وصیتنامه شهید "حجت عسگری"
شهید جحت عسگری در وصیتنامه خود خطاب به پدرش میگوید: میدانم از رفتن من به جبهه ناراحت شدید اما چه کنم که اگر عشق حسین(ع) در سرم نبود اینکار را نمیکردم و مطمئن باشید که در کنار شما میماندم و به شما خدمت میکردم اما امروز خدمت به اسلام واجب از تمام چیزها میباشد
امام خمینی: امروز دفاع از اسلام از خواندن نماز واجب‌تر است. انشاءالله به زودی سیلی آخر را خواهیم زد و کربلا را آزاد خواهیم کرد.

سلام علیکم:

با سلام به خدمت سرور آزادگان حسین ابن علی(ع) و شهدای کربلا و با سلام به خدمت مجروحین و جانبازان عزیز که به خاطر اسلام و قرآن مورد اصابت تیرهای کافران قرار گرفتند و با سلام خدمت پدر عزیزم امیدوارم که حال شما خوب باشد. میدانم از رفتن من به جبهه ناراحت شدید اما چه کنم که اگر عشق حسین(ع) در سرم نبود اینکار را نمیکردم و مطمئن باشید که در کنار شما میماندم و به شما خدمت میکردم اما امروز خدمت به اسلام واجب از تمام چیزها میباشد.

خدمت مادر عزیزم سلام و درود میفرستم مادر جان بعد از سلام، سلامتی شما را از خداوند متعال خواستارم و امید است که انشاءالله با پیروزی کامل و فتح کربلا به دیدار شما بیایم. خدمت برادر عزیزم و سرباز آقا امام زمان(عج) سلام میرسانم عزت جان به خدا از اینکه نتوانستم از شما خداحافظی کنم خیلی ناراحت هستم ولی چه کنم که جز این چاره‌ای نداشتم.

از خداوند سلامتی شما و فریده خانم را خواستارم و امیدوارم که در زندگی مشترکتان همیشه موفق باشید خدمت خواهران عزیزم زهرا، زهره، بتول خانم سلام میرسانم و سلامتی شما را از خداوند متعال خواستارم و از شما خواهران عزیز هم خیلی شرمنده هستم که از شما خداحافظی نکردم و نمیدانم که با چه زبانی این چیزها را بگویم.

از شما میخواهم که اگر سر شما داد زده‌ام و اگر خدای ناکرده موجب ناراحتی شما شده‌ام مرا ببخشید زیرا تمامی انسانها زیانکارند مگر مومنان. خدمت آقا ناصر و حاجی خانم سلام میرسانم و سلامتی شما را از خداوند متعال خواستارم و مرا میبخشید که نتوانستم از شما خداحافظی کنم. خدمت آقا حمید سلام میرسانم و سلامتی شما را از خداوند متعال خواستارم. پدر و مادر عزیزم من اکنون در کنار سایر رزمندگان مشغول نبرد با مزدوران بعثی و صهیونیستی عراق و کافران خدانشناس هستم و از خداوند اول سلامتی امام و بعد سلامتی شما را خواستارم. مادر جان من اکنون با سایر عزیزان از محل هستم و آقا مهدی هم با من است ولی او در یک قسمت دیگر مشغول است.

مادر جان گوش کن، از قدیم هم گفته‌‌اند هر چه خدا خواست همان میشود نه آن نه این فقط همان میشود من هم از چیزی ترس ندارم زیرا خدا با ماست و فقط اوست که حافظ ما میباشد و فقط به او توکل کن و از او یاری بخواه و ناراحت حال من نباش؛ زیرا خداوند دانا و حکیم است و میداند چکاری باید انجام بدهد و سرنوشت ما در دست اوست دیگر چیزی ندارم بگویم و فقط برای سلامتی امام و پیروزی رزمندگان دعا کنید زیرا دعا برنده‌ترین سلاح است. برای آزادی اسرا و شفای مجروحین و جانبازان هم دعا کنید.

(این متن در حقیقت آخرین نامه شهید به خانواده اش میباشد)

منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران بزرگ
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده