سه‌شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۰۶
آخرین باری که محمد به مرخصی آمد ، 24 ساعت بیشتر مرخصی نگرفته بود . صبح روز بعد که می خواست به جبهه برود...

کرامات شهیدان؛ (121) حتما 27 روز دیگر خودم می آیم


نوید شاهد:

آخرین باری که محمد به مرخصی آمد ، 24 ساعت بیشتر مرخصی نگرفته بود . صبح روز بعد که می خواست به جبهه برود ، رو به من کرد و گفت: من می روم، ولی این بار آمدنم مشخص نیست. بعد به من سفارش کرد و گفت: تو را به خدا اگر شهید شدم ، همانند حضرت زینب صبور باش که خدا به تو اجر میدهد. وقتی به او گفتم : حداقل گه گاهی به من تلفنی بزن یا نامه ای بفرست. گفت: نه ، این بار ، نه از نامه خبری هست و نه از تلفن ، ولی حتما 27 روز دیگر خودم می آیم .
من از این صحبت او ناراحت شده و گفتم: تو که در طی این مدت جبهه رفتنت این حرف ها را نمی زدی؟. او وقتی ناراحتی مرا دید ، خنده ای کرد و گفت : بابا شوخی می کنم. پس از اینکه به جبهه رفت، درست پس از 27 روز جنازه اش را آوردند. وقتی چشمم به جنازه او افتاد، خدا را شکر کردم  و به او گفتم: محمد خوب به قول خودت عمل کردی.

راوی: همسر شهید محمدعلی قپانوری
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان (جلد سوم) غلامعلی رجایی1389
نشر: شاهد

در این زمینه بخوانید:

کرامات شهیدان؛ (119) خداحافظ مادر، دیگر مرا نمی بینی
کرامات شهیدان؛ (120) دو روز بیشتر به شهادت من نمانده



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده