وصيت نامه شهيد حجت الله حسينى
چهارشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۴۶
پدرجان و مادر مهربان شما از اين اتفاق ناراحت نباشيد كه اين را در راه خدا قربانى را داده ايد و بايد دعا كنيد كه خداوند بزرگ اين قربانى را از شما در راه خويش قبول نمايد.

نوید شاهد استان مرکزی،شهيد حجت الله حسينى در سی ام شهریور 1342 ‏، در روستای پشتکوه از توابع شهرستان خمین به دنیا آمد. پدرش سیدحیدر، کشاورز بود و مادرش طوبا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم اسفند 1362 ، با سمت تیربارچی در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم و سینه، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.


وصيت نامه شهيد حجت الله حسينى

بسم رب الشهدا والصديقين 

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ


اينگونه فكر نكنيد كه آنهائى كه در راه خدا كشته شده اند مرده گانند بلكه آنها زنده اند و در نزد خداى خود روزى مى خورند.

به نام شهيدان و صديقان راه الله وصيت نامه ام را شروع مى كنم

با درود و با سلام بى كران به رهبر كبير انقلاب امام خمينى بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران و جهان و با درود و سلام به شهيدانى كه راه سالار شهيدان حسين بن على (ع) رفتند و با سلام فراوان به پدر و مادران شهيد پرور ايران و با درود و سلام بى كران به تمام رزمندگان اسلام و ادامه دهنده گان راه شهيدان متن زير را كه ملاحظه مى فرمائيد خلاصه اى از وصيت نامه سرباز اسلام و پاسدار حرمت خون شهيدان حجت اله حسينى  است.

و اى ملت شهيدپرور ايران اينك من اين راه را انتخاب كرده ام خواستم كه در راه ثاراله و جزو يكى از ياران حسين ابن على (ع) باشم و اين راه را رفته باشم. من براى ادامه راه سالار شهيدان براى خدمت به اسلام و انقلاب اسلامى ايران به كربلاى كردستان آمده ام تا دين خود را به جمهورى اسلامى ايران و جهان ادا كنم و به آرزوى ديرينه خودم كه مدتهاست دنبال او هستم رسيده باشم.

در اينجا پدرجان و مادر مهربانم اكنون كه در لحظات آخر عمرم هست و از اين سنگر به آن سنگر میروم و به دشمن فريب خورده مى تازم از شما حلاليت مى طلبم و از شما مى خواهم كه مرا حلال كنيد  و تو اى برادر جان از شما حلاليت مى طلبم و اميدوارم كه راه شهيدان ثارالله را ادامه دهى و سلاحم را نگذارى بر زمين بيفتد  .

و از شما خواهران عزيزم يك به يك حلاليت مى طلبم و از شما مى خواهم كه براى من گريه نكنيد. و تا جاى كه مى توانيد براى من سياه نپوشيد كه دشمن ما  خوشحال نشوند و از شما مى خواهم  مرا حلال كنيد.

پدرجان و مادر مهربان شما از اين اتفاق ناراحت نباشيد كه اين را در راه خدا قربانى را داده ايد و بايد دعا كنيد كه خداوند بزرگ اين قربانى را از شما در راه خويش قبول نمايد.

به اميد پيروزى حق بر باطل 

                              1362/7/30

سرباز وظيفه سيد احمد حسینی

بعد از من اى مادر ديگر مكن زارى                رفتم كنم اينك از دين حق يارى


منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده