وصيت نامه امدادگر شهيد عيسى اميرى؛
مادر هرگاه خبر شهادت مرا شنيدى چون زينب بلا كشيده دستهايت را بسوى آسمان بلند مى كنى و مى گويى خدايا شكر و اين قربانى را قبول بفرما.
خدايا اين قربانى را قبول بفرما
نويد شاهد مازندران مرورى دارد بر وصيت نامه شهيد عيسى اميرى شاراج فرزند قدرت اله كه در تاريخ 3 شهريورماه سال 1342 در تنكابن چشم به جهان گشود. ايشان به عنوان امدادگر در جبهه هاى حق عليه باطل حضور يافت و سر انجام در تاريخ 6 تير ماه 1362 شهربت شهادت را نوشيد و به لقاء الله پيوست. 

شهيد عيسى اميرى در وصيت نامه اش نوشته است؛ 
ياران همه سوى مرگ رفتند      بشتاب كه تا زره نمانيم
خداوند كسانى را كه در راه او ميجنگند چون سدى پولادين ايستاده اند دوست ميدارد.

در جبهه غرب هستم. در ميان هياهوى اسلحه ها منافق كومله و دمكرات، فاصله ما با دشمن و زندگى تا شهادت چند مترى نيست.
در قلبم آشوبى بر پا است كه حاكى از نبرد ايمان و كفر در درون من است. خدايا به من توفيق بده و تا شيطان درونم را در هم شكنم و بسوى تو بيايم و مرا از لايقان شهادت در راهت قرار بده.
از مادر و برادر و خواهر دست كشيده و مى خواهم اين آيه شريف اسلامى را آويز گوش خود قرار دهند؛ «و تواصوبالصبر»
و مانند زينب كه بزرگترين مصيبتها را در راه خداوند ايستادگى كرد و پيام خونين كربلاى حسين را به گوش مستضعفين جهان رسانيد.

مادر هرگاه خبر شهادت مرا شنيدى چون زينب بلا كشيده دستهايت را بسوى آسمان بلند مى كنى و مى گويى خدايا شكر و اين قربانى را قبول بفرما.

پس از شهادتم گريه نكنيد تا از گريه هاى شما سيلى جارى بشود و در مراسم عزاى من تكبير بگوييد و شايد با هر تكبير شما به اذن خدا ذره اى از گناهانم كم گردد.    (والسلام)

مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران/
انتهاى پيام/


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده