ولایت پذیری یکی از ویژگی های بارز فرمانده شهید" محمد صالحی" بود

بعد از سپری کردن دوران کودکی در سال 1343 جهت فراگیری علم و دانش به دبستان بدر در یکی از محلات قدیمی شهر رفت.

با توجه به اینکه خانواده او از نظر اقتصادی وضع خوبی نداشتند، در دوران متوسطه پس از مدت کوتاهی تحصیل و درس را رها کرد. اما با پشتکاری که داشت، همزمان با کار در کارخانه نساجی کرمانشاه درس خود را در مدارس شبانه ادامه داد و با رنج فراوان دیپلم خود را گرفت.

*ارتباط با روحانیون مبارز و علاقمند  به امام

از سال 1353 مطالعات خود را در زمینه مسائل مذهبی و سیاسی آغاز کرد. از آنجایی که فعالیت های انقلابی او به صورت مخفی بود، اما حضوری فعال در این زمینه داشت و با روحانیون مبارز و علاقمند امام در ارتباط بود.

در سال 1357 جهت شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها به تهران رفت و در بهمن ماه همان سال در کمیته استقبال از حضرت امام نقش بسزایی داشت. در اوایل سال 1358 در زندان دیزل آباد از طرف دادگاه انقلاب مشغول به خدمت شد و به مدت یک سال در مسئولیت های مختلف ( اسلحه دار زندان، مسئول بند، مسئول زندان ) فعالیت داشت و در همین زمان عضو حزب جمهوری اسلامی بود و در این حزب فعالانه خدمت می کرد.

با توجه به علاقه زیادی که به سپاه داشت، از کار خود استعفا داد و عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.

از همان ابتدا به خاطر لیاقتی که از خود نشان داد، مسئولیت های متعددی به او واگذار شد و او به خوبی از عهده وظایفش برمی آمد. شروع کار شهید در سپاه به عنوان نیروی عادی بود. سپس مسئول اسلحه خانه بسیج عشایری استان شد.

وی توجه خاصی به انجام فرایض دینی مثل نماز و روزه داشت. همیشه در سخت ترین شرایط جبهه و جنگ حاضر به ترک نماز خود نمی شد و قبل از هر چیز به فکر ادای فرایض خود بود.

شهید مکرر به هر بهانه ای که می شد به منطقه می رفت و برای مدت زیادی آنجا می ماند. همیشه سعی می کرد از جبهه دور نشود؛ چرا که خود را پیرو امامت و ولایت و مقلد امام می دانست.

در سال 1360 مسئول بسیج سپاه ناحیه کرمانشاه شد. بعد از اینکه شایستگی ایشان برای مسئولین روشن شد، ابتدا به عنوان قائم مقام سپاه ناحیه کرمانشاه سپس به عنوان جانشین فرماندهی آن زمان، جناب دکتر عبدالحمید صحرایی، منصوب شد.

هنوز چهل روز از ازدواج او نگذشته بود که به جبهه رفت. در مسئولیت های مختلف با دقت و تلاش زیاد در صدد بر طرف کردن نواقص و مشکلاتی بود که از قبل وجود داشت، لذا با نوشتن نامه و تذکر به مسئولین آنها را بر طرف می کرد.

سرانجام در تاریخ 15 آذر 1360 در عملیات مطلع الفجر شرکت نمود. برای آنکه شناخته نشود، به عنوان نیروی شناسایی و بلدی بومی منطقه با یکی از گردان های که از خراسان اعزام شده بود، به عملیات رفت و به خاطر احساس مسئولیتی که داشت، برای به خطر نیفتادن نیروها با یکی دیگر از همرزمانش جلوتر از گردان حرکت می کرد و دیگر بازنگشت و در تاریخ 19 آذر 1360 در منطقه تنگ کورک از توابع گیلانغرب مفقود شد و هیچ اطلاعی از وی به دست نیامده است.

انتهای پیام

منبع: پرونده فرهنگی شهدا- اداره هنری، اسناد و انتشارات- استان کرمانشاه