شهید "حسن شاخوسی آرانی" در حالیکه بیست و یک سال بیشتر نداشت در یک حادثه غیر مترقبه شهد شهادت نوشید و غریق دریای نور شد.

 به گزارش نوید شاهداصفهان: شهید حسن شاخوسی آرانی،دوم فروردين 1340، در شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش علی، بزاز بود و مادرش بشارت نام داشت.  دانشجو کارشناسی در رشته زمین شناسی بود. به عنوان  بسیجی در جبهه حضور يافت. بيستم مرداد 1361، در دارخوین بر اثر غرق شدن در آب و در یک حادثه غیرمترقبه شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال بن علی (ع) زادگاهش واقع است.

متن وصیتنامه شهید حسن شاخوصی :

 و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

منت خدای را که بزرگی از آن اوست خدا را شکر که ما را در شرایطی آفرید که می‌توانیم راه را از چاه بازشناسیم. بارالها با این زبان الکن تو را شکر می‌کنیم که ما را در زمانی خلق کردی که بزرگ رهبری چون خمینی عزیز داریم و تو را ستایش می‌کنیم که کشتیبانی نوح‌گونه چون او داریم که کشتی طوفان‌زده انقلاب را رهنمود دهد. خداوندا تو را به مقربان درگاهت او را برای این امت نگهدار. باری این وصیت‌نامه را در شرایطی می‌نویسم که عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل هستم.

خداوندا تو آگاهی که با کوله‌باری از گناه می‌روم پشتم از سنگینی گناه خم گشته ولی خودت گفته‌ای که بزرگ‌ترین گناه ناامیدی است و من هم به همین دلیل امیدوارم به کرم تو و بخشش را از تو می‌خواهم.

نگذارید خونمان پایمال شود

مردم عزیز من کوچک‌تر از آنم که وصیتی به شما بکنم ولی تقاضا می‌کنم نگذارید خون شهدا پایمال شود. پدر و مادر خود شما بهتر از همه‌کس می‌دانید که با رضایت کامل شما به جبهه رفتم و مشوق اصلی من خود شما بودید. پدر و مادرم خیلی شما را زجر دادم به‌خد از شما خجالت می‌کشم امیدوارم که مرا عفو کنید اگر خواستید که برای من گریه کنید به حسین(ع) و قاسم و علی‌اکبر گریه کنید چون آنان به مراتب سزاوارتر از من هستند.

برادر مهربانم حسینعلی لطف و صفای تو را هیچ‌گاه فراموش نخواهم کرد امیدوارم که مرا عفو کنی و می‌دانی که من شاگرد تو بودم و هستم و تقاضا می‌کنم که پدر و مادر را تنها نگذاری.

خواهران عزیزم یک عمر است که پای منبرها از حسین(ع) و زینب شنیده‌اید حالا باید زینب‌گونه عمل کنید و زینب‌وار صبر کنید و در تربیت فرزندان‌تان بکوشید.

دوستان مهربانم زحمات و وفاداری‌های شما مرا شرمنده کرده مطمئن باشید که یاد شما برایم فراموش ناشدنی است همیشه شعارتان این باشد:

(چرخ بر هم زنم ارجز به مرادم گردد                                          من نه آنم که زبونی کشم از چرخ و فلک)

امیدوارم که اگر بدی از من دیدید مرا ببخشید و در غیاب من به شما خوش بگذرد. بار دیگر پدر و مادرم رفتن من به جبهه به منزله خواستگاری است چون می‌دانم که آروزی داماد کردن مرا دارید و شهادت من مانند عروسی و تشییع جنازه و جلسه ختم مانند جشن باشد برای شما و اگر گریه می‌کنید گریه شوق باشد مبادا رفتار شما دشمن شاد کن باشد دیگر حرفی ندارم برای گفتن. بار دیگر درود خداوند نثار خون پاک شهدا باد. به امید پیروزی هرچه سریع‌تر اسلام در سطح جهان نابود باد پیوند شوم ضدانقلاب. درود بر امام امت خمینی‌ بت‌شکن.

والسلام

حسن شاخوسی آرانی

 ششم مرداد 61

منبع: بنیاد شهید شهرستان آران وبیدگل

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده