در چند ماه اخیر آهنگ پیروزی های نظامی و سیاسی سوریه ریتم تندتری به خود گرفته است که اگر نبود معامات پشت پرده بازیگران صحنه سوریه، باید ظرف چند ماه آتی پیروزی کامل اسد در جنگ خانمان سوز هفت ساله سوریه را شاهد می بودیم اما ظاهرا در بر روی پاشنه دیگری در حال چرخیدن است
شاهد جوان / آیا روسیه به جبهه مقاومت نارو زده است؟


آرش محمدیان ؛کارشناس مسائل خاورمیانه

در چند ماه اخیر آهنگ پیروزی های نظامی و سیاسی سوریه ریتم تندتری به خود گرفته است که اگر نبود معامات پشت پرده بازیگران صحنه سوریه، باید ظرف چند ماه آتی پیروزی کامل اسد در جنگ خانمان سوز هفت ساله سوریه را شاهد می بودیم اما ظاهرا در بر روی پاشنه دیگری در حال چرخیدن است.

ارتش سوریه در ماه های اخیر والبته با پشتیبانی گروه های مقاومت توانسته پیروزی های بزرگی را رقم بزند که شاید خوش بین ترین کارشناسان هم یک سال پیش حتی تصور آن را هم نمی کردند؛ پاکسازی غوطه شرقی دمشق که از سال 012 به دژ محکم تروریست ها بدل شده بود، بیرون راندن داعش از اردوگاه فلسطین الیرموک و پاکسازی جنوب دمشق، بیرون راندن گروه های معاند از مساحت وسیعی که از جنوب استان حماه تا شمال حمص را شامل می شد و سال ها در اشغال تروریست ها بود و ده ها پیروزی دیگر همه وهمه نشان از بازیابی توان ارتش سوریه و استقرار مجدد پایه های یک دولت مقتدر دارد. پیروزی هایی که البته با توجه به سیگنال هایی که مسئولان روس می فرستند، ظاهرا قرار نیست ادامه یابد تا همانگونه که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه تاکید کرده تمام خاک سوریه از وجود عناصر تروریست و مخالفان مسلح پاکسازی شود.

با وجود تمام پیشروی های ارتش و دولت سوریه که همانطور که گفتیم در صورت ادامه یقینا به پیروزی نهایی سوریه و البته جبهه مقاومت می انجامید اما متاسفانه به نظر می رسد بار دیگر تاریخ در حال تکرار است و روسیه به عنوان یکی از ضلع های اصلی مثلت حامیان سوریه در حال بده بستان های معمول و سنتی رهبران روس است که در گذر زمان بارها و در جاهای مختلف تکرار شده است.

مشکل ما یعنی ایران و گروه های مقاومت با روسیه به عنوان یک هم پیمان استراتژیک در مساله سوریه این است که بر خلاف ما و دیگر بازیگران جبهه مقاومت، مواضع روسیه در قبال جنگ سوریه ایدئولوژیک نیست و برخاسته از منافع اقتصادی، سیاسی، امنیتی و ژئوپولتیک روس هاست و این بدان معنی است که هرگاه منافع آنها در جای دیگری و به شکل دیگری تامین شد، بدون داشتن دغدغه اخلاقی و ایدئولوژیکی تغییر موضع می دهند. گواه این ادعاها هم تحرکات و اظهارات نگران کننده مسئولان روسیه در دوره اخیر است که اگر نگوییم بوی خیانت می دهد دستکم کم پشت کردن به تمام آن معیارها و دست آوردهایی است که جبهه مقاومت و روسیه دوشادوش هم در هفت سال جنگ سوریه به دست آوردند و اکنون که در حال به ثمر نشستن است ظاهرا روس ها به سمت دیگری میل پیدا کرده اند.

مقامات روسیه از فرماندهان نظامی این کشور گرفتند تا عالی ترین فرد در این کشور یعنی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در ماه های اخیر سخنان نگران کننده ای بر زبان رانده اند، سخنانی از قبیل «لزوم خروج همه نیروهای خارجی از سوریه» و یا «خالی ماندن جبهه جنوبی سوریه از نیروهایی غیر از نیروهای رسمی دولت سوریه» این دو خواسته که استارت مرحله اول آن یعنی خروج گروه های مقاومت از جنوب سوریه در واقع زده شده در مرحله اول به معنی دور نگه داشتن مقاومت از مرزهای سرزمین های اشغالی فلسطین برای راضی نگهداشتن رژیم صهیونیستی است و مرحله دوم هم اگر محقق شود به این معنی است که جز نیروهای روسیه که دو پایگاه نظامی دائم یکی دریایی در طرطوس و دیگر زمینی در لاذقیه دارند، همه نیروهای غیر سوری دیگر اعم از نیروهای حزب الله لبنان، گروه های مقاومت عراقی و افغان و مستشاران نظامی ایران باید سوریه را ترک کنند.

رژیم صهیونیستی از همان آغاز بحران سوریه و سپس جنگ خانمان سوز در این کشور همواره بیم آن داشت که نیروهای مقاومت به مرزهای سرزمین های اشغالی برسند و برای جلوگیری از این کار به هزاران ترفند و حیله آشکار و پنهان دست زد تا مانع نزدیک شدن مقاومت به بلندی های اشغالی جولان شود؛ در این راه حملات مستقیم نظامی انجام داد، به شورشیان سوری و جبهه تروریستی النصره که در آن منطقه مستقر بودند کمک نظامی کرد و زخمی های شورشیان را در بیمارستان های خود مداوا کرد اما هیچ یک نتوانست مانع پیشروی مقاومت در جبهه جنوبی شود.

همین ناکامی اسرائیل باعث شده که این بار دست به دامان روسیه شود و ظاهرا این خواسته توسط روس ها و بدون هیچ هزینه ای برای اسرائیل تامین شده است.

روسیه در بعد دیگری هم دست رژیم صهیونیستی را باز گذاشته است و آن بمباران مناطق و پایگاه های مختلف سوریه است. در همین راستا در ماه های اخیر بارها شاهد هدف قرار گرفتن مواضع ارتش سوریه یا گروه های مقاومت از سوی جنگنده های اسرائیلی بوده ایم و این در حالی است که با توجه به وجود سامانه های پدافند هوایی نیرومند روسیه از جمله سامانه های موشکی اس 300 و اس 400 یقینا هر گونه تحرک رژیم صهیونیستی باید با اطلاع روسیه باشد وگرنه این سامانه ها در لحظه ای می توانند جنگنده های اسرائیلی و موشک های آنها را در آسمان منهدم کنند. بر همین اساس است که وزیر جنگ رژیم صهیونیستی چندی پیش و شس از دیدار با وزیر دفاع روسیه در مسکو، زبان به تحسین مواضع روسیه گشود. آویگدور لیبرمن پس از این دیدار اعلام کرد که روسیه نگرانی های امنیتی رژیم صهیونیستی درباره ایران در سوریه را می فهمد. او گفت: اسرائیل از اینکه روسیه نیازهای امنیتی ما را به ویژه در ارتباط با وضعیت در مرز شمالی )مرز با سوریه( درک می کند، قدردانی می کنیم. مهم است که به گفت و گو بین ارتش اسرائیل و ارتش روسیه ادامه داده و خط ارتباطی بین ما باز باشد.

این مسائل در حالی مطرح می شود که در تحولات میدانی نیز به خوبی قابل مشاهده است که روسیه با آمریکا به یک توافق بر سر سوریه رسیده است و عملا شمال و شمال شرق این کشور را به آمریکا و نیروهای همپیمانش تحت عنوان «نیروهای سوریه دمکراتیک » واگذار کرده است و پنتاگون نیز از ایجاد گارد مرزی 30 هزار نفری در این مناطق سخن می گوید که نزدیک به یک سوم خاک سوریه از جمله منابع اصلی نفت و گاز و نیز منابع آبی این کشور را شامل می شود. این گارد مرزی تحت آموزش و البته فرمان ارتش آمریکا خواهند بود و رژیم های عرب منطقه تامین هزینه آنها را بر عهده خواهند داشت. همین نیروها هستند که بشار اسد اخیرا درباره آنها گفت که اکنون تنها مشکل بر سراه ارتش سوریه نیروهای تحت امر آمریکا در شرق کشور هستند .

عاوه بر اینها روسیه در شمال سوریه نیز دست ترکیه را باز گذاشته است تا بخش هایی از خاک سوریه را اشغال کند و اکنون با آنکارا همکاری امنیتی و نظامی گسترده ای در خاک سوریه دارد. با وجود مخالفت های سوریه و تاکیدهای مکرر دولت دمشق بر بازپس گیری تمام خاک این کشور، روسیه به دلیل منافع شخصی که در تعامل با ترکیه به دست می آورد عملا مناطق وسیعی در شمال غرب سوریه را به ترکیه واگذار کرده که شبه نظامیان مخالف دولت و تحت امر آنکارا بر این مناطق سیطره دارند و ارتش ترکیه هم پایگاه های متعددی در آنجا ایجاد کرده است.

روسیه از دو منظر به ترکیه نیاز دارد، روابط اقتصادی که با توجه به تحریم های آمریکا و غرب علیه مسکو می تواند کمک بزرگی برای اقتصاد زخم خورده روسیه باشد و نیاز دوم و البته مهمتر مسائل امنیتینظامی است. نزدیک شدن ترکیه به عنوان یک عضو موثر ناتو به روسیه ضربه سختی به این ائتلاف غربی ضد روسیه می زند و بر همین اساس است که کرملین انواع پیشنهادهای نظامی وسوسه انگیز را به ترکیه می دهد.

دادن سامانه موشکی اس 400 و فروش جنگنده های فوق پیشرفته سوخو 57 که ارتش روسیه خود نیز هنوز آنها را به خدمت نگرفته، نمونه هایی از پیشنهادهای روسیه به ترکیه برای نزدیک کردن آنکارا به خود است وهمین به خوبی نشان می دهد که ترکیه تا چه اندازه برای رهبران کرملین اهمیت دارد و طبیعی است که چشم پوشی از بخشی از خاک سوریه برای راضی نگهداشتن چنین همپیمانی چیزی نیست که روسها بخواهند در آن تردید کنند.

با تمام آنچه که گفته، بر اساس عرف بین المللی هر کشوری حق دارد که منافع ملی خود را بر هر چیز دیگری ترجیح دهد و روسیه هم از این قاعده مستثنی نیست. روسیه در طول تاریخ و از زمان حاکمیت تزارها تا دوران شوروی و اکنون روسیه فدرال نشان داده که همواره جانب منافع خود را می گیرد و ایدئولوژی و اخلاق چندان جایی در قاموس سیاست خارجی این کشور ندارد. پس این ما و دیگر جریان های مرتبط با مقاومت هستیم که باید بدانیم چگونه از مزیت های همراهی روسیه به عنوان یک ابرقدرت جهانی بیشترین استفاده را ببریم و محاسبات خود را بگونه ای تنظیم کنیم که اگر روس ها تغییر موضع دادند، ما بازنده بازی نباشیم. ما باید بدانیم در دنیای امروز سیاست نباید هیچ گاه همه تخم مرغ هایمان را در یک سبد بگذاریم.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده