مروری بر زندگی نامه شهید "صادق مرادی"؛
شهيد "صادق مرادی" مهر سال 1349 دیده به جهان گشود. 16 ساله بود که به جیهه رفت. مادرش در خاطره ای می گوید: او طاقت گریه های مرا نداشت. به همین دلیل بدون خداحافظی رفت. به محض اینکه شنیدم خودم را با شتاب به محل اعزام رساندم...
اشک مادر بدرقه راهش شد

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "صادق مرادی" نهم مهر ماه 1349 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکي خود را در محيط آزاد روستا گذراند.
هفت ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی اش همزمان شد با آغاز مبارزات بر علیه رژیم پهلوی و در حقيقت رشد شخصيت واقعي "صادق" در این برهه زمان شکل گرفت. تحصيلات راهنمايي را در مدرسه آيت الله طالقاني به اتمام رساند.

گروه مقاومت روستا
به مطالعه کتب اسلامي علاقه وافري داشت. صداقت ، تواضع ، و اخلاص از ويژگي هاي اين شهيد بزرگوار بود و از خصوصيات بارز او نظم و سادگي و بي آلايشي اين شهيد عزيز بود . از سن 12 سالگي بنا به فرمان امام خميني مبني بر تشکيل ارتش بيست ميليوني وارد بسيج گرديد و همراه با گروه مقاومت روستاي اسلام آباد در نگهباني نماز جمعه و ساير اماکن  شرکت فعال داشت.
سال 1365 به منظور ياري رساندن به رزمندگان اسلام همراه با دوستانش به جبهه هاي غرب اعزام گرديد و بعد از شرکت در عمليات کربلاي 2 به آغوش خانواده بازگشت.

اشک مادر بدرقه راهش شد

زمستان سال 65 بود که به جبهه رفت. به قدری شوق جبهه رفتن را داشت که حتی یادش رفت لباس گرم بپوشد. او طاقت گریه های مرا نداشت. به همین دلیل بدون خداحافظی رفت. به محض اینکه شنیدم خودم را با شتاب به محل اعزام رساندم. هرچه می گشتم پیدایش نمی کردم. پس از دقایقی دست های گرمی شانه هایم را نوازش کرد و صدایی که گفت: «مادر دنبال من می گردی. گفت تا تو را دیدم دلواپسی و ناراحتی را از چشمانت خواندم. مادر مهربانم امام حسین اکنون تنهاست باید به یاری اش بشتابم. از پدرم عذر خواهی کن و بگو مرا حلال کند.»
 با شنیدن این صحبتها اشک از چشمانم جاری شد. با دستانش اشک هایم را پاک کرد وقتی پسرم را اینگونه عاشق امام و جبهه دیدم، بوسیدمش و اجازه دادم که به جبهه برود. صادقم را به خدا سپردم.

عشق به امام
  با آغاز سال تحصيلي در دبيرستان استاد مطهري جهرم ثبت نام کرد و مشغول به تحصيل شد اما عشق به امام لحظه اي او را رها ننمود و براي عمليات کربلاي 5 اعزام گرديد و در يک رزم بي امان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به چند نقطه از بدنش از ناحيه سر به شدت مجروح شد و پس از بيست روز تحمل درد و رنج در سحرگاه شنبه 9 اسفند ماه 1365 به شهادت رسید.

اشک مادر بدرقه راهش شد
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده