراهیم، کشاورز بود و مادرش سیده تکذبان نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند مخابرات بود. سال 1363 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سوم اردیبهشت 1365 در بمباران شیمیایی فاو عراق به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده حبیب الله روستای نوکنده تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

C

خاطره ای به نقل از مادر شهید باقری

شبی که قرار بود پسرم به جبهه برود به دیدن ما آمد. پدرش مشغول نماز خواندن و من هم در حال استراحت بودم. برای در آغوش کشیدنش در حال برخواستن از جای خود بودم که عسگر مرا قسم داد که از جای خود برنخیزم. او به من گفت: مادرجان، این وظیفه من است که به پابوسی شما بیایم. با به اتمام رسیدن نماز پدرش نزد او رفت و دست های پدرش را به رسم احترام بوسید.
بعد از دقایقی عسگر رو به ما کرد و گفت: امشب آمده ام با شما خداحافظی کنم چون فردا برای رفتن به جبهه عازم هستم.
با شنیدن این حرف ها من و پدرش خیلی ناراحت شدیم چون برادر دیگرش سال ها بود در جبهه های جنگ بود. به همین دلیل پدرش از او خواست تا بازگشتن برادرش صبر کند. ولی عسگر موافقت نکرد. او در جواب تمام اصرارهای پدرش گفت: پدر جان، شما پنج پسر دارید که باید یکی از آنها را در راه اسلام قربانی کنید. همیشه برای برادرم که در جبهه است دعا می کنید که سالم بازگردد ولی من از شما می خواهم برای شهادت من دعا کنید. 

منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرنده فرهنگی شهدا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده