سروده افشین علا درباره اربعین حسینی/
يکشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۳
سروده افشین علا درباره اربعین حسینی/ «آزاده باش، گرچه نباشی ز اهل دین»

افکند، از عطش چو به رخساره، چین، حسین

خشکاند هرچه آب به‌روی زمین، حسین

با یاد دستهای اباالفضل می‌گریست
وقتی که حصر شد ز یسار و یمین، حسین

زخمی اگرچه شد، عرق شرم سنگ بود
خونی که برجهید و زدود از جبین، حسین

تعداد نیزه‌ها به تنش چون ز حد گذشت
افتاد با ملائکه از روی زین، حسین

"راه نظر ببند به زینب" همین و بس
در قتلگاه گفت به روح الامین، حسین

وقتی رسید، از پس سر، تیغ بر گلوش
جز این نخواست در نفس واپسین، حسین: 

"آزاده باش، گرچه نباشی ز اهل دین"
در خون تپیده گفت به عالم چنین، حسین

زاری‌کنان رسید به بالین او رسول
تا گیرد التیام، دم آخرین، حسین

گیرم پیمبر از ستم امتش خجل
اما چرا ز حضرت او شرمگین، حسین

چون سر نداشت تا که به جدش کند سلام
زانو نداشت تا بزند بر زمین، حسین

آه از جواهری که شکستند و خاتمش
در بر گرفت و رفت به عرش برین، حسین

با فرق نیمه، گفت علی: مرحبا پسر!
پهلوشکسته، فاطمه گفت: آفرین حسین!

دیگر توان شرح ندارم چه جای شعر؟
شاید اجازتم ندهد بیش از این، حسین

این برگ سرخ، تحفه درویشی من است
شاید کند قبول در این اربعین، حسین

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده