شهید عباس دهقانی اشکذری بیست و سوم خرداد ماه 1367 در عملیات بیت المقدس7 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
مروری بر زندگی شهید عباس دهقانی اشکذری

عباس دهقانی اشكذری، فرزند علی‌اكبر و بی‌بی سكینه، در اول خرداد ماه سال 1346 در شهرستان اشكذر استان یزد متولد شد.
او كودكی بسیار باهوش و زرنگ بود. همه او را دوست داشتند.
شخصیت بسیار فعالی داشت و فردی بسیار مودب بود. به پدر و مادرش همواره احترام می‌گذاشت، در كارهای منزل به آنان كمك می‌كرد.
از هفت سالگی وارد مدرسه ابتدایی خانقاه شهرستان اشكذر شد و در سن سیزده سالگی درس را به اتمام رساند.
مقطع راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید باهنر همان شهرستان اشكذر گذارند.
او همیشه به مسجد می‌رفت و نیز علاقه‌مند به كتابخانه و دعای كمیل بود. به كتاب‌های شهید مطهری و كتاب‌هایی كه مربوط به جنگ بود علاقه داشت. بیشتر اوقات به نوارهای كافی گوش می‌داد.
در سیزده سالگی از طریق مدرسه برای رفتن به جبهه ثبت نام كرد.
برادرش، محمدحسین دهقانی اشكذری، می‌گوید: «زمانی كه می‌خواست به جبهه برود از بسیج لباس گرفته بود. چون لباس‌ها اندازه‌اش نبود، پارچه گرفت و لباس اندازه خودش دوخت.»
او مدت شش سال در جبهه بود. دوران سربازی‌اش را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذراند.
”عباس" هدف از جبهه را خدمت به اسلام، مردم و مملكت می‌دانست.
وی در تاسیس تیپ الغدیر سهیم بود و به سمت معاون گردان حضرت محمد(ص) منصوب گردیدسپس مسئولیت جانشینی فرمانده گردان فاطمه‌زهرا(س) را بر عهده گرفت.
او یك كتابخانه تاسیس كرده بود و در هیئت‌ها فعالیت می‌كرد. زمانی كه از جبهه برمی‌گشت، برای كمك به جبهه فعالیت می‌كرد. با امام جمعه، آقای رضوی، در خصوص جبهه همكاری داشت.

صبر و مقاومت زیادی داشت. برخورد و رفتارش با دیگران خیلی صمیمی و دوست داشتنی بود. نسبت به همه افراد نظر خوبی داشت. اهل مشورت بود و در كارهای جمعی با دیگران همفکری می‌كرد. به نظرات آنان احترام می‌گذاشت. در جبهه روحیه بسیار بالایی داشت و همین امر باعث روحیه دادن به دیگران می‌شد. وی جزء افرادی بود كه با معنویات جبهه مأنوس شده بود و در نماز جماعت، نماز شب و دعاها شركت فعالی داشت.
با اوضاع سیاسی كشور كاملاً آشنا بود و جزء هیچ باندو گروهی نبود.
انسان هایی كه از نظر رفتار خوب و كردار درستی داشتند احترام می‌گذاشت. به نظام جمهوری اسلامی ایران علاقه‌مند بود.
درس و کلاس جبهه را دوست داشت به زرق و برق دنیا دل نبسته بود.
آرزوی پیروزی انقلاب اسلامی، زیارت امام حسین(ع) و آرزوی شهادت را  در دل داشت به طوری كه شهادت را مانند عسل شیرین می‌دید.
در طول مدتی كه در میدان نبرد بود، چندین بار مجروح شد.
محمدمهدی فرهنگ، دوستش، می‌گوید: «به خاطر احساس مسئولیتی كه داشت، در منطقه جان خودش را به خطر انداخت تا توانست با فانسقه خودش، جنازه یك شهید را به عقب بیاورد.»
به خانواده‌اش توصیه می‌كرد: «نماز را همیشه اول وقت بخوانید و تا می‌توانید به جبهه كمك كنید. همدیگر را دوست و دائماً با هم صله رحم داشته باشید.»
به خواهران و برادرانش توصیه می‌كرد: «راه امام را ادامه بدهید و نماز جماعت را ترك نكنید.» و آنان را دعوت به صبر می‌كرد.
در میدان نبرد همرزمانش را دعوت به صبر و استقامت می‌كرد. از آنان می‌خواست كه اسلام، دین، راه ولایت فقیه و راه شهدا را ادامه بدهند.
به همرزمانش می‌گفت: «هر چه داریم از نماز داریم و امام و شهدا را تنها نگذارید.»
شهید عباس دهقانی اشكذری در تاریخ 23 خرداد 1367طی عملیات بیت‌المقدس هفت در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل شد و پیكر مطهرش در منطقه عملیاتی برجای ماند.
بعد از مدتی پیكر پاكش در استان یزد محل روضه الشهدای شهرستان اشكذر به آغوش خاک سپرده شد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده