وصیت نامه شهید محمدحسین نادعلیزاده
پدر عزيزم درود خدا بر تو باد ولي مي بخشيد كه از شما خداحافظي نكردم و مرا حلال كن، من دوست داشتم كه عصاي پيري تو و مادرم باشم ولي چاره چيست بايد جهاد كرد و خون داد تا انقلاب اسلامي پايدار بماند، قرآن زنده بماند.مادر كوه باش و چون كوه استقامت كن لحظه اي از نام و ياد خدا غافل مباش و در راه دين بكوش و هرچه بكوشي باز هم كم است برادرم اميد از خدا دارم كه مرا حلال كني و ناراحت نباشي و استقامت كن و ما به خاطر قرآن و پيروزي اسلام خون خود را داديم .

 دوست داشتم عصای پیری پدر و مادرم باشم

نوید شاهد سمنان: محمدحسین نادعلیزاده هشتم فروردین 1340، در در روستای بق تابعه شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. پدرش عباس و مادرش مرضیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. آهنگر بود. سال 1359 ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم فروردین 1361، در رقابیه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.


بسم رب الشهدا و صدیقین

پس از ستايش خداوند سبحان و درود بر رسول اكرم و ائمه اطهار خصوصاً حضرت مهدي و نائبش امام خميني رهبر كبير انقلاب اسلامي و ملت شهيد پرور ايران و با سلام به پدر و مادر و همسر و فرزند و خواهر و برادرم و تمامي دوستان آشنايان.

من محمد حسين نادعليزاده فرزند عباس براساس مسئوليتي كه احساس كردم در راه الله و براي پاسداري از انقلاب اسلامي كه خون بهاي هزاران شهيد و مجروح است به جنوب كشور آمدم و به جنگ عليه ضد خدا پرداختم من سربازي خدمت نكرده بودم و بيكار نبودم و به خاطر حقوق هم نيامدم فقط به خاطر رضاي خدا احساس مسلمان بودن و براي جهاد في سبيل الله و براي شكست دشمنان و اگر هم شهيد بشويم پيروزيم و هم بكشيم پيروزيم به هر حال اين مايه شكر پروردگار است و افتخار براي من و شماست كه در اين راه به درجه رفيع شهادت برسيم به آنجا مي رويم كه ملكوتش نامند. آنجا كه بهشتش نامند، زندگي ذلت بار را هيچوقت قبول نخواهم كرد و مرگ سرخ و شهادت را بر آن ترجيح مي دهم و همانطور كه قلبم آگاه است به آرزوي خودم خواهم رسيد.

پدر عزيزم درود خدا بر تو باد ولي مي بخشيد كه از شما خداحافظي نكردم و مرا حلال كن، من دوست داشتم كه عصاي پيري تو و مادرم باشم ولي چاره چيست بايد جهاد كرد و خون داد تا انقلاب اسلامي پايدار بماند، قرآن زنده بماند.

مادر كوه باش و چون كوه استقامت كن لحظه اي از نام و ياد خدا غافل مباش و در راه دين بكوش و هرچه بكوشي باز هم كم است برادرم اميد از خدا دارم كه مرا حلال كني و ناراحت نباشي و استقامت كن و ما به خاطر قرآن و پيروزي اسلام خون خود را داديم .

خواهرانم شما هم زينب وار باشيد و به خاطر اسلام بكوشيد و تو اي همسرم، پاره جگرم، مهدي من را خوب نگهداري كن و او را با اسلام و قرآن آشنا كن که راه من را ادامه دهد كه همان اسلام است. همسرم اميدوارم كه مرا ببخشي و حلال كني و هيچوقت از نام خدا غافل مباش در راه دين خدا بكوش قامتت را بلند كن و نداي الله اكبر و خميني رهبر سر ده و فرياد شهيدان راه خدا را به مردم برسان كه همانا فرياد ما پيروي كردن از خدا و قرآن و خميني است.

پدر و مادرم و همسرم و خواهرانم و برادرم امكان دارد در اين حمله پور شور اتفاقي واقع شود كه جنازه من به دست شما نرسد آنگاه به ياد شهيدان كه افتاديد ناراحتي به خود راه ندهيد و هر وقت دلتان گرفت به گلزار شهيدان برويد و به مزار اين همه شهيد بنگريد آنوقت خود را فراموش خواهيد كرد.
 و در پايان از همگي مي خواهم كه هميشه پيرو ولايت فقيه باشيد و روحانيت را سرمشق خود قرار دهيد و در برابر تمام ابر قدرتها با تمام وجود ايستادگي كنيد و انتقام خون شهيدان را از آنها بگيريد و در نمازهايتان امام را دعا كنيد.

منبع:کتاب وصیت نامه کامل شهدای استان سمنان / نشر شاهد / بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده