چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۳۹
آخرین باری که حمید مرخصی گرفت و به منزل آمد، بیشتر در مورد شهادت صحبت میکرد و اینکه ما باید صبر داشته باشیم...

کرامات شهیدان؛ (124) شهید میشوم و پارچه تسلیت مرا در این محل نصب می کنید


نوید شاهد:
آخرین باری که حمید مرخصی گرفت و به منزل آمد، بیشتر در مورد شهادت صحبت میکرد و اینکه ما باید صبر داشته باشیم. بعد از چند روز که در شهر بود چون طاقت دوری جبهه و همرزمانش را نداشت، وسایل خود را جمع کرده و راهی جبهه شد. به هنگام بدرقه، رو به من کرد و گفت: خواهر، من دیگر زنده برنمیگردم و این آخرین وداع ماست.  
سپس به قسمتی از دیوار اشاره کرد و گفت: من شهید می شوم و شما هم پارچه تسلیت مرا در این محل نصب میکنید. درست یک ماه بعد، خبر شهادتش را آوردند . بعد از مراسم تشییع ، وقتی به گوشه دیواری که او اشاره کرده بود، نگاهی کردم ، دیدم درست در همانجا که خودش گفته بود پارچه تسلیت شهادت او را نصب کرده اند. برادر شهیدم حمید در چهارم اسفند ماه سال 1365 در کربلای شلمچه جاودانه شد.

راوی: خواهر شهید حمید بنی سعید
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان (جلد سوم) غلامعلی رجایی1389
نشر: شاهد

در این زمینه بخوانید:

کرامات شهیدان؛ (122)  ممکن است وقت شهادت رسیده باشد
کرامات شهیدان؛ (123) به یاد همه جوان های شهید گریه کنید

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده