شهید قیام 15خرداد سال 1342 کاشان
شهید علی محمد قدیرزاده ششم فروردین 1312 در کاشان در خانواده ای زحمتکش و کشاورز به دنیا آمد .وی پس از شنیدن خبر دستگیری امام ، همراه با جمعی از کارگران تظاهرات می کنند و به خیابان می آیند و به طرف شهربانی حرکت می کنند .وی جلوی جمعیت با شعار یا مرگ یا خمینی حرکت می کرد ، با تیراندازی ماموران به طرف مردم یکی از گلوله های آنها به شکم و پلوی شهید قدیر زاده اصابت کرد و پس از ساعتی در بیمارستان اخوان کاشان به شهادت رسید.

کاشان : شهید علی محمد قدیرزاده ،شهید قیام 15خرداد سال 1342 کاشان

شهید علی محمد قدیرزاده ششم فروردین 1312 در کاشان در خانواده ای زحمتکش و کشاورز به دنیا آمد .دو سال و نیمه بود که مادرش را از دست داد و تحت سرپرستی پدر و خاله اش بزرگ شد .از کودکی به کشاورزی مشغول بود تا اینکه در سال 1336 در شرکت ریسندگی و بافندگی کاشان استخدام شد .

در سال 41 که مصادف با اوج گیری نهضت روحانیت مبارز بود ، وی به قم سفر می کرد و از جریان نهضت مطلع می شد. برای شنیدن سخنان امام خمینی (ره) به مسجد اعظم قم  می رفت . به همسرش می گفت : «روحانی سید و بزرگواری آمده و چه صحبتهای عجیبی در مورد سلطنت شاهنشاهی می کند .من با مسائل و حقایق تازه ای آشنا شدم ، ما تاکنون نمی دانستیم چه خبر است اکنون که این سید جلیل القدر حقیقت امر را برای ما روشن کرده ما هم باید به سخنانش گوش دهیم و در سرنگونی رژیم شاهنشاهی ایشان را حمایت کینم .»

گاهگاهی در بیرون از منزل و در محل کارش در مورد امام خمینی و سخنانش مطالبی برای بقیه نقل می کرد .دوستان و همسایگان می گفتند به خاطر این حرفهایش و در افتادن با رژیم سرش را به باد خواهد داد ولی علی محمد کاری به این حرفها نداشت و کار خودش را می کرد.

وی در جواب نگرانی و سئوال همسرش که «ما چهار فرزند داریم اگر برای تو اتفاقی بیفتد من چه کار کنم ؟»جواب داده بود ما نباید فقط به فکر خودمام باشیم بلکه باید به مصلحت جامعه و استقلال کشور بیاندیشیم و خدای تو و فرزندانمان بزرگ است .

شهید قدیرزاده ،پس از  شنیدن حمله مزدوران رزیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم و رفتن به مدرسه فیضیه و مشاهده ماجرا از نزدیک ، دیگر آرام و قرار نداشت .

ادامه وقایع از زبان همسر شهید :

روزی علی محمد به منزل آمد و گفت احتمال دارد دو سه روز دیگر آقا را دستگیر و تبعید کنند ، اگر این مسئله اتفاق بیفتد من دیگر آرام نمی نشینم اولین کسی که از کاشان به این مطلب حرکت و اعتراضی کند من خواهم بود و به تو می گویم این راهی که من در پیش دارم کشته شدن ، زندان رفتن و شکنجه و دوری هم دارد تو اگر دوست داری صبرکن و فرزندانمان را به نحو احسن تربیت کن وگرنه اجازه داری که حتی ازدواج کنی و به زندگی ادامه دهی .من از این سخنان بسیار ناراحت شدم و گفتم یعنی تو اصلا" به فکر من نیستی که یک زن تنها چگونه می تواند با چهار فرزند کوچک زندگی و امرار معاش کند در پاسخ من گفت تو عزیز تر از حضرت زینب که نیستی و بچه هایمان عزیزتر از فرزندان امام حسین (ع) و اهل بیت نیستند که این همه رنج اسارت و مصائب کربلا را به جان خریدند وقتی که این پاسخ را شنیدم آرامشی پیدا کردم و دیگر زبان به اعتراض نگشودم تا اینکه مسئله تبعید امام خمینی اتفاق افتاد .

وی پس از شنیدن خبر دستگیری امام ، همراه با جمعی از کارگران تظاهرات می کنند و به خیابان می آیند و به طرف شهربانی حرکت می کنند   .وی جلوی جمعیت با شعار یا مرگ یا خمینی حرکت  می کرد ، با تیراندازی ماموران به طرف مردم یکی از گلوله های آنها به شکم و پلوی شهید قدیر زاده اصابت کرد و پس از ساعتی در بیمارستان اخوان کاشان به شهادت رسید.

با تلاش دکتر مدیحی رئیس وقت بیمارستان ، جنازه را به خانواده تحویل دادند و چون اجازه تشییع نداشتند پیکرش را شبانه در محلی در خیابان امام خمینی کاشان که اکنون به عنوان بوستان شهید قدیری نامگذاری شده دفن شد .

قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده
قبر وبارگاه شهید قیام پانزده خرداد شهید علی محمد قدیر زاده

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده