شهید بهمن ماه;
جمعه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۳۳
شهید غلامرضا تیلک در سال 1339 در خانواده ای مذهبی در گناوه دیده به جهان گشود.حضوری فعال در عرصه فرهنگی داشت.در چندین نوبت عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردیده بود سرانجام درآخرین نوبت در عملیات کربلای پنج شرکت نمود و در تاریخ 1365/11/3 به شهادت رسید.
مرد جنگ 

زندگینامه

 

 

شهید غلامرضا تیلک در سال ۱۳۳۹ در خانواده ای مذهبی در گناوه دیده به جهان گشود . از کودکی بقه همراه پدر در مجالس مذهبی و مساجد شرکت می نمود و از همان کودکی عاشق اهل بیت علیهم السلام بود. شهید تیلک تنها فرزند پسر خانواده  بود . چهار خواهر داشت . او نه تنها خود را در قبال خانواده متعهد و مسئول می دانست ، بلکه نسبت به جامعه اسلامی تعهد ویژه ای در خود احساس می کرد. در بیشتر راه پیمایی های پیش از انقلاب شرکت داشت.

دوره راهنمایی را در مدرسه ی راهنمایی دانش (شهید غلامی) گناوه به اتمام رساند . دوره دبیرستان به ویژه سالهای آخر آن با اوج گیری نهضت مردم مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی ره همراه بود که در اینن راستا شهید در اوقات فراغت خود به فعالیتهای سیاسی و پخش اعلامیه می پرداخت . طبق گفته دوستان شهید نماز شب وی ترک نمی شد و در پایان نماز از خداوند طلب شهادت می نمود .در همه حال بسیار صمیمانه و خودمانی رفتار می کرد . همه او را می شناختند و با همه از خرد و کلان می جوشید و مهربان بود. حضوری فعال در عرصه فرهنگی داشت و به دلیل همین علاقه مدتی مسئول واحد فرهنگی امور مهاجران گناوه بود . شهید مرد جنگ بود . کسی بود که به فرمانده اصلی خود حضرت امام خمینی ره لبیک گفت و عاقبت به آنچه خواست رسید شهید که در چندین نوبت عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردیده بود سرانجام درآخرین نوبت در عملیات کربلای پنج شرکت نمود و در تاریخ 1365/11/3  به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت در راه خدا نائل گردید.

 

وصیت نامه شهید

 

مورخه : ۱۳۶۴/۱۰/۰۳

 

مردم عزیز در کارهایتان تقوا را رعایت کنید و بشتابید بسوی جبهه که آنجا دانشگاه انسان سازی است . عزیزانم همه مادر محضر خدائیم سعی کنیم اسلاممان از اسلام روحانیت  جدا نشود .خواهران و برادران امام را یاری کنید که ایشان فریاد رس مظلومان جهان است و تو ای مادرم که مرا اسماعیل وار به جبهه حق علیه باطل فرستادی پس هاجر وار صبر کن که خدای منان صابرین را دوست دارد . و تو ای خواهرم گرچه در مدتی که در کنار شما بودم نتوانستم دین برادری را ادا نمایم ولی از تو عاجزانه میخواهم زینب وار پیام را به گوش مسلمین جهان برسانید و شما ای عزیزان خدمت گذار به مردم شما خادمان امام زمانید انشا الله ضمن رعایت تقوا و اخلاق اسلامی در کارهایتان قدر این مردم را بدانید که مردم ما الان الهی شده اند .

و شما ای دوستان و برادران عزیز بکوشید سلاح گرم شهدا را بر دوش گیرید . و در جبهه و سنگر‌های پشت جبهه خدمت نمایید و ای سنگر نشینان جبهه علم و دانش استادان ـ آموزگاران و دانش‌آموزان بکوشید با قلمهایتان و قدمهایتان سر باز امام زمان (عج) باشید و در آخر اگر من لیاقت آنرا پیدا کردم که شهید شوم مرا غسل و کفن نکنید چون مولایم حسین (ع) را غسل و کفن نکردند و در مراسم تشیع من قرآن بخوانید که قرآن روحم را نوازش میدهد و بر مزارم پرچم سبز بزنید که من رهرو علی اکبرم و در پایان سلام مرا به امامم برسانید

 

والسلام

 

برادر شما تیلک ۱۳۶۴/۱۰/۰۳ در سنگر جبهه جنوب

 

 

 

مورخه : ۱۳۶۵/۱۰/۰۲

 

الحمد الله رب العالمین ـ استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم و اتوب الیه

 

 

 

از خدایی آمرزش میخواهم که جز او هیچ خدایی زنده و پاینده نیست و بسوی او به توبه باز میگردم سلام بر امام امت خورشید جماران و سلام بر شهدا علم‌داران کربلا و سلام بر منادیان شب زنده دار در سنگر و سلام بر امت حزب الله و عزیزان خدا سلام بر تو مادرم که مرا اسماعیل وار پرورش دادی و راهی دانشگاه انسان سازی جبهه‌ها نمودی . این حقیر در حالیکه آماده‌ام تا به همراه سپاه حضرت خاتم به جبهه‌ها بروم سخنی کوتاه در قالب یک وصیت نامه تقدیم حضورتان میکنم .

برادران و خواهران مسلمان و مقاوم ، با رعایت تقوای الهی در تمام کارهایتان امام عزیز را تنها نگذارید و حضور فعالتان را در صحنه‌ها حفظ نمایید و نگذارید که منافقان سربلند کنند و یا فعالیت نمایند. برادران حزب الله با افراد بی بندو بار بطور جدی برخیزید و آنها را سرکوب نمایید و اما تو ای مادرم ، تاج سرم اگر چه مدتی که در کنارتان بودم فرزند خوبی نبوده‌ام و دین فرزندی را ادا نکرده‌ام ، انشا الله تعالی که مرا میبخشید .و سخنی کوتاه با شما برادران ادراری و کارکنان محترم دولت جمهوری   اسلامی : عزیزان خدمت گذار انشا الله رحمان تا می توانید در هر کجا هستید برای مستضعفین خدمت نمایید و کار آنها را به فردا واگذار ننمایید . اگر مشاهده کردید که فردی مردم عزیز مان را اذیت میکند خودتان حزب الهی وار با آن برخورد نمایید ، اول با اصلاح و بعد اگر دیدید اصلاح نمی شود از جمعتان ترد نماید تا آبروی نظام مقدس جمهوری را نبرد .

 

 

خدایا !

 

از تو میخواهم که در این لحظه حساس زمانی توفیق شناخت امام را به ما بکن خداوندا !

در این دنیا که نتوانستم آنطور که تو میخواهی زندگی کنم پس مرگم را آنچنان قرار ده که لااقل بدین گونه کفاره گناهان کبیر و صغیر را ادا کرده باشم .

کلامی هم با برادران بسیج و سپاه عرض میکنم ، ای عزیزان شما بازوی پر توان ولایت فقیه و زبان گویای اسلام هستید و یاد سربازان صدر اسلام را زنده می‌کنید ، پس به وظیفه خطیری که دارید باید آگاه باشید و آن صیانت از اسلام عزیز است پس باید در این راه بزرگ شب و روز گام برداشت .

در مراسم تشییع جنازه‌ام ، عکس امام را بر تابوتم بزنید و عکس کوچک مرا در کنار آن ، تا بدانند که این شهید مقلد امام بوده است .و پیام من به هجرت کنندگان به دیارمان بدهم .

شما ای مهاجرینی که همچون مهاجرین صدر اسلام بخاطر اسلام و قرآن هجرت کردید از اینکه مدتی در خدمت شما بودم اگر یک موقع حرفی زده باشم که باعث نارضایتی شما و خدای شما بوده انشاالله و تعالی مرا ببخشید .

 

برایم لباس سیاه نپوشید چون لباس سیاه روحم را آزار میدهد . در آخر از تمام برادران و خواهران میخواهم که به محرومان رسیدگی کنند چون مولای ما علی (ع) همیشه به فکر محرومان بود برایم گریه نکنید و اگر چنانچه ناراحت شدید ، بر مظلوم کربلا حسین (ع) گریه کنید .در پایان از حضور تک تک دوستان ـ اقوام آشنایان ـ خانواده و سایر امت حزب الله خدا حافظی نموده و از همگی التماس دعا دارم .

گوش به فرمان امام باشید و اسلام را تنها نگذارید و این حقیر را حلال کنید

 

 

 

برادر کوچک شما ـ غلامرضا تیلک اعزامی از گناوه ۱۳۶۵/۱۰/۰۲

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده