در سالروز ولادت « شهید محمد قلی بکان»؛
شهادت، شهادت دریچه آزادی انسان از دنیای فانی و پرواز او به ملکوت اعلاء. شهادت منتهای حرکت این انسان مسلمان. شهادت نهایت آرزوی مشتاقان و عاشقان الله است. خداوندا! تو شاهد و گواه باش که تنها به خاطر تو و اسلام تو و قرآن تو به هر کجای دنیا برای مبارزه با کفر جهانی سفر خواهم کرد.
سیری در کلام طیبه شهید قرانی؛ شهادت منتهای حرکت یک انسان مسلمان است

نویدشاهدالبرز؛شهید «محمد قلی بکان» که فرزند «حسن» است درهفتم خردادماه سال 1313، در طالقان چشم به جهان گشود. او تا ششم ابتدایی ادامه تحصیل داد و به عنوان کارگر «کارخانه فخر ایران» در عرصه سازندگی کشور و امرار معاش خانواده مشغول به کار شد. وی قران را بسیار دلنشین و گوش نواز قرائت می کرد و روحش با معارف الهی عجین بود. وی در دوران انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب در صحنه حضور داشت و در این راه جراحات و ناملایمات فراوان هم دید. وی در دوران دفاع مقدس سالهای متمادی از عمر با برکت خود ار در جبهه به سر برد و در آخرین اعزام که در تاریخ یازدهم آذر ماه 1365، بود به جبهه شلمچه رفت و در عملیات کربلای پنج بعد از سالها مجاهدت و جانبازی به با اصابت ترکش به ناحیه سر به شهادت رسید و تربت پاک شهید در گلزار شهدای فخر ایران نمادی از مقاومت و مجاهدت بی دریغ در راه وطن است.

شهید «محمد قلی بکان» در وصیت نامه پربار خود چنین آورده ست:

بسم الله الرحمن الرحیم

آنان که ایمان آوردند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند آنان رحمت خدا را آرزو می کنند و خداوند بخشنده و مهربان است. حمد و سپاس بیکران بر خداوند یکتا که شناخت و معرفت به بشریت آموخت تا انسان ها بتوانند با آن به ذات مقدسش پی ببرند.

با سلام و درود فراوان به رهبر کبیرمان خمینی بت شکن و شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و سلام و درود به امت شهید پرور ایران زمین و رزمندگان جان بر کف که با نثار خون سرخشان صفحات تاریخ را رنگین می سازند.

شهادت، شهادت دریچه آزادی انسان از دنیای فانی و پرواز او به ملکوت اعلاء. شهادت منتهای حرکت این انسان مسلمان. شهادت نهایت آرزوی مشتاقان و عاشقان الله . شهادت تنها میراث به جا مانده رهبر آزادگان حسین ابن علی علیه السلام و تو ای شهید که با خون سرخ خود لاله های پر پر سرزمین پاک ایران را می آرایی، کدام قلم است که بتواند اندیشه دلاوری هایت، ایثار گری هایت را بنویسد. کدام قصیده بلند به بلندبالای شما یاوران حق است که با نثار خون سرختان پیام رهایی انسان ها را به دشت های سرد شرق و غرب علم می برید و به آنها می آموزی که زمان ، زمان برخاستن است.

بپاخیزید، بپا خیزید که هنگام پیکار است. هنگام انتقام از آمریکا و شوروی است. هنگام به خاک و خون کشیدن اسرائیل است. هنگام از بین بردن صدام و صدامیان است. هنگام آزادی قدس و گام نهادن به راه. زیرا آنها که رفته اند آنها که را ه را با خون سرخ خود، از غبار کهنه پاک نمودند. آنها که نخستین بوته های خار را از ریشه بر کندند و به جای هر یک شقایق کاشتند. آنها که با تلاق ها را خشکاندند و تا چشمه ها جاری شد. آنها که ظلمت شب را دریدند و بند از پای خورشید گشتند تا سحر به اسمان دوید. آنها که شلیک گلوله هایشان کفتارهای منطقه را از خواب خوش پراندند. آنها که راه را به ما نشان دادند. اینکه راه پیش پای ماست و باید رفت و حال که می روم، خداوندا تو شاهد و گواه باش که تنها به خاطر تو و اسلام تو قرآن تو به هر کجای دنیا برای مبارزه با کفر جهانی سفر خواهم کرد.

خداوندا! شاهد باش که تنها به خاطررسیدن به تو و عشق تو و از همه چیز خود حتی از جان شیرین خواهم گذشت و سراسیمه به سوی تو می آیم.

خداوندا تو آگاهی که با خلوص نیت در این راه گام بر می دارم تا شاید بتوانم با نثار خون سرخ خود نهال تنومند انقلاب اسلامی را آبیاری نمایم.

خداوندا! تو گواه باش که تنها به خاطر برافراشتن پرچم لااله الا الله بر سر تا سر جهان قیام می کنم و با تمام وجود به دشمن زبون می سازم و پیکر مطهر خویش را به خون رنگین می سازم .

آری! ای برادر ادامه راه شهیدان در ملتی این چنین مصمم و استوار و غرور آفرین تجلی رهایی این مردم است  و حال تو ای دریا  ما شهیدان  اقیانوسی از خشم شده ایم و تو را خواهیم بلعید و زمین را از بدنهای ناپاک ظالمان تطهیر خواهیم کرد. زیرا تاریخ باید با خون ما شهیدان رنگین شود باید کودکان امیدوار در کتاب هایشان نام خونین شهر، قصر شیرین، سوسنگرد و هویزه را یاد بگیرند. باید بدانند خونین شهر کجاست و چه سان با خون ما شهیدان سنگ فرش های آن گلگون شد. باید بدانند با ابر قدرت های جهان خوار شرق و غرب چگونه باید جنگید و حال ای انسان ها همه ما مسئولیم من مسئولم تو مسئولی باید برای پاسداری اسلام عزیزمان که خونبهای هزاران شهید است به خروش آیم.

ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین ابن علی (ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد. ای جوانان مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین (ع) در راه قرآن و با هدف شهید شد و حال تو ای مادر و ای پدر و ای برادر و ای خواهر و ای همسر و ای فرزند و ای انسان های که در سرزمین امن به من چشم دوخته اید بدان که با سلاح دشمن شکن و با ایمانی صف شکن پیروزی حق علیه باطل را جشن خواهی گرفت و پیام رهایی انسان ها را که از خون سرخ ما شهیدان نشات گرفته است به کشورهای مظلوم و ستم دیده خواهید برد و تا مستضعفان جهان بپا خیزند تا تمام زنجیرهای بردگی و بندگی را از هم پاره نمایند به امید آن روز انشاء الله مرگ بر مثلث شوم آمریکا شوروی و اسرائیل و مرگ بر صدام .

در پایان این جانب محمد قلی بکان فرزند حسن دارای شماره شناسنامه 24 صادره از کرج متولد سال 1313 ، ساکن شهرک غرب ایران در کمال صحت و سلامت کامل داوطلبانه عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل می شوم که شاید پس از هفت بار اعزام به جبهه های جنوب غرب و کردستان و شرکت نمودن در عملیات «فتح المبین»،« بیت المقدس»،« پاک سازی شهر مهاباد» و «سردشت»، «و الفجر هشت» ، « فتح شهر مهران»، «کربلای چهار» و «کربلای پنج» به فیض شهادت نائل آمده و دین خود را به این امت شهید پرور ادا نماییم و بعد از من وصی قانونی و شرعی خویش قرار دادم همسرم خانم خورده بانو بکان را که کفالت و سرپرستی فرزندانم را بر عهده بگیرد و اموالم را از بین فرزندانم به طور قانونی تقسیم نماید و مراسم کفن و دفن و هفت و چهلم و سال را از ثلث مالم خرج نمایند و سهم امام و سادات و خمس و زکات مرا پرداخت نمایند. مرا در گلزار شهیدان فخر ایران به خاک بسپارند. در خاتمه همگی شما ها را به خدای بزرگ می سپارم و السلام التماس دعا از همگیتان دارم. خداحافظ

به امید پیروزی حق بر باطل و آخرین کدام نماز را به پا دارید که تنها نجات دهنده بشریت از منجلاب فساد و گمراه است این چند سطر وصیت نامه را به عنوان هدیه به پیشگاه ولی عصر ( عج) و نائب بر حقش امام خمینی می باشد و تا شاید ندای لبیک حسین زمان را گفته باشم. نوزدهم اسفند ماه 1365

(( هیات من الذله ))

من آفتاب غیرتم، شب را به آتش می کشم

با خون سرخم خط بطلان روی سازش می کشم

من مرد خون و خنجرم ، شوق شهادت بر سرم

بار امانت العرض در این کشاکش می کشم

بهر وصال یار خود، بر شهپر گفتار خود

با سوز و ساز سینه ام، طرح نیایش می کشم

در کربلا من با قیام خود، قیامت می کنم

در شط سرخ خون خود، غسل شهادت میکنم

من بنده زر نیستم ، غافل زمحشر نیستم

زیرا مسلمانم، خدا را من عبادت می کنم

ای دشمن دین و بشر پایان رسیده کار تو

با خون خود ویران کنم، بنیاد استکبار تو

ای خصم دون، از صلح و سازش دم مزن

ای ننگ و نفرت یار، بر این صلح ذلت بار تو


منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده