شنبه, ۰۵ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۰۰:۰۰
مراسم نكوداشت محمدعلي محمدي (م. ريحان) - شاعر نخستين شعر دفاع مقدس – روزسوم خرداد در موزه ي فرش تهران برگزار شد.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني فرهنگي شاهد، عليرضا بهرامي در اين مراسم، با ابراز خوشحالي از اين كه در روز سوم خرداد و هم زمان با حماسه ي آزادي خرمشهر، چنين مراسمي برگزار مي شود، از شهيدان جهان آرا، موسوي و لساني و همه ي نوجوانان و جوانان رشيد و شهيد سلحشوري هاي سوم و چهارم آبان 59 و سوم خرداد 60 خرمشهر ياد و ارادت قلبي خود را به آنان ابراز كرد. اين شاعر در ادامه با اشاره به دو ديدارش با محمدعلي محمدي در فاصله ي 10 سال، اين پرسش را مطرح كرد كه چرا امثال محمدي هر چند سال يك بار بروز پيدا مي كنند و دوباره لابه لاي روزها گم مي شوند، و گفت: امثال محمدي افرادي دردسرسازند و پرهيز از آن ها حتا ازسوي دوستان قديم شان زياد است؛ چون در گذر سال ها، رفته رفته به استحاله دچار نشده اند، همچنان اصول گراي واقعي باقي مانده اند، اعتقادات شان درباره ي ايسم ها تغيير نكرده، پاي خيلي از ميزهاي مذاكره حاضر نيستند بنشينند و به همين دليل، دبير و داور جشنواره هاي گونه گون هم نمي شوند، كه محمدي قطعا هنر فني اش را داشته است. بهرامي سپس با بيان اين كه در اين سال ها هميشه محمدي را در حال دست وپنجه نرم كردن با معاش خانواده ديده است، گفت: آن ها كه در شكل گيري حوزه ي هنر و انديشه ي اسلامي نقش داشته اند و از هم طيفان محمدي بودند، چندتاي شان مثل او هشت شان گرو نه شان است؟ كمي از آنان اين روزها روي فرش قرمز جشنواره ي كن با پاپيون عكس يادگار مي گيرند و براي بسياري شان ميزان مصلحت سنجي آن قدر زياد شده كه حقيقت قرباني شده است. البته از آن جمع، سلمان هراتي هم اگر زنده بود، احتمالا راه محمدي را در پيش مي گرفت و شايد اظهار قرابت هاي اين روزها درباره ي او هم هيچ گاه رخ نمي داد. او سپس با اشاره به نحوه ي برگزاري مراسم و صندلي خالي شاعراني كه بايد در اين جمع حضور مي داشتند، گفت: اين شرايط طبيعي و هميشه قابل پيش بيني است. آدم هايي مثل محمدي براي خيلي ها دردسرآفرين و باعث شرمندگي اند؛ اما وقتي مثل هراتي به تاريخ بپيوندند، حتما نوع برخورد با آنان متفاوت مي شود؛ كه اين هم از بلاياي مصلحت سنجي ها و منفعت طلبي هاي مدعيان خيلي از ارزش هاست. اين شاعر و روزنامه نگار در ادامه گفت: دومين علتي كه باعث شده اين افراد به حق طبيعي شان نرسند، به خودشان برمي گردد. او در اين زمينه متذكر شد: بزرگ ترين گناه محمدي شايد اين است كه شعر برايش همه چيز نيست. وقتي شعر اولويت چندم باشد، شاعر از متن فاصله مي گيرد. محمدي هم زماني شعر و شاعري را رها كرد و به كارهاي اجرايي پرداخت. در حوزه ي تعهد اجتماعي مي توان چنين چيزي را پذيرفت؛ اما به ساحت مقدس شعر نمي توان چنين جسارتي كرد. به اعتقاد بهرامي، امروز بيش از هر زمان ديگر به اين نوع شخصيت ها نياز داريم و اگر بخواهيم به اصل مراجعه كنيم، كارمان گير امثال محمدي است. اينان صالح ترين افراد براي اين عرصه ها هستند؛ چراكه در دل حادثه بوده اند و واكنش طبيعي داشته اند. اين ها خيلي صالح ترند كه شعر انقلاب و دفاع مقدس را در زماني كه از آن فاصله گرفته ايم و نوع نگاه ها به سمت واقعي تر شدن مي روند، نمايندگي كنند؛ تا كساني كه به مصلحت و احيانا براي مقرري ها شاعر انقلاب و دفاع مقدس شده اند! او در پايان با اين ابراز اميدواري كه محمدي روزي به عرصه ي ساحت مقدس شعر، شعر به واقع تعهدگرا و «هل من مبارز» برگردد، گفت: براي اين كه به وضعيت هاي مصنوعي و ساختگي امروز بيش تر دچار نشويم، بايد اين اتفاق بيافتد؛ تا آن ها كه اين حق را دارند، شعر دفاع مقدس را نمايندگي كنند. امروز بيش ترين توليد را در زمينه ي كتاب هاي دفاع مقدس جانانه ي مردم اين سرزمين داريم؛ اما كم ترين استقبال از اين گونه آثار مي شود. در ادامه، محمدعلي محمدي سخنان خود را با بيان اين كه «سر ستايش بر آستان شهداي خرمشهر فرود مي آورم»، آغاز كرد و با اشاره به عكس شهيد محمدرضا دشتي زاده كه در محل برگزاري مراسم بود، گفت: من چطور مي توانم ادعاي زنده بودن ياد چنين كساني را داشته باشم و به خون آن ها پشت كنم؟ چطور مي توانم ساكت باشم در برابر كساني كه به اين خون ها پشت مي كنند؟ چطور مي توانم تصور كنم دوستاني را كه تحمل حضور امثال مرا در كنار خود داشته باشند؟ چرا با حضور خود، آن ها را ناراحت كنم؟ نمي خواهم دوباره تنگ شدن جاي خود را تجربه كنند، و ترجيح مي دهم دوستانم راحت باشند! بهروز خوش فطرت - از هنرمندان تلويزيون و سينما - نيز به عنوان يكي از دوستان قديمي محمدي از سال هاي نوجواني در خرمشهر در سخناني گفت: محمدي پازلي از خاطرات من است؛ در كوچه هاي غريب و غم گرفته خرمشهر. او هم يكي از اخلاقيات محمدي را ظهور و بروز و گم شدن هر از گاهي عنوان كرد، و با اشاره به فعاليت در خانه ي جوانان خرمشهر در زمينه ي تئاتر، يادآور شد: محمدي در آن سال ها اگر هنرنمايي مي كرد، از «شاهنامه» وام مي گرفت، و از همان مقطع به او علاقه مند شدم. او كه در فضاي ناسالم آن روزگار، يكي از سالم ترين جوانان خرمشهر بود. خوش فطرت كه سخنان خود را با شعري از قيصر امين پور به پايان برد، با اين ابراز اميدواري كه محمدي كم تر در محاق قرار بگيرد، گفت: بچه هاي خرمشهر، قبل، بعد و در زمان جنگ غريب بودند. اما در ادامه ي اين مراسم، محمدعلي محمدي در بخش ديگري از سخنانش، بخشي از وصيت نامه ي شهيد بهروز مرادي را خواند، كه در آن آمده بود: «گويي در اين انقلاب تنها مانده ايم. كسي نيست بفهمد چه مي گوييم. غريبه ايم و با هم بيگانه ايم. آن هايي كه ما را به راه جنگ كشانده اند، براي مان دل مي سوزانند. گويي به منجلاب افتاده ايم و نياز به نجات داريم». او سپس شعري را از صامت بروجردي خواند و علت را اين عنوان كرد كه صامت بر مهرداد اوستا حق استادي دارد، و اوستا تخلص «ريحان» را به محمدي داده است. اين شاعر با بيان اين كه براي شعر و با شعر زندگي نمي كنم و نكرده ام، گفت: براي چيزي زندگي مي كنم كه شعر هم اگر هم در خدمت آن باشد، به حق خود رسيده است. براي ارايه ي شعر خوب، بايد اهل حكمت بود، و حكمت برتر از دانايي است. شرط التزام به حكمت، التزام به علم و عمل، عدل و انصاف، صداقت و ايثار و همه ي فضايلي است كه به كرامت و خليفه اللهي انسان منجر مي شود. شاعر اگر چنين نباشد، گفتن او از تمام فضايل، رياكاري است، و دعوت او به وحدت و همگرايي دروغ است. محمدي در ادامه متذكر شد: امروز ملت بزرگ اسلامي ما با حفظ وحدت عاطفي در معرض گزندهايي است، كه وحدت فكري و منطقي ما را تهديد مي كند، و ما شاعران ازجمله مقصران اين واقعيتيم، كه شعرمان حداقل در يك دهه ي اخير هيچ نقشي در تعميق وحدت عاطفي و تسطيح مسير وحدت فكري و منطقي جامعه نداشته است؛ چراكه سخن ملت را و پرسيدن حال ملت را رها كرده و در پي مضمون هاي به اصطلاح بكر، سر از بيابان هاي وهم و وهن و تملق درآورده ايم و مردم حق دارند به ما و سرابي كه براي خود ساخته ايم، پشت كنند. او با اين دعا كه «مپسند كه به لفظ ، معتاد و از معنا تهي شويم»، گفت: براي حفظ شعور، شور و وحدت انقلابي مردم چه كرده ايم؟ جز آن است كه بر آن ها منت روزافزون بگذاريم و هر روز از آن ها دورتر شويم و در پريشاني خود غرق باشيم. چه كرده ايم جز آن كه از يك سو خود را سربازان خط اول فرهنگ انقلاب و دفاع مقدس معرفي كنيم و از يك سو نوع گفتار و رفتار و انديشيدن خود را عوض كنيم. هر چه را كه متعلق به آن روزهاست، شعاري بخوانيم، و هر تفنن لفظي و فكري به ظاهر تازه را نشانه ي عقلانيت قلمداد كنيم و هر روز از پريشاني هاي يافته هاي خود كلافه تر و در جست وجوي تازه ها، حيران تر و از حقيقت وحدت آفرين روزهاي نوراني 57 و 61 دورتر شويم؟! محمدي با بيان اين كه در ادبيات حافظ و سعدي، لفظ و همه ي فنون ادبي تابع معناست، يادآور شد: ادبيات ما در اين چند سده، امواج كلمه پرستي و تصويرزدگي را از سر گذرانده و به وهم زدگي رسيده، و انقلاب اسلامي مي رفت تا بار ديگر حاكميت عصر معني را به ما ارزاني كند، كه تن زديم. گفتيم ادبيات دفاع مقدس شعاري بود و بايد پالايش شود. اما پس از گذشتن دو دهه از پايان جنگ، هنوز يك نمونه ي شعر به اصطلاح پالايش شده از شعار، كه قابليت حمل پيام دفاع مقدس و كمك به ثبت فرهنگ آن، و پل شدن ميان نسل دفاع مقدس و نسل هاي بعد را داشته باشد، نداريم. م. ريحان در ادامه افزود: همه ي شعرهاي برجسته ي دوران دفاع مقدس را كنار گذاشتيم و از خود نپرسيديم، اگر شعاري بودن به تنهايي بهانه ي كافي براي كنار گذاشتن بخشي از ادبيات ماست، چرا « كتيبه» ي مهدي اخوان ثالث و «آرش» سياوش كسرايي را كنار نمي گذاريم؟ كسي اين انصاف را نمي دهد كه اگر بنا بود «شعري براي جنگ» (قيصر امين پور) يا «مولا ويلا نداشت» (عليرضا قزوه) به اندازه ي «آرش» و «كتيبه» جلب توجه نمي كند، بخشي از آن به دليل فوري بودن و كاربردي تر بودن شعر جنگ در مقايسه با شعرهاي مشابه مورد اشاره است و بخشي ديگر متعلق به جايگاه از پيش پذيرفته شده ي شاعراني چون اخوان ثالث و كسرايي؛ درحالي كه قيصر امين پور، عليرضا قزوه، يوسفعلي ميرشكاك و حسن حسيني سال هاي 51 تا 63 جواناني بيش نبودند و گويا فرض مقدس اين است كه اگر قرار است شعري از شاعري مورد پذيرش دايم قرار گيرد، حتما بايد شعر ميان سالي و پس از جاافتادگي آن ها باشد. گويي خود اين بزرگواران هم اين را پذيرفته اند؛ حال آن كه شاعر را بايد از شعرش شناخت؛ نه شعر را با شاعر. او ديگر دليل تبعيد آثار دوران جنگ را به روي تاقچه ها و رديف هاي پشتي قفسه هاي كتابخانه ها، اين طور عنوان كرد، كه بر روي اين آثار، شرح و نقد كافي نوشته نشده است و ما فكر كرده ايم كه ميراث جنگ، فقط نام ها و وصيت نامه هاي شهدا و خاطرات جانبازان است. حال آن كه اين شعرها هم بخش هاي ديگري از ميراث دفاع مقدس هستند و بايد مثل شهدا و جانبازان عزيز داشته شوند. محمدي همچنين در اين مراسم عنوان كرد كه قصد دارد نشست هاي ماهانه يي را در محل برگزاري نكوداشتش برگزار كند. در اين مراسم، جمعي از هنرمندان عرصه ي موسيقي، هنرهاي تجسمي، هنرهاي نمايشي، قائم مقام راديو و رييس موزه ملي فرش ايران نيز حضور داشتند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده