شهادت 14 شهریور؛
شهيد محسن مهدي علمدرلو در سال 1346 به دنیا آمد. او در وصیت نامه خود می نویسد: ما نبايستي با پذيرفتن صلح از خون اين عزيزانمان بگذريم و ما تا آخرين قطره خون و ايثار جان از اسلام و ميهن اسلامي و ناموس خود دفاع كنيم.
گذری بر زندگی و حماسه شهید «شهيد محسن مهدي علمدرلو »؛ همه بايد فدای اسلام شویم

نوید شاهد فارس : شهيد محسن مهدي علمدرلو در 7 آذر ماه 1346 در خانواده اي خوش نشين از تيره علمدارلو كه از لحاظ مالي خانواده اي تنگدست بود بدنيا آمد. دوران ابتدائي تحصيلي را بدليل كوچ نشيني با مشكلات فراوان پشت سر نهاد . بطوري كه در طول مدت تحصيل بدليل دوري راه مدرسه و خانه در بسياري از موارد هفته ها مي شد كه رنگ خانه را نمي ديد و اين بخاطر عشق و علاقه بسيار به فراگيري علم و تحصيل بود كه مشكلات آن را به جان و دل خريده بود . پس از ساكن شدن خانواده در روستائي بنام ترك آباد در نزديكي زرقان فارس محسن وارد مدرسه راهنمائي شهيد بهشتي عشايري شد و به تحصيل پرداخت.

در كليه فصول درسي و كلاسي جزء شاگردان ممتاز مدرسه بود. از زماني كه اسلام را شناخت با اعتقادي راسخ به احكام اسلام عمل نمود و نماز را از همان سنين جواني در دوره ابتدائي شروع كرد. و در دوره دبيرستان با عضويت در انجمن اسلامي فعاليت خود را در زمينه سياسي اجتماعي شروع نمود. و يكي از اعضاء فعال اين انجمن شد. اخلاق و رفتار حسنه او چه در خانه و چه در مدرسه نمونه بود بطوري كه هيچگاه با ديگران تند خوئي يا تندگوئي نمي كرد. و با اخلاق اسلامي با عموم مردم رفتار مي نمود. پس از  طي دوران راهنمائي وارد دوره دبيرستان شد و در رشته علوم تجربي به ادامه تحصيل پرداخت و پس از گذراندن سال اول جهت گذراندن دوره آموزش نظامي عازم شهرستان كازرون گرديد و طي مرحله آموزشي در پادگان شهيد دستغيب آن شهر براي اولين بار عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل در منطقه كردستان گرديد و پس از گذشت سه ماه ماموريت به آغوش خانواده بازگشت و به ادامه تحصيل پرداخت. پس از چند ماه دوباره تصميم به بازگشت به جبهه هاي نبرد را گرفت و با اين اعتقاد كه در خانه ماندن براي من ننگ است زيرا كه برادرانم در زير گلوله هاي دشمن بعثي مي باشند لذا در تاريخ 30دی ماه 1364 عازم جبهه هاي جنوب شد.

و در عمليات افتخار آفرين و پيروزمند والفجر 8 كه منجر به پيروز سازي شهر فاو شد شركت نمود و بر اثر انفجار بمب شيميائي دچار مجروحيت شد و پس از چندين هفته بستري در بيمارستان بهبودي خويش را بازيافت و به نزد خانواده بازگشت و در همين ايام با موفقيت در كلاس اول  تجربي وارد كلاس دوم شد و با كسب اين مدرك پس از ماه مبارك رمضان در سال 1365 مجددا تصميم گرفت كه عازم جبهه ها شود. لذا از اين جهت از خانواده و يكايك دوستان و آشنايان خداحافظ نمود و عازم منطقه جنوب جزيره مجنون گرديد.

وي در مورد عدم پذيرش صلح از طرف جمهوري اسلامي ايران چنين اظهار ميداشت: ملت ما در اين جنگ شهيدان زيادي تقديم نموده و متجاوزين بعثي از پير و جوان و كودك ما نگذشتند و در اوايل جنگ با هجوم به شهرهاي مرزي گروه گروه مردم مظلوم و بي دفاع شهرها را بخاك و خون كشيدند و يا آنها را به عنوان اسير جنگي به اسارت بردند و ما نبايستي با پذيرفتن صلح از خون اين عزيزانمان بگذريم زيرا كه فرداي قيامت بايستي جواب گو باشيم. لذا وظيفه به ما حکم مي كند تا آخرين قطره خون و ايثار جان از اسلام و ميهن اسلامي و ناموس خود دفاع كنيم و بايستي همه فدائي اسلام باشيم و جنگ را مسئله مهم بدانيم و اين جنگ را براي رضاي خدا و براي  تحقق بخشيدن به دين خدا ادامه دهيم تا پيروزي نهائي كه ان شا الله نزديك است.و براي كسي كه در راه خدا ميجنگد چه بكشد و چه كشته شود پيروز است.

او بر اين عقيده بود كه در جبهه ها حضور پيدا كرد و از اينكه توفيق آن را پيداكرده بود خدا را شكر مي نمود و سرانجام در غروب روز 14 شهريور ماه 1365 در منطقه جزيره مجنون با اهداء خون مطهر خويش در راه دفاع از اسلام و ميهن اسلامي نداي حق را لبيك گفت و به ملكوت اعلي پيوست.پيكر پاك شهيد محسن مهدي علمدار لو در ميان بدرقه پر شورامت حزب الله روستاي ترك آباد تشييع و بخاك سپرده شد.


انتهای متن /
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده