در بیست و ششمین سالروز شهادت منتشر می شود؛
سلامي به پاكي و زلالي چشمه محبت باري اكنون كه قلم به دست گرفتم و قلب رئوف و مهربان شما را با تير سلام نشانه مي گيرم. زمان آن رسيد كه كلمه اي را كه تاكنون در زندان سينه حبس كرده بودم، رها سازم. اي چشمه وجودت برسد و بداني كه چه قدر دوستت دارم.
نامه های زیبا و خواندنی سرباز شهید «ولی اله مسلمی»

نویدشاهدالبرز؛ شهید «ولی اله مسلمی» که نام پدر «ابوالفتح» و مادرش«رقیه» است که در ششم شهریورماه 1352، در روستای «بوئین» زنجان چشم به حیات گشود. وی در دوران سربازی از طریق ارتش زیر پرچم جمهوری اسلامی خدمت می کرد. او در حالیکه در ماموریت بود در سانحه ای در منطقه «کردستان» در نهم تیرماه 1371، به شهادت رسید و تربت پاکش در جوار «امامزاده محمد کرج» نمادی ازجانفشانی در راه وطن و اقتدار نظام است.

نامه های به یادگار مانده از سرباز شهید «ولی اله مسلمی» را در ادامه مطلب می خوانید:

خدمت خانواده گراميم سلام عليكم: پس از عرض سلام سلامتي شما را از درگاه خداوند ايزدمنان خواسته و خواهانم و اميدوارم حالتان خوب باشد و هيچ گونه ناراحتي و كسالتي نداشته باشيد و در زندگيتان موفقيت كسب كنيد و اگر از احوالات فرزند حقيرتان ولي اله را خواسته باشيد؛ حالم خوب است و به وجود دعاگويي شما عزيزان مشغول مي باشم. اميدوارم كه اين نامه ناقابل مرا كه از راه هاي دور كليه فاميلان و آشنايان را سلام مي رسانم و ان شاءالله همگيتان خوب باشيد و بيشتر از اين وقت گرامي شما خانواده عزيزم را نمي گيرم با كارد قلبم را مي شكافم. اولين قطره خون را با نام سلام تقديم مي دارم. سلامي به پاكي و زلالي چشمه محبت باري اكنون كه قلم به دست گرفتم و قلب رئوف و مهربان شما را با تير سلام نشانه مي گيرم. زمان آن رسيد كه كلمه اي را كه تاكنون در زندان سينه حبس كرده بودم، رها سازم. اي چشمه وجودت برسد و بداني كه چه قدر دوستت دارم. آن كلمه ايست باري دوست عزيزم بيا پروانه شويم و پرواز كنيم و براي لحظه اي هم كه شده هياهوي زندگي دور شده و به سرزمين عشق رهسپار شويم. بيا در آغوش يكديگر در قايق محبت سوار شويم و در درياي خروشان زندگي به سفر برويم.

پدر بزرگوار و مهربانم از خداوند بزرگ شادكامي و سلامت آن سرور گرامي را خواهانم و مي كوشم كه هميشه خرسندي شما را از وضع تحصيلات خود فراهم سازم و در سايه مهر و لطف پدرانه زندگي كنم همواره آرزوي خوشبختي پدر عزيزم را دارم.

برادر گراميم و از جان عزيزترم اميدوارم همواره قرين شادي و شيرين كام باشي. برادرجان! حالم خوب است و فقط رنج و دوري تو باعث دلتنگي من است و طاقت مخالفت تو را ندارم چنان چه اميد ديدارت نبود. از دوري

تو خيلي پريشان مي شوم. خاطرم تسکين مي يابد.

نامه های زیبا و خواندنی سرباز شهید «ولی اله مسلمی»

****************

به نام الله كه گاهي قلب ها را نزديك و انسان ها را دري از هم نگه مي دارد.

قبل از اين كه نام غريب و قشنگ شما را به زبان بياورم با كارد محبت قلبم را مي شكافم و قطره خوني رابه عنوان هديه تقديم حضورتان مي نمايم و خوشحالم از اين كه قلبم قلمم بوسه به كاغذ مي زند و پرستوي خيالم به سوي تو كوچ مي كند تا حامل پيام هاي خالص و خالص گردد. آري! عزيزانم من مانند شمع آب مي‌شوم اما خاطره شما هنوز از يادم نرفته است. تنها خواهشی که از شما دارم. يك لحظه باشيد نظاره كنيد تا قلبم آرام گيرد. باري اميدوارم كه حالت خوب باشد تا بتوانيد اين سلام مرا كه از اعماق قلبم سرچشمه مي‌گيرد و آرزوي نشستن در گلستان قلبت را دارد پذيرا باشيد. عزيزم به خداوند تا اين لحظه كه قلم در دست دارم ... به نام كسي كه عشق را در دل ها و نگاه در چشمان بنا نهاد.

سلام،دادم به گلي از گلستان عمرم سلام بر شما اختر تابناك زندگيم سلام به زيباي طبيعت سلامي به زلالي چشمه ها از اعماق قلبم به تنها دلبندم مهربانم آخرين نگاه تو اولين غم من است زيرا در دنياي كه تو را دارم غم ندارم پس نگذار دلي كه غم پذير نيست به لغت ابدي خود بپیوندد.

هنگامي كه گريه مي كنم تو را در ميان اشك هايم

مي بينم اما اشك هايم را پاك مي كنم تا كسي تو را نبيند.

هرگز فراموش نخواهم كرد.

      بیستم بهمن ماه 1370

نامه های زیبا و خواندنی سرباز شهید «ولی اله مسلمی»

***************

با سلام به خدمت خانواده گرامي :

سلام و عليكم پس از عرض سلام سلامتي شما را از درگاه خداوند تبارك و تعالي خواستارم و اميدوارم كه حالتان خوب باشد و هيچ گونه نگراني نداشته باشيد.

سلام بر پدر و مادر فداكار و زحمتكش ،اميدي از جانب خداوند دارم كه در كارها موفق و پيروز و سربلند باشيد و شما پدر عزيز از اين كه در بين كارها شما را تنها گذاشتم و آمدم ناراحت هستم اميدوارم كه مرا ببخشيد چون امام ديگر فرمان جهاد براي كساني كه آموزش ديده و قبلاْ به جبهه رفته اند داده بود،لذا چون مقلد اين يگانه پيشواي مسلمين بعد از 1408، سال بودم نتوانستم فرمانش را اطاعت نكنم باز هم زودتر خواهم آمد. بعد از چهل روز ديگر سلام به برادران و خواهران و آقاي «شوذب» اميدوارم كه حال شما نيز خوب باشد و هيچ نگراني از اين جانب و از خود نداشته باشيد .سلام خدمت مادر بزرگ دايي و زن دايي و فرزندان و بلاخصوص فاطمه خانم (آزاده) اميدوارم كه حال شما نيز خوب باشد. الآن كه اين نامه را مي نويسم قبلاْ كتاب اقتصاد زير دستم بوده و درس مي خواندم در ضمن آقاي «باقري» و آقاي «مظفر» را هم در اين جا ديدم حال آنها نيز خوب است. خوب عزيزان بهتر از جانم ديگر سرتان را درد نمي آورم .بفرماييد شام سيب زميني و كره والسلام .

پانزدهم اردیبهشت 1366

نامه های زیبا و خواندنی سرباز شهید «ولی اله مسلمی»

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده