مروری بر وصیت نامه شهید «علیرضاکرملو»؛
اى برادر عزيز اگر من شهيد شدم اسلحه مرا بدست بگير و برعليه دشمن بجنگ و با پيروزى به خانه هاى خود برگرديد و در پيش پدر و مادر خودشان زندگى كنند و ما بايد تا آخرين قطره خون خود بجنگيم و پرچم الله اكبر را در كربلا برقرار كنيم و بعد از آن بسوى قدس برويم و آن هم از دست صهيونيسم آزاد سازيم و همه ملل مستضعفين جهان با آزادى و خوشحالى زندگى كنند .خدايا! تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.
وصیت نامه شهید

نویدشاهد البرز؛ شهید " علیرضا کرملو " در نهم آبان ماه 1345، در روستای " حسین آباد" از توابع نظر آباد هشتگرد چشم به جهان گشود. او پس از به اتمام رساندن دوره ابتدائی وارد آموزشگاه راهنمایی امام خمینی (ره) نظر آباد شد تا دوم راهنمایی نیز در آنجا به تحصیل پرداخت.

او در مجالس دینی و مذهبی شرکت فعالی داشت. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و بلا فاصله آغاز جنگ تحمیلی عراق به ایران شهید بزرگوار سیر زندگی خود را تغییر داد.

او در سال 1359، در بسیج محل ثبت نام و دوره های آمادگی و رزمی را در این نهاد مقدس گذرانید و شب ها به پاسداری از دستاوردهای انقلاب به بسیج مشغول گردید.

وی در سال 1360، برای اولین بار عازم جبهه ها شد تا آموخته هایش عملا انجام دهد و دینی را که به عهده دارد در انجام آن تصوری ننماید و مدت سه ماه با خلوص نیت و صادقانه در جبهه حضور داشت و از سرزمین های گرم خوزستان پاسداری نمود. تا اینکه در تاریخ هفدهم مهرماه 1360، در جبهه در شوش به هنگام نگهبانی و پاسداری به لقاء الله رسید. تربت پاکش در بهشت زهرای «نظر آباد» نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.

از شهید «علیرضا کرملو» وصیت نامه ای در دست است که در ادامه مطلب می خوانیم:

« ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون » مپندارید كسانيكه در راه خدا كشته مي شوند چون مردگانند بلكه آنها زنده هستند كه نزد خداى خودشان روزى دارند.  اين وصيت نامه را آن زمانى مي نوشتم كه بر سر ما خمپاره مثل باران مى باريد.

اى پدر و مادر عزيزم اگر من شهيد شدم براى من هيچ گريه نكنيد بلكه خوشحال شويد كه اين طور پسرى را در راه خداوند از دست داديد بلكه شهيدان نمرده اند بلكه در نزد خداوند زنده هستند و اگر كسى قدمى در راه خداوند بردارد و در راه خدا برود.

اى پدر و مادر عزيزم اگر از من چيز بدى‌ ديديد و اگر من شما را اذيت كرده ام مرا ببخشيد و اى پدر عزيز خواهشى كه از شما دارم اين است كه به برادرم بگو قرآن را بخواند و يادبگيرد قرآن از همه چيز واجب است براى هر انسانى كه در راه خداوند قدم بزرگى برميدارد براى آن لازم است كه قرآن را يادبگيرد. آرزوى من هم اين بود كه قرآن را ياد مي گرفتم و در سنگر با دوستان رزمنده خودم با هم قرآن را بتوانيم بخوانيم و برعليه دشمن خود يعنى عراقى دست‌نشانده آمريكا بجنگيم و پيروز شويم و به خانه برگرديم و در پيش شما پدر و مادرمان با هم زندگى كنيم.

اى خدا! گناهان مرا ببخش مرا به راه راست هدايت كن خدايا اين منافقين را به راه راست هدايت كن تا اينها عزيزان ما را ديگر ترور نكنند اين منافقين بدتر از صدام هستند صدام تمام ما را به گلوله‌ مى‌بندد ولى‌ منافقين مى‌گردند. كسانى را ترور مى كنند كه از شخصيتهاى بهتر و بزرگ كشورمان هستند.

خدايا! هر چه زودتر به راه راست هدايت كن كه آنها دست از جنايت بردارند. آنها را هر چه زودتر سرنگون كن و آرزوى من اين است كه پيروزى و شهادت نصيب شده باشد. ان شاءالله كه پيروزى نصيب ما مى شود و اى پدر و مادر عزيزم اگر من شهيد شدم براى من هيچ وقت تسليت عرض نكنيد بلكه تبريك عرض كنيد كه اين طور پسرى را در راه خدا از دست داده ايد. پدر و مادر عزيزم شما هميشه گوش به حرف امام باشيد هرچه امام مى گويد: مابايد آن را انجام دهيم اگر امام گفت همه بايد سلاح بدست بگيريد و برعليه دشمن بجنگيد ما بايد زودتر سلاح به دست بگيريم و برعليه دشمن خارجى و داخلى بجنگيم و پيروز شويم و در نزد خداى بزرگ باشيم.

اى برادر عزيز اگر من شهيد شدم اسلحه مرا بدست بگير و برعليه دشمن بجنگ و با پيروزى به خانه هاى خود برگرديد و در پيش پدر و مادر خودشان زندگى كنند و ما بايد تا آخرين قطره خون خود بجنگيم و پرچم الله اكبر را در كربلا برقرار كنيم و بعد از آن بسوى قدس برويم و آن هم از دست صهيونيسم آزاد سازيم و همه ملل مستضعفين جهان با آزادى و خوشحالى زندگى كنند .خدايا! تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.

سلام برتمام شهيدان در راه اسلام


وصیت نامه شهید


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده